به عنوان یک صاحب کسب وکار باید از خودتان بپرسید: بازار چه نیازی به کمک من دارد؟ کدام بازار را هدف قرار می دهم؟ در کجا می خواهم پول و انرژی خود را سرمایه گذاری کنم؟ اکثر صاحبان کسب و کارها به شما میگویند راه اندازی کسب و کار موفق و پرسود هم به عنوان چالش برانگیزترین و هم پرسودترین راه امرار معاش به حساب میآید. برای آنکه مالک موفق یک کسب و کار باشید لازم است سخت کوشی و ایثار زیادی از خود نشان بدهید، ولی در کل اصولی لازمه و نیاز هر کسب و کاری است که در این مقاله از مجله قهرمان به آن می پردازیم.
اگر دقت کرده باشید، وقتی میخواهید کار جدیدی را شروع کنید، مقاومت ذهنتان به شدت بالا میرود. این امر کاملاً طبیعی است. ذهن ما برای خود یک دایره امن ایجاد کرده است که دوست ندارد از آن بیرون بزند. هنگامی که بخواهید پا را از آن فراتر بگذارید، بهانهها یکی پس از دیگری به مغزتان خطور میکنند و شما را از انجام دادن آن منصرف میکنند.
گام های اصلی کسب و کار موفق
برای اینکه یک کارآفرین بتواند یک کسب و کار موفق را ایجاد و توسعه بدهد باید بر مبنای اصولی کسب و کار خود را هدایت کند. در اینجا مهمترین گام هایی که نیاز است برداشته شوند را آورده ایم.
گام اول: کدام بازار را مورد هدف قرار می دهید:
کسب و کاری موفق باید آن چیزی را ارائه دهد که مردم حاضر شوند بابت آن خدمات هزینه ای را پرداخت کنند. پس در یک کسب و کار لازم است ابتدا نیاز بازار شناسایی شود و بعد راهکار و ایده ای برای رفع آن مشکل ارائه شود. بهتر است از ابتدا ایدهها کاری و روشهای معرفی کسب و کارتان را در دفتر چه ای بنویسید. سپس خواهید دید که روز به روز ایدههای بهتر و بیشتری به ذهنتان میرسد که شما را شگفتزده میکند. در مورد نیاز بازار، رقبای احتمالی خود، قدرت رقیبان، نقاط ضعف و قوت آنها و … تحقیق کنید و از نقاط ضعف آنها برای تأمین بهتر نیازهای جامعه بهره ببرید. این کار سبب میشود تا ضریب ریسک کارتان به مراتب کاهش یابد. میتوانید لیست سوال برای خود ایجاد کنید و با استفاده از این سوالات ایده های مناسب پیدا کنید، مانند:
- چه چیزی در زندگی روزمره من و مردم را اذیت میکند؟ مثلا عدم دسترسی به تاکسی و قیمت بالای آنها باعث به وجود آمدن تاکسیهای اینترنتی شد!
- مردم بیشتر چه چیزی را میخواهند؟ دوستان خودتان بیشتر به چه چیزهایی توجه میکنند؟ نیازی برای برطرف کردن میبینید؟
- در کشورهای پیشرفته کدام ایدهها عملی شدهاند که در ایران هنوز نشده؟ مثلا همین اسنپ خودمان ایده کپیشده UBER در سطح جهانی است!
در این راستا اگرچه علاقه شرط مهمی محسوب می شود، با این حال تنها معیار تصمیم گیری شما نبوده و به همین خاطر در این زمینه باید نهایت وسواس را داشته باشید. در این راستا به ظرفیت رشد نیز توجه داشته باشید.
گام دوم: فضای رقابتی این بازار چگونه است (جایگاه کسب و کار ما در کجاست؟)
مزیت رقابتی مجموعه ای از عوامل یا توانایی ها است که به شرکت ها اجازه می دهد پیوسته عملکردی بهتر از رقبا داشته باشند. توجه کنید که هدف مزیت رقابتی عملکرد برتر از رقباست، نه صرفا برابری با عملکرد دیگر کسب و کارها؛ شرکت های برخوردار از مزیت رقابتی باید از عملکرد بالایی برخوردار باشند. مزیت رقابتی عامل یا ترکیبی از عواملی است که در یک محیط رقابتی سازمان را بسیار موفق تر از سایر سازمان ها می نماید و رقبا نمی توانند به راحتی از آن تقلید کنند. چه جیزی شرکت، محصولات و خدماتتان را از شرکتهای دیگر که محصولات و خدمات مشابه را ارائه می دهند متمایز می کند؟ جایگاه شما در بازار تنها دارایی تان در ذهن مشتریان است. مشتریان راجع به شما چگونه فکر می کنند؟ جایگاهتان می بایست بسیار دقیق و حساب شده باشد.