تعیین قیمت محصول نیاز به تحقیق، کمی ریاضی و تمایل به آزمایش با مشتریان دارد. این مقاله از مجله قهرمان دانش اولیه مورد نیاز برای قیمت گذاری محصولات شما را ارائه می دهد.
قیمت گذاری محصول چیست؟
قیمت گذاری محصول فرآیند تعیین مبلغی است که مشتریان برای یک محصول می پردازند. این تعادل پوشش هزینه ها، تضمین سودآوری و همسویی با انتظارات بازار است.
شرایط دانستن
شما می خواهید این شرایط تجاری را بدانید تا از این مقاله بیشترین بهره را ببرید.
- هزینه کالاهای فروخته شده (COGS): کل هزینه تولید محصول شما، شامل مواد و نیروی کار.
- هزینه های عملیاتی: هزینه های روزانه ای که یک کسب و کار برای اجرای عملیات خود متحمل می شود، بدون احتساب هزینه های تولید مستقیم.
- هزینه های ثابت: هزینه هایی که بدون توجه به حجم کالاهای تولید شده یا فروخته شده مانند اجاره یا حقوق ثابت می مانند.
- هزینه های متغیر: هزینه هایی که متناسب با حجم کالاهای تولید شده یا فروخته شده تغییر می کند، مانند مواد خام یا نیروی کار تولید.
- حاشیه سود: درصدی از کل درآمد فروش که پس از کسر تمام هزینه ها به سود منجر می شود.
4 مرحله برای تعیین قیمت محصول
1. هزینه های خود را ارزیابی کنید
هزینه ساخت محصول شما چقدر است؟ این هزینه کالای فروخته شده شما (COGS) است و شامل موارد زیر است:
- مواد: اجزای اولیه تولید یا اقلام به دست آمده و بسته بندی مجدد.
- هزینه های نیروی کار: حقوق و دستمزد مستقیماً با تولید مرتبط است.
هزینه های اضافی را در نظر بگیرید
هنگام تعیین قیمت ها باید هزینه های عملیاتی خود را نیز در نظر بگیرید. اینها هزینه های ثابتی هستند که صرف نظر از اینکه چند محصول تولید می کنید، پرداخت می کنید. این ممکن است شامل موارد زیر باشد:
بیمه
- اجاره یا اجاره تجهیزات
- بازاریابی و تبلیغات
- خدمات رفاهی
- حقوق و دستمزد
توجه: COGS و هزینه های عملیاتی به طور جداگانه در صورت درآمد شما پیگیری می شود.
پیشنهادی: استراتژی ها و مدل های قیمت گذاری برای فروش بیشتر محصول
2. حاشیه سود مورد نظر شما چقدر است؟
در نظر بگیرید که امیدوارید چقدر سود کنید تا به قیمت اولیه برسید. این درصدی است که شما به هزینه های تولید اضافه می کنید.
هنگام انتخاب درصد، باید در نظر بگیرید:
- عوامل خارجی: قیمت های رقیب، درک مشتری، مالیات، تعرفه ها و نوسانات فصلی.
- شرایط بازار: به عنوان یک کسب‌وکار جدید، ممکن است نیاز داشته باشید که با حاشیه کمتری کار کنید تا جذابیت کسب کنید.
هنگامی که یک درصد دارید آن را به اعشار تبدیل کنید و آن را در محاسبه زیر اعمال کنید:
قیمت = هزینه متغیر هر محصول / (1 – حاشیه سود)
هزینه های ثابت خود را فراموش نکنید
متوجه خواهید شد که این محاسبه هزینه های ثابت قبلی شما را در نظر نمی گیرد. برای وارد کردن این موضوع به کاوش قیمتی خود، در نظر بگیرید که برای شکستن قیمت باید چقدر بفروشید.
از قیمتی که پس از اعمال حاشیه سود مورد نظر خود پیدا کردید و از فرمول زیر برای یافتن نقطه سربه سر خود استفاده کنید.
واحدهای فروخته شده = هزینه های ثابت / (قیمت هر واحد – هزینه های متغیر برای هر واحد)
3. مشتریان و رقبای خود را در نظر بگیرید
در صورتی که محاسبات خود را از دست بدهید، باید ببینید قیمت در مقایسه با اقلام رقابتی در بازار چگونه است.
شما باید موارد زیر را در نظر بگیرید:
- رقبا شارژ می کنند
- استراتژی قیمت گذاری است
- مشتریان مایل به پرداخت هستند
- نقاط فروش منحصر به فرد هستند
بسته به این عوامل، ممکن است لازم باشد قیمت خود را تنظیم کنید. از محاسبه قبلی برای درک اینکه چگونه تغییرات قیمت گذاری بر نقطه سربه سر و سودآوری شما تأثیر می گذارد، استفاده کنید.
پیشنهادی: 10 راه برای اینکه بفهمید رقبای شما چه می کنند
4. قیمت خود را تست کنید
برای یافتن نقطه قیمت مناسب، تلفن را معطل نکنید. در عوض، به چند گزینه برسید و آنها را با مشتریان خود آزمایش کنید.
ممکن است متوجه شوید که با استراتژی قیمت گذاری مناسب می توانید با قیمتی بالاتر از حد انتظار بفروشید. اما شما هرگز بدون آزمایش آن با مشتریان بالقوه متوجه نخواهید شد. اگر قیمت ثابت نشد، بازخورد را بررسی کنید، قیمت خود را تنظیم کنید و دوباره امتحان کنید.
