بحران وجودی چیست و چگونه می‌توان بر آن غلبه کرد؟

بحران وجودی چیست و چگونه می‌توان بر آن غلبه کرد؟
Facebook
Twitter
LinkedIn
Telegram
WhatsApp
Pinterest

فهرست مطالب

در برهه‌ای از زندگی‌مان، احتمالاً همه ما چیزی شبیه به این گفته‌ایم: «من دچار بحران وجودی هستم». این مفهومی است که ما کاملاً با آن آشنا هستیم، اما اغلب پیش نمی‌آید که لحظه‌ای درنگ کنیم و فکر کنیم «بحران وجودی چیست؟ از کجا بفهمم که دچار آن هستم؟ چگونه می‌توانم بر آن غلبه کنم؟» در ادامه با مجله قهرمان همراه باشید.

بحران وجودی چیست؟

بحران وجودی یک حالت درونی است که فرد در آن درباره معنی، هدف و هویت خودش دچار تردید و نگرانی عمیق می‌شود. این حالت معمولا هنگامی رخ می‌دهد که فرد در مواجهه با سؤال‌های فلسفی و عمیق درباره زندگی، مرگ، ارزش‌ها یا تغییرات اساسی در زندگی قرار می‌گیرد.
در این دوره، فرد احساس سردرگمی، ناامیدی و اضطراب می‌کند و ممکن است در مسیر پیدا کردن معنای زندگی مشکل داشته باشد.

افرادی که بحران وجودی را تجربه می‌کنند، ممکن است با درک این موضوع که زندگی ممکن است فاقد معنای ذاتی باشد، احساس عدم اطمینان یا سردرگمی کنند که می‌تواند منجر به احساس اضطراب، ناامیدی یا سردرگمی شود. این بحران‌ها اغلب در طول گذارهای مهم زندگی یا لحظات خوداندیشی عمیق رخ می‌دهند.

بحران‌های وجودی اغلب با تأثیر منفی بر زندگی فرد مرتبط هستند، اما ما اثر مثبت آن را فراموش می‌کنیم. بحران وجودی به این معنی است که ما فرصتی داریم تا با ارزش‌ها، معنا و هدف خود و آنچه می‌خواهیم از زندگی خود بسازیم، دوباره ارتباط برقرار کنیم. این می‌تواند به ما کمک کند تا اعمال و جهت خود را ارزیابی، برنامه‌ریزی و تطبیق دهیم تا زندگی‌ای را که می‌خواهیم و از آن راضی خواهیم بود، رهبری کنیم.

آیا بحران‌های وجودی رایج هستند؟

حقیقت این است که بحران‌های وجودی شایع‌تر از آن چیزی هستند که فکر می‌کنید، و از نظر سن یا جنسیت هیچ محدودیتی ندارند. هر کسی می‌تواند در برهه‌ای از زمان بحران وجودی را تجربه کند.

پس چرا اینقدر رایج هستند؟ خب، آنها معمولاً هر زمان که ما – به عنوان انسان – با شرایط، تغییرات یا گذارهایی در زندگی خود روبرو می‌شویم که سازگاری با آنها برای ما دشوار است ، یا ما را به این فکر می‌اندازند که آیا این همان مسیری است که می‌خواهیم زندگی‌مان در پیش بگیرد. چه این گذارها مورد انتظار باشند و چه نباشند، ممکن است احساس کنیم محدودیت‌هایی داریم که باعث می‌شود در مورد مسیر زندگی‌مان تردید کنیم.

چگونه تشخیص دهیم که چه زمانی دچار بحران وجودی شده‌ایم

وقتی افراد بحران وجودی را تجربه می‌کنند، احساس گم‌گشتگی، ناراحتی و از دست دادن ارتباط با ارزش‌ها و هدف زندگی برایشان بسیار رایج است.

ممکن است شما هم این احساس را داشته باشید و از خود بپرسید که آیا آنچه تجربه می‌کنید افسردگی است یا بحران معنا. در اینجا 5 نشانه وجودی که ممکن است شما را در حال تجربه بحران وجودی نشان دهد، آورده شده است:

۱. نگرانی مداوم
ممکن است افکار و افسردگی وجودی را تجربه کنید که نمی‌توانید در طول زندگی روزمره خود کنار بگذارید. ممکن است احساس کنید هر بار که حواستان پرت چیزی نیست، ذهنتان تمایل دارد همان چیزها را زیر سوال ببرد و همان افکار را داشته باشد.

۲. علائم اضطراب و افسردگی
این احساسات منفی در نتیجه‌ی این نگرانی مداوم به وجود می‌آیند. افکار ما، احساساتی را که تجربه می‌کنیم و متعاقباً واکنش بدن ما را تعیین می‌کنند. بنابراین، این افکار تکراری باعث می‌شوند احساس اضطراب و غم کنیم.

به همین دلیل است که متأسفانه، اگر اجازه دهیم بحران‌های وجودی از کنترل خارج شوند، می‌توانند واقعاً به سلامت روان ما آسیب برسانند.

۳. کاهش انگیزه
اساس انگیزه ما در «چرایی» ماست : اینکه چرا کاری را انجام می‌دهیم. اگر «چرایی» خود را زیر سوال ببریم و احساس کنیم که هنوز جواب را نمی‌دانیم، ممکن است خود را در حال تجربه فقدان انگیزه بیابیم. گسستگی و احساس بی‌معنایی که با یک بحران وجودی همراه است، درک اهمیت انجام هر کاری را دشوار می‌کند.

۴. سطح انرژی پایین
انرژی ما می‌تواند به دلیل متغیرهایی مانند خلق و خو، خواب و رژیم غذایی کاهش یابد. اگر خلق و خوی ما پایین باشد، احساس نمی‌کنیم که مانند همیشه حرکت کنیم یا در فعالیت‌های زیادی شرکت کنیم. قانون اول حرکت نیوتن بیان می‌کند که «یک جسم در حالت سکون، در حالت سکون می‌ماند و یک جسم در حال حرکت، در حرکت می‌ماند.» می‌توانیم از این به عنوان استعاره‌ای برای درک بدن خود استفاده کنیم. هرچه کمتر حرکت کنیم و در فعالیت‌ها شرکت کنیم، بلند شدن و انجام آن سخت‌تر می‌شود و بنابراین، انرژی کمتری خواهیم داشت.

اگر الگوی خواب نامنظم یا رژیم غذایی نامتعادلی داشته باشیم، سطح انرژی ما تحت تأثیر قرار خواهد گرفت. خواب و رژیم غذایی خود را در اولویت قرار دهید، زیرا می‌تواند سلامت روان شما را به همان روشی که بسیاری از متغیرهای دیگر تعیین می‌کنند، تعیین کند.

۵. کاهش فعالیت‌های اجتماعی
این همچنین می‌تواند ناشی از کمبود انگیزه و انرژی باشد و می‌تواند تأثیر بسیار منفی بر سلامت روان ما داشته باشد. روابط اجتماعی ما بخش اساسی از حس حمایت و ارتباط ما هستند و فقدان آنها می‌تواند باعث احساس تنهایی و قطع ارتباط ما شود. این امر به علائم اضطراب و افسردگی دامن می‌زند.

دلایل بحران وجودی چیست؟

دلایل بحران وجودی معمولا متنوع و فردی هستند، اما چند عامل رایج عبارتند از:

  1. تجارب زندگی مهم: اتفاقات سخت مثل مرگ عزیزان، شکست‌های بزرگ، یا از دست دادن هدف.
  2. سوالات عمیق درباره معنی زندگی: زمانی که فرد به تعمق درباره هدف، ارزش‌ها و هویت خودش می‌پردازد.
  3. تجربه‌ی تغییرات شدید: مانند پیری، بیمار شدن، یا تغییرات ناخواسته در زندگی.
  4. مقایسه با دیگران: احساس ناکافی بودن یا عدم رضایت نسبت به موفقیت‌ها و فرصت‌ها.
  5. بحران‌های هویتی: زمانی که فرد نمی‌داند خودش را چگونه تعریف کند یا مسیر زندگی‌اش چیست.
  6. فقدان معنا در کار یا روابط: احساس خالی بودن یا بی‌هدف بودن در فعالیت‌های روزمره.

در واقع، بحران وجودی نتیجه مواجهه فرد با سوالات عمیق و احتمالا نامشخص درباره خودش و معنای زندگی است.

علائم بحران وجودی چیست؟

علائم بحران وجودی معمولاً شامل موارد زیر است:

  • احساس بی‌هدف و بی‌معنا بودن زندگی
  • تردیدهای عمیق درباره هویت و ارزش‌های شخصی
  • اضطراب، نگرانی یا احساس ناامنی درباره آینده
  • احساس تنهایی و.disconnect از دیگران
  • افکار منفی و شک و تردید مداوم
  • عدم رضایت از زندگی و احساس خالی بودن
  • سوالات مداوم درباره هدف، مرگ، و معنای وجود
  • تغییر در رفتار یا خلق‌وخو، مانند افسردگی یا اضطراب شدید

در صورت تجربه این علائم، ممکن است درگیر بحران وجودی باشید و کمک حرفه‌ای می‌تواند مفید باشد. آیا دوست دارید درباره روش‌های مدیریت یا راهکارهای مقابله بیشتر صحبت کنیم؟

دوره های مرتبط

۸ راه برای غلبه بر بحران وجودی


۱. به عزیزانتان تکیه کنید

حمایت دوستان و خانواده در مواجهه با بحران وجودی بسیار مهم است. این حمایت می‌تواند به ما کمک کند تا کمتر احساس تنهایی کنیم و از دیگران کمک بگیریم که بر آن غلبه کنند.

۲. احساس خود را بیان کنید

احساسات خود را سرکوب نکنید و نادیده نگیرید. گوش دادن به آنچه این بحران به شما می‌گوید و دلیل وقوع آن بسیار مهم است. اگر با آن به عنوان متحد خود و نه دشمن خود رفتار کنید، می‌توانید از آن مزایای زیادی کسب کنید. سعی کنید افکار و سوالات وجودی خود را بنویسید و آنها را تجزیه و تحلیل کنید تا بفهمید که آنها سعی دارند چه چیزی به شما بگویند.

۳. شادی را در چیزهای کوچک پیدا کنید

هر زمان که با هر نوع بحرانی مواجه می‌شویم، ممکن است احساس کنیم همه چیز خاکستری به نظر می‌رسد و ممکن است لذت بردن از چیزهایی که قبلاً از آنها لذت می‌بردیم را دشوار بیابیم. از اینکه قدردانی در این شرایط چقدر می‌تواند کمک کند، شگفت‌زده خواهید شد. سعی کنید در پایان روز چیزهایی را که از آنها سپاسگزار هستید بنویسید و از چیزهای کوچک لذت ببرید.

۴. روی آنچه می‌توانید کنترل کنید تمرکز کنید

در یک بحران وجودی، احساس از دست دادن کنترل می‌تواند به راحتی اتفاق بیفتد. به همین دلیل است که تمرکز روی آنچه می‌توانید کنترل کنید می‌تواند بسیار مفید باشد. وقتی روی این موضوع تمرکز کردید، آن را تجزیه و تحلیل کنید و چیزهایی را که می‌توانید کنترل کنید، به دست بگیرید. و در مورد چیزهایی که نمی‌توانید کنترل کنید… آنها را رها کنید.

۵. یک دفترچه قدردانی داشته باشید

از یک قلم و کاغذ استفاده کنید و سعی کنید هر تعداد چیزی که بابت آنها سپاسگزار هستید را بنویسید. این چیزها می‌توانند بزرگ یا کوچک باشند. می‌توانید بابت سلامتی، خانه یا یک لیوان آب تمیز سپاسگزار باشید. این به شما کمک می‌کند تا دوباره به زندگی خود متصل شوید (که وقتی به آن فکر می‌کنید بسیار شگفت‌انگیز است) و با ارزش‌ها و هدف خود ارتباط برقرار کنید.

۶. تمرین ذهن آگاهی و مدیتیشن کنید.

این یک راه عالی برای ارتباط با خود درونی‌تان است و به افکارتان فضایی برای شکوفایی و کاوش می‌دهد. مدیتیشن می‌تواند به ما کمک کند تا دوباره احساس کنیم که در زمین هستیم و با خودمان در ارتباط هستیم.

۷. به یک گروه پشتیبانی بپیوندید

پادزهر اضطراب وجودی، ارتباط است. ملاقات با دیگران، گوش دادن و به اشتراک گذاشتن تجربیاتتان می‌تواند به شما در مدیریت غم و اندوه کمک کند.احساس انزوایا هر چیزی که ریشه در آن داردبحران وجودی.

۸. با هدف زندگی‌تان دوباره ارتباط برقرار کنید

ریشه نگرانی‌های وجودی ما، ترس از بی‌معنی بودن زندگی‌مان است. این اغلب ریشه در ناامیدی دارد. ارتباط مجدد با تفاوتی که می‌خواهید در جهان ایجاد کنید، می‌تواند نقطه عطفی در نگرانی‌های وجودی شما باشد.

چه زمانی باید به پزشک مراجعه کرد؟

بحران وجودی تعدادی از علائم را با سایر مشکلات سلامت روان، مانند افسردگی و اضطراب، به اشتراک می‌گذارد. اگر مستعد ابتلا به افسردگی یا اضطراب هستید، ممکن است تشخیص علت احساساتتان بدون کمک حرفه‌ای دشوار باشد. اگر هر یک از موارد زیر را احساس یا تجربه می‌کنید، به ویژه مراقب باشید:

  • احساس می‌کنی داری غرق می‌شوی
  • افکار پوچ و بی‌معنی زندگی شما را می‌بلعند
  • احساسات شما در زندگی روزمره‌تان (از جمله بهداشت، روابط یا کار) اختلال ایجاد می‌کند.
  • سلامت روان یا رفاه شما به طور جدی تحت تأثیر قرار گرفته است
  • شما با مواد مخدر یا الکل خوددرمانی می‌کنید
  • افکار خودکشی دارید، به خصوص اگر برنامه‌ای برای آن دارید

اگر حتی یکی از این علائم را در خود مشاهده کردید، برای کمک فوری با یک متخصص سلامت روان تماس بگیرید. قطعاً لازم نیست این فرآیند را به تنهایی طی کنید.

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

توسعه فردی
کسب و کار
مراقبه - یوگا
مطالب پر بازدید
دوره های توسعه فردی
دوره های کسب و کار
دوره های روانشناسی
دوره های مدیتیشن
دوره های یوگا
مطالب پر بازدید