آیا راهاندازی استارتآپ یعنی کارآفرینی؟ برای راه اندازی یک کسب و کار موفق از کدام استفاده کنیم؟ اصلاً کارآفرینی دقیقاً چیست؟ مفهوم استارتآپ چیست و کجای این داستان قرار میگیرد؟ اصلاً تفاوت کارآفرینی و استارت آپ چیست ؟ قبل از این که فرق استارتاپ با کارآفرینی را بیان کنیم لازم است تعریف دقیقی از مفاهیم استارتاپ و کارآفرینی داشته باشیم. با مجله قهرمان همراه باشید.
استارتاپ چیست؟
استارتاپ اصولاً یک کسب و کار و یا شرکت کاملاً نوپا است که در گام های اولیه پی ریزی و برنامه ریزی قرار دارد. در واقع استارت آپ یک گام عقب تر از کارآفرینی است. زمانی که یک سازمان تازه در حال شکل گیری است و در مورد چگونگی کسب و کار و ارائه محصول هنوز در مرحله اعتبار سنجی قرار دارد، استارت آپ نامیده می شود.
اکثر استارتاپها با این هدف تاسیس میشوند که بتوانند با پتانسیل بالا تلاش برای حل یک مشکل را پیش بگیرند و بتوانند در جهان تغییرات مثبتی را به وجود آورند. توجه داشته باشید که در مراحل اولیه راهاندازی کسب و کارها بیشک آنها با چالشهای متعددی روبهرو میشوند و خطرهای بسیار زیادی آنها را تهدید میکند؛ اما رفته رفته با گذشت زمان تلاشهای پیدرپی سبب میشود تا در انتها یک طرح نوآورانه خلق شده و رشد استارتاپ را در پی داشته باشد.
کارآفرینی چیست؟
در کارآفرینی می توان گفت به شناخت فرصت های شغلی و ایده پردازی ها برای کسب و کار به طوری که از مدل های کسب و کار سنتی فاصله گرفته و به شکلی نوین اداره شود کارآفرینی گفته می شود.
افراد با انتخاب کارآفرینی یک فرآیند راهاندازی کسب و کار را برعهده میگیرند و در هنگام طی کردن این مراحل با شکستها و خطرات احتمالی بسیار زیادی روبهرو هستند، اما در آخر بعد از طی کردن این مراحل به منافع خود دسترسی پیدا میکنند. بهتر است بدانید که افراد کارآفرین به عنوان حمایت کنندگان اقتصادی کشور شناخته میشوند و چنین افرادی میکوشند تا با استفاده از تخصص خود یک محصول یا خدمت جدید را وارد بازار کنند که بتواند سبب رفع نیاز یا حل یک مشکل شود.
اقدامات لازم برای بهبود وضعیت استارتاپ ها در ایران
طبق بررسی پیدایش، مواردی که در ادامه ذکر خواهیم کرد انجام آن ها برای افزایش راندمان و بهبود وضعیت اکوسیستم استارت آپ ها در ایران ضروری است؛
۱. تشویق و ترغیب کمپانی ها و شرکت ها برای افزوده شدن به گروه شتابدهنده استارتاپ ها
۲. ایجاد فضاها و واحد های حمایتی در مکان هایی مانند دانشگاها و اهدای بسته های تشویقی و حمایتی به دانشجو های خلاق و کارآفرین
۳. برطرف کردن برخی موانع و قوانین سختگیرانه برای راه اندازی استارتاپ ها
۴. حمایت دولت از استارتاپ ها برای برنامه های افزایش اشتغال
۵. ایجاد زمینه ای برای دسترسی استارتاپ ها به حوزه بازار های مالی و سرمایه گذاری
مدیران بزرگی مثل استیو جابز یا ایلان ماسک از همان روز اول برنده ایی بزرگ و چند میلیارد دلاری دم دست شان نبوده است. آنها هم زمانی کارشان را به عنوان تازه کارهای بازار شروع کردند. با این حال اهداف شان خیلی فراتر از بقا در بازار بود. به همین خاطر نیز به سرعت پله های ترقی را دوتا یکی طی کرده و بدل به کارآفرینانی افسانه ای شدند. این نکته دومین ویژگی استارت آپ ها را نشان می دهد. بر این اساس استارپ آپ ها فقط دنبال بقا در بازار نیستند، بلکه اهداف شان خیلی فراتر از این حرف هاست.
فرق استارتاپ با کارآفرینی چیست؟
با توجه به تعریفی که مرکز کسب و کارهای آمریکا از استارتاپ ارائه کرده است، استارتاپ معنایی متفاوت با کارآفرینی دارد. اگرچه ممکن است این دو در مواردی با یکدیگر مشترک باشند و حتی به عنوان زیرمجموعهی یکدیگر قرار بگیرند. ما در ادامهی این مقاله از دانشگاه کسب و کار پنج فرق استارتاپ با کارآفرینی را بررسی میکنیم:
تفاوت در حوزهی فعالیت
معمولا استارتاپ به شرکتها و کسب و کارهای تازهای اطلاق میشود که در حوزهی تکنولوژی و فناوری فعالیت میکنند. اگرچه ممکن است در مواقعی استارتاپها به حوزههای دیگری نیز وارد شوند و یک کسب و کار نوپا و جدید در آنها خلق کنند. این در حالی است که کارآفرینی حوزهی فعالیت خاصی ندارد و گزینهها و موضوعات نامحدودی برای کارآفرینان دارد.
یک کارآفرین با توجه به علاقهی خود میتواند در هر موضوعی که دوست دارد به خلق یک کسب و کار یا ارزش جدید بپردازد و از طریق آن کسب درآمد کند.
فرق استارتاپ با کارآفرینی در روند کار
فرایند کارآفرینی معمولا به این صورت است که کارآفرین فرصت ایجاد یک کسب و کار یا ایده را شناسایی میکند، سپس با فراهمکردن شرایط و امکانات به شکلگیری و راهاندازی آن میپردازد. اما در فرایند ایجاد استارتاپ، کارآفرین یا ایدهپرداز نقشهی درستی از مسیر، سرمایه و حتی ابزارهای کار خود ندارد و همه چیز برای او در حد حدس و گمان است.
در واقع مهمترین هدف شرکتهای استارتاپی دستیابی به رشدی فراتر از کارآفرینی و کسب و کارهای کوچک و بزرگ است. بنابراین، چون تجربهای در خصوص کار خود ندارند با عدم قطعیت زیادی روبهرو هستند و حتی نقشهای از چگونگی آغاز کار و فعالیت خود ندارند.
میزان ریسک
سومین فرق استارتاپ با کارآفرینی ریسک بالای فرایند استارتاپ در مقایسه با فعالیتهای کارآفرینی است. کارآفرینی در بسیاری از موارد به موفقیت و کسب درآمد میرسد و این موضوع به خاطر چند علت است:
- نخست آنکه کارآفرینی لزوما ورود به یک حیطهی جدید و دستنیافته نیست. یک کارآفرین حتی میتواند با تقلید و ایده گرفتن از کسب و کارهای دیگر یک کسب و کار جدید خلق کند و به کسب درآمد بپردازد. بنابراین تا حدودی با نقشهی راه و مسائل و مشکلات آن آشنایی دارد.
- علاوه بر این، کارآفرینی محدودیت خاصی در موضوع، سرمایه و حتی تعداد کارآفرینان ندارد. یک فرد به تنهایی نیز میتواند برای خود کسب و کار خلق کند و از این طریق به فرایند کارآفرینی بپردازد.
این در حالی است که مشخص نبودن مسیر در فرایند استارتاپ و فرضیبودن ایدهها و بازار هدف در آن موجب میشود که استارتاپها با ریسک بالایی در ابتدای کار مواجه باشند و حتی در موارد بسیاری شکست بخورند. در نتیجه ورود به آن به افرادی که ریسکپذیر نیستند و سرمایهی چندانی ندارند توصیه نمیشود.
سرمایه مورد نیاز
یکی از مهمترین ویژگیهای شرکتهای استارتاپ، رشد سریع آنها در مقایسه با کسب و کارهای کوچک و بزرگ است. به همین علت معمولا استارتاپها در همان ابتدا به سرمایهی تقریبا بالایی نیاز دارند تا بتوانند اهداف خود را محقق کنند و سریعتر به رشد و توسعه برسند. اما کارآفرینی با توجه به حوزهای که در آن قرار دارد، ممکن است به سرمایهی چندانی نیاز نداشته باشد. حتی ممکن است فرایند کارآفرینی برای یک فرد، گسترش یک ایدهی خلاقانه برای حل مسئله باشد یا حتی ساخت برنامه و اپلیکیشن خاصی که تا حدودی نوآوری داشته باشد.
بنابراین چهارمین فرق استارتاپ با کارآفرینی در سرمایهی مورد نیاز آنهاست که معمولا در شرکتهای استارتاپی بیشتر از فرایندهای کارآفرینی است.
اهمیت مقیاس در فرق استارتاپ با کارآفرینی
کارآفرینی خصوصا در ابتدای کار مقیاس خاصی برای فعالیت دارد. مثلا ممکن است در حد یک کسب و کار خانگی متوسط باشد که با توجه به زمان و توانایی کارآفرین فعالیت کند. یا روشی برای حل یک مسئله در حوزهای خاص مانند آموزش و پرورش، رسانه یا طبیعت باشد.
اما استارتاپها معمولا مقیاسناپذیر و نامحدود هستند. آنها به گونهای طراحی میشوند که میتوانند همانکاری را که برای صد مورد انجام میدهند، برای ده هزار مورد دیگر نیز انجام دهند. این پنجمین فرق استارتاپ با کارآفرینی است که به خوبی ماهیت شرکتهای استارتاپی و اهداف آن را مشخص میکند و تفاوتهای آن را با سایر کسب و کارها نشان میدهد.
در آخر کارآفرینی یا استارتاپ انتخاب ما باشد؟
حال که با دو حوزه کارآفرینی و استارتآپ به صورت کلی آشنا شدید و تفاوت کارآفرینی و استارتاپ را درک کردهاید، میدانید که هر یک از این دو مزایا و معایب خاص خود را دارند و بهترین راه برای انتخاب یکی از این دو موارد این است که به سلیقه شخصی نگاه کنیم. یکی از عمدهترین تفاوتهای استارتآپ و کارآفرینی است است که یک فرد کارآفرین ممکن است در صورت عدم فروش مناسب به سرعت با بیپولی مواجه شود، به همین دلیل این افراد باید برای سالهای اولیه راهاندازی کسب و کار خود پشتوانه مالی داشته باشند.
بهتر است بدانید که اکثر کارآفرینان در هفته بیش از ۸۰ ساعت مشغول به کار هستند تا با شکست مواجه نشوند و شرکت خود را سر پا نگه دارند، اما یک موسس استارتاپ نیاز به این ندارد که با امور مالی سر و کار داشته باشد. در واقع یک موسس استارتاپ میکوشد تا با فعالیت در شرکت رسیک بزرگی را تحمل کند و به ایجاد یک طرح نوآورانه برسد و تمامی این نکات فرق استارتاپ و کارآفرینی را بیان میکند.