1. چه نوع فردی یک کارآفرین موفق را می سازد؟
تحقیقات کارآفرینان موفق نشان می دهد که افراد موفق کسب و کار کوچک دارای ویژگی های مشترک خاصی هستند. این چکلیست نمیتواند موفقیت را پیشبینی کند، اما میتواند به شما ایده دهد که آیا یک شروع اولیه خواهید داشت یا یک نقص برای کار کردن.
چطور اندازه گیری میکنید؟ این سوالات را از خود بپرسید:
- آیا می توانم در شرایط سخت استقامت کنم؟
- آیا میل شدیدی دارم که رئیس خودم باشم؟
- آیا قضاوت هایی که در زندگی به طور منظم انجام می دهم به خوبی انجام می شود؟
- آیا من توانایی مفهوم سازی کل یک کسب و کار را دارم؟
- آیا من دارای سطح بالایی از انرژی هستم که در ساعات طولانی پایدار باشد؟
- آیا تجربه کسب و کار تخصصی قابل توجهی دارم؟
در حالی که هر صاحب کسب و کار موفقی با پاسخ «بله» به همه این سؤالات شروع نمی کند، سه یا چهار پاسخ «نه» و پاسخ های بلاتکلیف باید شما را وادار کند که همین الان به تنهایی به آن فکر کنید. اما، ناامید نباشید. به دنبال آموزش و پشتیبانی بیشتر باشید و از یک تیم ماهر از مشاوران تجاری مانند حسابداران، بانکداران، وکلا و مشاوران SCORE کمک بگیرید.
2. چگونه تعیین کنم که آیا می توانم یک کسب و کار راه اندازی کنم؟
صاحبان مشاغل کوچک وجوه مشترک زیادی دارند. در زیر برخی از ویژگی هایی که برای موفقیت به آنها نیاز دارید آورده شده است.
- تمایل به فداکاری – اگر از کار کردن با 9 تا 5 لذت می برید، برای خودتان وارد تجارت نشوید. کارآفرینی اغلب به ساعات بسیار بیشتری فراتر از چهل ساعت کاری هفته نیاز دارد.
- مهارتهای بین فردی– از شما خواسته میشود که با افراد دیگری غیر از مشتریان مانند وکلا، کارمندان و فروشندگان تعامل داشته باشید. اگر دوست ندارید با افرادی که نمیشناسید صحبت کنید، بهتر است به کار روزانه خود ادامه دهید.
- توانایی رهبری – شما کسی خواهید بود که همه برای پاسخ به او مراجعه می کنند. آیا آماده هستید که عکس ها را صدا کنید؟
- خوشبینی – وقتی کسبوکار سخت میشود، بتوانید در آنجا بمانید، یک ویژگی مهم در صاحبان مشاغل کوچک است.
مهارت ها و تخصص خود را با دیگرانی که در مشاغل مشابه موفق هستند مقایسه کنید. آیا می توانید توانایی های سایر مشاغل موفق را تکرار کنید و از آنها پیشی بگیرید؟ برای به دست آوردن سهم کافی از کل بازار، چه مهارت ها یا «لبه» منحصر به فردی را می توانید ارائه دهید؟
مجلات تجاری، مجلات تجاری و سایر مطالعات تطبیقی را که الزامات راه اندازی کسب و کار را مشخص می کنند، مرور کنید. از این اطلاعات، فرمولی برای مهارتها و ویژگیهایی که میخواهید در عملیات تجاری بگنجانید، استخراج کنید.
3. چرا طرح کسب و کار مهم است و چه کسی باید آن را بنویسد؟
یک طرح کسب و کار مهم است زیرا هم دیدگاه شما برای شرکت و هم نقشه شما برای موفقیت عملیاتی شرکت را خلاصه می کند. طرح کسب و کار یک راهنمای مکتوب است که جزئیات راه اندازی و مسیر آینده شرکت شما را توضیح می دهد. چه کسی باید برنامه را بنویسد؟ شما، کارآفرین هیچ کس دیگری ایده و اهداف کسب و کار شما را بهتر نمی داند. بله، خدماتی وجود دارد که می تواند کار را برای شما انجام دهد، با این حال، شما هستید که باید این ایده تجاری را به بانکداران یا سایر سرمایه گذاران ارائه دهید. بنابراین، بهترین کار این است که با این طرح بسیار آشنا و راحت باشید.
اگرچه هیچ قالب مشخصی وجود ندارد، یک طرح تجاری خوب معمولاً شامل موارد زیر است:
- صفحه جلد – کسب و کار شما را شناسایی می کند
- فهرست مطالب – اطلاعات را برای خواننده سازماندهی می کند
- خلاصه اجرایی – یک نمای “تصویر بزرگ” از طرح ارائه می دهد و عواملی را که منجر به موفقیت می شوند برجسته می کند.
- پس زمینه کسب و کار – اگر یک کسب و کار کاملاً جدید است، پیشینه و مهارت های خود را نیز لحاظ کنید
- طرح بازاریابی – استراتژی بازاریابی کسب و کار را مرتبط می کند
- برنامه اقدام – نحوه ایجاد و ارائه محصول یا خدمات خود را خلاصه می کند
- صورتهای مالی و پیشبینیها – نشان میدهد که چگونه کسبوکار بر اساس مفروضات طرح از نظر مالی عمل خواهد کرد.
- ضمیمه – شامل تجزیه و تحلیل های آماری، مواد بازاریابی و رزومه است.
پیشنهادی: چگونه کسب و کار کوچک خود را توسعه دهیم
4. اگر قصد درخواست وام بانکی ندارم، چرا به یک طرح تجاری نیاز دارم؟
این واقعیت که یک بانک یا موسسه وام دهنده نیاز به یک طرح تجاری خوب اجرا شده دارد، یک ملاحظات ثانویه است. هدف اولیه طرح کسب و کار راهنمایی مالک یا مدیر در راه اندازی موفقیت آمیز کسب و کار است. تهیه طرح، نویسنده را مجبور می کند تا تمام جنبه های کسب و کار را در نظر بگیرد و با مشکلاتی که طرح برجسته می کند، مقابله کند. به عنوان مثال، جمع آوری ماهانه تمام هزینه های شناخته شده، در طول زمان، درآمد لازم برای حمایت از این هزینه ها، به علاوه سود را نشان می دهد. این منجر به این سوال می شود که آیا این رقم درآمد معقول است یا خیر. در غیر این صورت، ممکن است در مورد دوام خود سرمایه گذاری تردید ایجاد کند. طرح کسب و کار یک ابزار مدیریتی حیاتی است که مدیر را قادر میسازد تا موقعیتها را قبل از تبدیل شدن به مشکل یا بدتر از آن، شرایط اضطراری پیشبینی کند.
5. چگونه می توانم هزینه های راه اندازی و سایر هزینه های خود را تعیین کنم؟
عاقلانه است که بدانید قبل از شروع کسب و کار چه هزینه های راه اندازی را متحمل خواهید شد. بسیاری از کارآفرینان نوپا پسانداز زندگی خود را میگیرند، یا پیش از تعیین این عوامل مالی، از سهام خانه خود وام میگیرند، اما متوجه میشوند که پول کافی ندارند. بسیاری از وبسایتها و منابع دیگر (از جمله دفاتر SCORE و مراکز اطلاعات تجاری) وجود دارند که دستورالعملها و کاربرگهایی را برای کمک به تعیین هزینههای کسبوکار شما ارائه میدهند. هر مورد در برگه بودجه پیشنهادی شما باید مورد تحقیق قرار گیرد. هزینه های تخمین زده شده را می توان از شرکت های خدماتی، انجمن های تجاری و شبکه سازی با سایر افراد تجاری که ممکن است قبلاً این تجربه را گذرانده اند به دست آورد. تا زمانی که تحقیقات نشان دهد این سرمایه گذاری قابل اجرا است و شما تمام اطلاعات مورد نیاز را دارید، خرید را شروع نکنید.
6. چه چیزی باید در مورد صورتهای مالی بدانم؟
ابتدا باید بدانید کدام صورت های مالی مهم هستند. آن ها هستند:
- ترازنامه – شرایط مالی کسب و کار شما را در یک مقطع زمانی نشان می دهد
- بیانیه عملیات (صورت سود و زیان) – نشان می دهد که آیا شما در یک دوره زمانی خاص سود کرده اید یا خیر
- صورت جریان نقدی – نشان می دهد که در یک دوره زمانی خاص چه اتفاقی برای موقعیت نقدی شما افتاده است
شما باید درک اساسی از هر یک از این عبارات داشته باشید. وقتی با اظهارات دوره های قبل مقایسه می شود، می توانید تعیین کنید که آیا چیزی در تجارت شما اتفاق می افتد که به توجه ویژه شما نیاز دارد یا خیر.
حسابدار شما می تواند این اظهارات را از روی داده های تجاری که ارائه می کنید برای شما آماده کند. همچنین تعدادی برنامه نرم افزاری کامپیوتری وجود دارد که به شما کمک می کند این اظهارات را از ورودی تراکنش های معمولی خود ایجاد کنید – مانند فروش، جمع آوری، خرید، پرداخت ها و حقوق و دستمزد.
یک مشاور SCORE می تواند به شما در درک این عبارات کمک کند و ممکن است بتواند شما را به یک کارگاه آموزشی در این زمینه راهنمایی کند. علاوه بر این، اکثر کالجهای اجتماعی و تجاری دورههایی را در زمینه تجزیه و تحلیل صورتهای مالی تدریس میکنند.
7. چرا انجام تحلیل ماهیانه جریان نقدی مهم است؟
چرخه جریان نقدی کسب و کار شما ممکن است به طور عمده با پیش بینی صورت سود و زیان متفاوت باشد. حتی اگر صورت سود پیش بینی شده سودی را نشان دهد، ممکن است که جریان نقدی برای همان دوره در واقع منفی باشد. تجزیه و تحلیل جریان نقدی ماهانه می تواند نشان دهد که آیا کسب و کار شما پول نقد کافی برای پرداخت هزینه های عملیاتی را جمع آوری می کند یا خیر. به ماههای خاصی در طول سال اشاره میکند که کسبوکار ممکن است با کمبود نقدینگی عملیاتی مواجه شود و بنابراین برای پرداخت هزینهها به سرمایه اضافی یا ذخایر نقدی اضافی نیاز دارد. همچنین نشان می دهد که چه زمانی ممکن است بتوانید بدهی خود را کاهش دهید و چه زمانی پول نقد اضافی برای خریدهای عمده یا گسترش عملیات وجود دارد. با ایجاد یک پیشبینی جریان نقدی ماهانه، میتوانید نیازهای نقدی را زمانبندی کنید و مقدار مورد نیاز را تعیین کنید. پیش بینی جریان نقدی یک ابزار مدیریتی مهم است و باید با انتظارات بسیار واقع بینانه توسعه یابد. پول نقد کافی برای یک کسب و کار برای پرداخت هزینه های خود و امکان گسترش آن بسیار مهم است. اگر پیشبینیهای ماهانه جریان نقدی شما حاکی از کسری مکرر پول نقد است، باید نوع محصولات و خدماتی که ارائه میدهید، ترکیب فروش، قیمتگذاری و شرایط فروش و نیازهای وامگیری کوتاهمدت خود را بررسی کنید.
8. چگونه می توانم برای حفظ و توسعه کسب و کارم پول نقد دریافت کنم؟
یک رابطه تجاری مثبت با بانک خود ایجاد کنید. حتی در مواقعی که به دنبال پول نیستید از بانکدار خود مشاوره بگیرید. ممکن است متوجه شوید که هر بار که به بانک خود میروید با یک افسر وام متفاوت صحبت میکنید، بنابراین باید همه آنها را بشناسید. وقتی افسر وام ترفیع میگیرد، باید همه چیز را از اول با شخص دیگری شروع کنید. اگر می خواهید بانک به کسب و کار شما علاقه داشته باشد، باید به کسب و کار آنها نیز علاقه مند شوید. چگونه؟
- بانکدار خود را بشناسید – به بانکدار خود به عنوان یک شخص علاقه مند باشید. از بانکدار خود بخواهید در صورت ارتقاء رتبه، حساب شما را نگه دارد. وقتی برای ملاقات با بانکدار خود می روید، برنامه تجاری و اوراق مالی خود را آماده کنید. کار را برای بانکدار خود آسان کنید تا ببیند چه می خواهید و چرا. بانک می خواهد ریسک خود را در رابطه با شما و کسب و کار شما به حداقل برساند. اینجاست که باید خودت را بفروشی.
- بانک خود را بشناسید – گزارش سالانه بانک خود را بشناسید و درک کنید. جهت و برنامه تجاری بانک خود را بدانید. خطوط اختیارات بانک را بشناسید. در لیست پستی بانک قرار بگیرید. این یک راه آسان برای اطلاع از اخبار بانکی است.
- به یک سمینار تحت حمایت بانک بروید – به سمینارهای بانک خود در مورد وام های تجاری بروید. این به شما می آموزد که بانک شما چگونه از نظر سیاست های وام دهی عمل می کند. با این کار شما همچنین ثابت می کنید که به کاری که بانک انجام می دهد علاقه دارید. در نهایت، این فرصت را برای شما فراهم می کند تا با کمیته وام ملاقات کنید و تأثیری بگذارید.
پیشنهادی: چگونه کسب و کار اینترنتی خود را راه اندازی کنیم ؟
9. چرا مکان مهمترین جنبه کسب و کار من است؟
موقعیت مکانی خوب می تواند تفاوت بین یک تجارت سودآور و یک کسب و کار ورشکسته را ایجاد کند. هنگام انتخاب یک سایت تجاری باید به سوالات زیادی توجه کرد. از سوالات زیر به عنوان یک چک لیست برای مکان های احتمالی استفاده کنید و سپس چندین سایت را با هم مقایسه کنید.
- آیا امکانات پارکینگ وجود دارد؟
- آیا حمل و نقل در دسترس و راحت است؟
- آیا کیفیت خدمات پلیس و آتش نشانی مناسب است؟
- آیا این سایت یک سایت با کیفیت برای آینده خواهد بود – نه فقط پنج سال آینده، بلکه در 10 یا 25 سال آینده؟
- آیا مسکن مجاور به راحتی برای مدیریت و کارمندان در دسترس است؟
- آیا رقابت در این نزدیکی وجود دارد؟ آیا آن سایت ها بهتر از سایت شما هستند یا بدتر؟
- فضای کسب و کار عمومی در این منطقه چگونه است؟ آیا این بازار پر رونق است؟
- آیا کالا و مواد اولیه موجود است؟ آیا تامین کنندگان شما به راحتی در دسترس هستند؟
- جریان ترافیک چگونه است – آیا مشتریان شما می توانند سریع و کم هزینه به شما دسترسی پیدا کنند؟
- آیا ساختمان شما برای نوع کسب و کار شما مناسب است – آیا نیاز به بازسازی اساسی دارد؟
- آیا زیرساخت اجتماعی کافی برای تاسیسات (فاضلاب، آب، برق، گاز و غیره) وجود دارد؟
- بار مالیاتی چیست – شهر، شهر، شهرستان، ایالت؟ آیا این امر مانع کسب و کار و رشد شما می شود؟
- هزینه های عملیات در این مکان چقدر است – آیا برای ارائه سود کافی به شما خیلی زیاد است؟
- 10. چرا رقابت مهم است؟
هیچ کسب و کاری بدون رقابت مستقیم عمل نمی کند. همچنین ممکن است رقابت غیرمستقیم وجود داشته باشد که تأثیر قابل توجهی بر تصمیمات خرید مشتری در بازار شما دارد. رقبای مستقیم و غیر مستقیم سعی می کنند مشتریان را متقاعد کنند که محصولات یا خدمات آنها را به جای شما خریداری کنند. این به نفع شماست که در مورد شرکت هایی که سعی در کاهش حقوق دریافتی شما دارند بیشتر بدانید. نقاط قوت و ضعف هر رقیب را فهرست کنید. با دوستان صحبت کنید، از رقابت خود بازدید کنید، برای کسب اطلاعات در مورد محصولات آنها تماس بگیرید و نحوه تبلیغ آنها را تجزیه و تحلیل کنید.
در مرحله بعد، یک ورق کاغذ بردارید و رقبای اصلی را فهرست کنید. برای کیفیت محصول، فرآیند، تبلیغات، قیمت و رضایت مشتری به هر یک از یک تا 10 امتیاز بدهید. میتوانید رتبهبندیهای دیگری را که فکر میکنید مهم هستند اضافه کنید. کسب و کار شما میتواند با اتخاذ شیوههایی که در عملیات رقبا تحسین میکنید و با اجتناب از اشتباهات آنها سودآورتر شود. برخی از رقبای شما سال هاست که در تجارت موفق بوده اند. مطمئناً به عنوان یک تجارت جدید یا نسبتاً جدید می توانید چیزهای زیادی از آنها یاد بگیرید.
11. چگونه می توانم تجارت خود را بهتر بازاریابی کنم؟
برای بازاریابی کسب و کار خود، باید مشتری خود را تعریف کنید. برای حفظ رشد فروش مداوم، باید در مورد بازار خود آگاه شوید. یک طرح کلی از مصرف کننده «معمولی» خود تهیه کنید:
- بازار شما دقیقا چیست؟
- مصرف کنندگان از کجا می آیند (یعنی مراکز شهر، حومه شهر، گردشگران، بین المللی)؟
- مشتریان الگوهای خرید چیست؟
- چرا باید از شما خرید کنند؟ عوامل می تواند شامل راحتی، قیمت، کیفیت، خدمات و غیره باشد.
- آیا باید سعی کنید برای یک بخش خاص از بازار جذاب باشید یا کل بازار؟
- آیا یک بخش مشتری جدید یا بازار خاص را از دست داده اید؟
- بازار هدف بالقوه (به واحد یا دلار) چقدر بزرگ است؟ آیا در حال رشد، پایدار یا کاهش است؟
- چند درصد از بازار را در اختیار دارید؟
تحقیقات پاسخ هایی را ارائه می دهد که از سوابق کسب و کار و تجزیه و تحلیل مالی شما در دسترس نیست. از طریق انجمن های تجاری، اتاق بازرگانی محلی خود، کتابخانه ها تحقیق کنید یا حتی از یک مشاور SCORE کمک بخواهید. به نحوه بازاریابی رقبا برای مشتریان خود توجه کنید. شاید برخی از استراتژیهای بازاریابی آنها را بتوان برای کسبوکار شما اتخاذ کرد، یا ممکن است نمونههایی از کارهایی که نباید انجام دهید را بیابید.
12. یک استراتژی بازاریابی موفق چیست؟
هنگام ایجاد یک استراتژی بازاریابی، چهار P بازاریابی را در نظر داشته باشید:
محصول- کسب و کار شما چه کالا یا خدماتی را ارائه خواهد کرد؟ چگونه آن محصول بهتر از محصولات ارائه شده توسط رقبا است؟ چرا مردم آن را میخرند/میخواهند؟
قیمت – چقدر می توانید شارژ کنید؟ چگونه تعادل بین حجم فروش و قیمت را برای به حداکثر رساندن درآمد پیدا کنید؟
ترفیع – محصول یا خدمات شما چگونه در بازار قرار می گیرد؟ آیا محصول شما دارای یک تصویر ممتاز با قیمت مناسب خواهد بود؟ آیا این یک جایگزین ارزان و بدون حاشیه برای پیشنهادات مشابه از سایر مشاغل خواهد بود؟ از چه نوع تبلیغات و بسته بندی استفاده خواهید کرد؟
مکان- از کدام کانال های فروش استفاده خواهید کرد؟ آیا از طریق تلفن می فروشید یا محصول شما در فروشگاه های خرده فروشی حمل می شود؟ کدام کانال از نظر اقتصادی به بازار شما خواهد رسید؟
استراتژی بازاریابی باید یافتههای شما را در مورد توضیحات خریدار هدف کلیدی، بخشهای بازاری که شرکت در آن رقابت میکند، موقعیت منحصربهفرد شرکت و محصولات آن در مقایسه با رقبا، دلایل منحصربهفرد یا قانعکننده بودن آن برای خریداران و غیره خلاصه کند.
13. قبل از ایجاد بروشور بازاریابی چه چیزی باید بدانم؟
بروشور بازاریابی می تواند طولانی مدت یا کوتاه مدت باشد. این می تواند کسب و کار شما را به مشتریان بالقوه نشان دهد و می تواند یک قطعه ارجاع برای مشتریان فعلی باشد. قبل از شروع طراحی و نوشتن، هدف و اهداف بروشور بازاریابی را تعیین کنید. به یاد داشته باشید، این بروشور نشان دهنده شما و کسب و کار شما است، بنابراین مطمئن شوید که ظاهر و احساس آن مکمل کسب و کار شما باشد.
در اینجا چند نکته برای زمانی که آماده شروع هستید آورده شده است:
- پیام خود را از قبل بیان کنید – پیام فروش باید روی جلد بروشور ظاهر شود. به عنوان مثال، “شرکت XYZ – مشاوران انجام تجارت در خارج از کشور.”
- شامل آثار هنری – اگر محدودیت فضا دارید، یک عکس یا گرافیک بزرگ بهتر از چندین عکس کوچک است که ممکن است خدمات یا محصولات شما را به وضوح نشان ندهند.
- شرح عکس – شرح عکس ها دو برابر بیشتر از نسخه اصلی خوانده می شوند.
- نگهبانی ایجاد کنید – بروشور خود را ارزش نگه داشتن داشته باشید. تقویمی از رویدادها در صنعت خاص خود یا برخی از دادههایی که برای مشتریان بالقوه در آینده مفید خواهد بود را بگنجانید.
- کیفیت کلید است – انتشارات شما منعکس کننده شما و کسب و کار شما هستند. استفاده از یک تا چهار رنگ در بروشور آن را نسبت به رنگ سیاه و سفید متمایز می کند. یک استوک کاغذ با کیفیت خوب نیز مهم است (و اگر بخواهید از جوهر سیاه استفاده کنید در رنگ ها و سایه های زیادی وجود دارد). به یاد داشته باشید که وزن موجودی کاغذ را در رابطه با هزینه های پست در نظر بگیرید.
عاقلانه است که بروشور خود را حرفه ای طراحی کنید. حتی اگر مهارت های گرافیک کامپیوتری دارید، بهتر است طراحی را به افراد حرفه ای بسپارید.
14. چگونه می توانم خدمات مشتری را در کسب و کار خود بهبود بخشم؟
استراتژی ای توسعه دهید که مشتری را در اولویت قرار دهد. مشتریان زمانی بهترین خدمات ممکن را دریافت خواهند کرد که کارکنان این اختیار را داشته باشند تا این اتفاق بیفتد. این بدان معنا نیست که شما باید با سیاستهای خود ملایم باشید، بلکه تا حدی انعطاف داشته باشید. فقط به یاد داشته باشید، یک مشتری از دست رفته می تواند نارضایتی خود را منتشر کند و در نتیجه مشتریان بیشتری را از دست بدهد. رایج ترین دلایل خدمات ضعیف به مشتریان را مرور کنید. از این اطلاعات به عنوان راهی برای بهبود خدمات مشتری خود استفاده کنید:
- قوانین بیش از حد – کارکنان در حل مشکل خلاقیت ندارند. قوانین رعایت می شود و راه حل های خوبی ارائه نمی شود زیرا کارمندان نمی خواهند شغل خود را به خطر بیندازند.
خدمات لب، نه خدمات مشتری – خدمات مشتری در واقع فقط نامی برای شکایات مشتری است. زمان صرف تلاش برای رفع مشکلات به جای جلوگیری از بروز آنها در وهله اول می شود. - کارمندان بی اختیار– برای مشکلات کوچکی که توسط یک کارمند خوب به راحتی قابل حل است، یک مدیر به تایید نیاز دارد. این مشکل منجر به صفهای طولانی و انتظارهای زمانبر توسط مشتری میشود که پس از آن از بازگشت خودداری میکند، عملیات تجاری یک مشکل کوچک را به یک مشکل بزرگ تبدیل میکند.
- کارکنان بی انگیزه – پرسنل تشویق نمی شوند که مشتری را راضی کنند، زیرا هیچ شایستگی برای آنها وجود ندارد.
- ارتباط بد – هماهنگی عملکردها وجود ندارد – یک نفر ممکن است سفارشی را بنویسد در حالی که دیگری آن را از قفسه انبار برمی دارد و شخص دیگری آن را به مشتری تحویل می دهد. این می تواند منجر به ارتباط نادرست، کالاها یا خدمات نادرست و تاخیر زمانی شود.
- خطمشیهای خودسرانه– سیاستهایی که کورکورانه و بدون فضایی برای کمک هزینههای موقعیتی دنبال میشوند ممکن است منجر به عصبانیت مشتریان شود. به عنوان مثال، سیاست بازگشت 30 روزه فروشگاه، مشتری را که با دلایل موجه نتوانسته است به موقع به فروشگاه بازگردد، از دریافت بازپرداخت جلوگیری می کند. آن مشتری دیگر از انجام تجارت در آنجا امتناع خواهد کرد.