قیمت مناسب برای محصول یا خدمات شما چقدر است؟ چه قیمتی باعث سوددهی و جذب مشتری می شود؟ مطمئن نیستم؟ تفاوت بین استراتژی قیمت گذاری و مدل قیمت گذاری در چیست؟
به خواندن این مقاله از مجله قهرمان ادامه دهید تا اصول استراتژی قیمت گذاری و تعیین قیمت مناسب را بیاموزید.
استراتژی قیمت گذاری چیست؟
استراتژی قیمتگذاری، رویکرد یا برنامهای است که یک کسبوکار برای تعیین قیمت محصولات یا خدمات خود استفاده میکند.
عوامل مختلفی مانند شرایط بازار، رقابت، هزینه های تولید و ارزش درک شده برای مشتری را در نظر می گیرد. هدف نهایی یک استراتژی قیمت گذاری، به حداکثر رساندن سودآوری، حفظ یا رشد سهم بازار و تضمین پایداری بلندمدت در حین تحقق اهداف دیگر شرکت است.
مدل قیمت گذاری چیست؟
مدل قیمت گذاری روش خاصی است که برای تعیین قیمت یک محصول یا خدمات استفاده می شود. ساختاری برای اجرای استراتژی قیمت گذاری انتخابی شما فراهم می کند.
تفاوت در چیست؟
تمایز بین استراتژی قیمت گذاری و مدل قیمت گذاری در محدوده، هدف و کاربرد آنها نهفته است.
استراتژی قیمتگذاری، قیمتها را با اهداف کسبوکار، شرایط بازار و ادراکات مشتری هماهنگ میکند. یک استراتژی قیمت گذاری تاکتیک های ورود به بازار، روانشناسی مشتری، موقعیت برند و اهداف بلندمدت بازار را در نظر می گیرد.
مدل قیمت گذاری روش ریاضی است که برای ایجاد یک قیمت خاص استفاده می کنید. معمولاً شامل هزینه های تولید، تقاضای مشتری و قیمت گذاری رقبا می شود.
استراتژی را به عنوان نقشه راهی در نظر بگیرید که یک شرکت را با قیمت گذاری خود راهنمایی می کند و مدل را به عنوان وسیله نقلیه ای که برای رسیدن به آنجا استفاده می کند.
پیشنهادی: چگونه یک مدل کسب و کار سرویس اشتراک موفق بسازیم
انواع استراتژی های قیمت گذاری
1. قیمت گذاری نفوذ
تعیین قیمت پایین اولیه برای جذب سریع مشتریان و ایجاد حضور در بازار. ایده آل برای تازه واردانی که خواهان سهم سریع بازار هستند.
مثال: خدمات پخش جریانی که نرخ های تخفیفی را برای سه ماه اول ارائه می دهند.
2. کاهش قیمت
شروع با قیمت بالا و سپس کاهش آن در طول زمان. مناسب برای محصولات نوآورانه
مثال: ابزارهای فناوری جدید مانند تلفن های هوشمند اغلب از این استراتژی استفاده می کنند.
3. قیمت گذاری بر اساس ارزش
قیمت گذاری بر اساس ارزش درک شده برای مشتری به جای هزینه های تولید. برای محصولات یا خدمات منحصر به فرد بهترین کار را دارد.
مثال: برندهای لوکس مانند رولکس یا لویی ویتون.
4. قیمت گذاری رقابتی
تعیین قیمت بر اساس نرخ رقبا. ایده آل برای صنایع با رقبای زیادی که محصولات مشابه را ارائه می دهند.
مثال: سوپرمارکت ها کالاهای اصلی را قیمت گذاری می کنند.
5. قیمت گذاری حق بیمه
برای نشان دادن وضعیت و کیفیت برتر محصول، قیمت بالاتری را دریافت کنید.
مثال: برندهایی مانند اپل یا تسلا.
6. قیمت گذاری اقتصادی
ارائه محصولات بدون حاشیه با قیمت پایین. رایج در بازارهای انبوه
مثال: خطوط هوایی مقرون به صرفه مانند رایان ایر.
7. قیمت گذاری بسته
گروه بندی چندین محصول با هم با نرخ تخفیف. برای افزایش حجم فروش مفید است.
مثال: بسته های تلویزیون کابلی.
8. رهبری قیمت
رهبری قیمت زمانی اتفاق میافتد که یک شرکت مسلط، معمولاً بزرگترین یا تأثیرگذارترین شرکت در یک صنعت، قیمت یک محصول یا خدمات را تعیین میکند و سایر رقبا در بازار نیز از آن پیروی میکنند.
مثال: اوپک اغلب با تعدیل سطح تولید خود بر قیمت های جهانی نفت تأثیر می گذارد.
9. قیمت گذاری پیشگیرانه
قصد دارد با فروش عمدی به قیمت های پایین تر از بازار (البته به طور موقت) رقابت را از بین ببرد یا دیگران را از ورود به بازار بازدارد.
پیشنهادی: چگونه ایده کسب و کار خود را تایید کنیم
انواع مدل های قیمت گذاری
1. قیمت گذاری به اضافه هزینه
محاسبه هزینه تولید و اضافه کردن حاشیه ناخالص ثابت. رایج در خرده فروشی
مثال: یک پیراهن که هزینه ساخت آن 20 دلار است ممکن است به قیمت 40 دلار فروخته شود.
2. قیمت گذاری جغرافیایی
تنظیم قیمت ها بر اساس مکان یا منطقه.
مثال: یک محصول نرم افزاری با قیمت متفاوت برای ایالات متحده در مقایسه با هند.
3. مدل قیمت گذاری پویا
قیمت ها بر اساس عوامل زمان واقعی تغییر می کند.
مثال: افزایش قیمت اوبر در زمان تقاضای بالا.
4. مدل قیمت گذاری ردیفی
قیمت های مختلف برای سطوح مختلف ویژگی های محصول. نمونه ای از نحوه استفاده از ردیف ها و قیمت گذاری اولیه برای معرفی و رشد کسب و کار خود را ببینید.
مثال: بستههای نرمافزاری با سطوح Basic، Pro و Premium.
5. مدل فریمیوم
خدمات اولیه رایگان هستند و برای ویژگیهای پیشرفته هزینه میپردازند.
مثال: Spotify پخش موسیقی رایگان را ارائه می دهد اما برای تجربه بدون آگهی هزینه ای دریافت می کند.
6. مدل اشتراک
هزینه مکرر برای دسترسی به محصول یا خدمات.
مثال: اشتراک ماهانه نتفلیکس.
7. مدل پرداخت هر چه می خواهید
مشتریان قیمت خود را انتخاب می کنند. اغلب در صنایع مستقل دیده می شود.
مثال: برخی از بازیهای ویدیویی مستقل یا آلبومهای موسیقی.
8. قیمت گذاری بر اساس حجم
کاهش قیمت هر واحد با افزایش تعداد.
مثال: خرده فروشان عمده فروشی مانند Costco.
9. مدل قیمت گذاری مجوز
یک بار هزینه برای استفاده از محصول در یک دوره.
مثال: گزینه خرید یکباره مایکروسافت آفیس.
10. مدل قیمت بالا پایین
محصولات دارای قیمت استاندارد بالاتری هستند اما اغلب تخفیف داده می شوند.
مثال: فروشگاههای بزرگ که فروش مکرر دارند.
پیشنهادی: 17 مدل کسب و کار رایج در دنیا
چگونه استراتژی قیمت گذاری خود را انتخاب کنید
انتخاب استراتژی قیمت گذاری به هزینه، اهداف و درک مشتری بستگی دارد. در اینجا به این صورت است:
1. اهداف تجاری را تعیین کنید
اهداف روشنی مانند به حداکثر رساندن سود، نفوذ به بازار، ایجاد تصویر برند ممتاز، یا دستیابی به اهداف درآمدی خاص را تعریف کنید. قیمت گذاری شما باید با این اهداف هماهنگ باشد.
2. هزینه های خود را درک کنید
هم هزینه های مستقیم (مانند مواد اولیه و نیروی کار) و هم هزینه ها (مانند اجاره و بازاریابی) را در نظر بگیرید. عامل در هزینه های متغیر که با حجم تولید و هزینه هایی که ثابت می ماند تغییر می کند. برای شناسایی حداقل قیمت مورد نیاز برای پوشش تمام هزینه ها، نقطه سربه سر را تعیین کنید.
3. رقابت را تجزیه و تحلیل کنید
درباره قیمتهای رقبا تحقیق کنید و ارزشهای پیشنهادی آنها را درک کنید. موقعیت آنها را در بازار، اعم از حق بیمه یا بودجه، شناسایی کنید و هرگونه روند قیمت گذاری یا تغییرات تاریخی را برای سنجش واکنش های بازار مشاهده کنید.
4. مخاطبان خود را بشناسید
اطلاعات جمعیتی مخاطبان هدف خود و ارزش آنها در یک محصول را درک کنید. حساسیت قیمت آنها را بسنجید و در مورد ترجیحات قیمتی بازخورد جمع آوری کنید تا مطمئن شوید که قیمت شما با آنها همخوانی دارد.
5. تست و تنظیم کنید
قبل از عرضه گسترده، قیمت گذاری جدید را روی بخشی از مخاطبان خود آزمایش کنید. قیمت گذاری خود را بر اساس ورودی مشتری اصلاح کنید.