جستجو
Close this search box.

نفرت از خود | 9 نشان شخصیت منفور از خود

نشانه های تنفر از خود و تغییر و توسعه بهبود شخصیت | افرادی که تنفر از خود دارند، بپذیرند که خودشان را آن طور خوب نمی شناسند.
Facebook
Twitter
LinkedIn
Telegram
WhatsApp
Pinterest

فهرست مطالب

این اشتباه نیست که بپذیرید چیزهایی وجود دارد که در مورد خودتان دوست ندارید. اما هنگامی که به طور مداوم فقط بر روی آن چیزها تمرکز می کنید و طوری رفتار می کنید که گویی آنها بر هر چیز دوست داشتنی در شما سنگینی می کنند، ممکن است شخصیتی منفور (نفرت) از خود داشته باشید.

بر خلاف کسانی که می توانند خوب را در مقابل بدی خود به روشی سالم بسنجند، افرادی که شخصیت خود نفرت دارند، احساسات عمیقی از بی کفایتی دارند.

مهم نیست که چقدر عزیزان شما را تحسین می کنند و شما را تحسین می کنند، و مهم نیست که چقدر موفق باشید، احساس بی ارزشی و انزجار می کنید.

اما کسانی که این نفرت شدید از خود را دارند باید بپذیرند که خودشان را آنطور که فکر می کنند خوب نمی شناسند. وقتی تصور شما از خود منحرف می‌شود، فقط بخشی از خود را می‌بینید – بخشی که خیلی دوست ندارید.

اما این بازتاب واقعی واقعیت نیست. هنگامی که بتوانید تصدیق کنید که بهترین داور برای شایستگی خود نیستید، می توانید شروع به بهبودی کنید و شخصیت خود تنفر خود را به شخصیتی دوستدار خود تغییر دهید.

وقت آن است که به افکار خود و رفتارهای ناشی از آن نگاه کنید تا بتوانید شروع به بهبود کنید.

با مجله قهرمان همراه باشید و بیایید با تعریف روشنی از خود بیزاری شروع کنیم.

 

تنفر از خود چیست؟

نفرت از خود کلمه نشأت می گیرد. کسی که پر از نفرت از خود است، پس – طبق تعریف – پر از نفرت از خود است. به تمام مترادف های نفرت (نفرت، انزجار، تحقیر، و غیره) فکر کنید و آنها را متوجه خودتان تصور کنید.

این ممکن است در افراد با گرایش‌های مختلف متفاوت به نظر برسد، اما برخی از عادات وجود دارد که همه افراد از خود متنفر هستند، به درجات مختلف:

  • خود انتقادی معمولی (باز یا درونی)
  • سرزنش خود
  • خود تنبیهی
  • کناره گیری و انزوا
  • اجتناب از خطر
  • توقعات کم

جدای از تعریف نفرت از خود و شناخت تظاهرات معمول آن، درک علت آن ضروری است.

 

چه چیزی باعث رفتار تنفر از خود می شود؟

در حالی که داستان منشأ شخصیت خودبیزاری هر فرد متفاوت است، موارد زیر برخی از رایج ترین علل هستند:

شما بهتر از بسیاری می دانید که ریشه رفتار تنفر از خود شما چیست. اگر در مورد علت اصلی آن مطمئن نیستید، با یک درمانگر کار کنید تا به شما در کشف آن کمک کند.

و هنگامی که آن را تصدیق کردید، در موقعیت بهتری خواهید بود که نشانه های تنفر از خود را در خود تشخیص دهید و شروع به ایجاد تغییرات مثبت کنید.

 

نشانه های شخصیت منفور از خود و مراحل عمل

برای مقابله موثر با شخصیت نفرت خود، باید رفتارهایی را که به آن کمک می‌کنند، شناسایی کنید، آنها را به خاطر آنچه هستند بشناسید، و اقداماتی را برای جایگزینی آنها با رفتارهایی انجام دهید که به شما کمک می‌کند تا خوبی‌های خود را بیشتر ببینید.

 

 

1. اهداف خود را پایین می گذارید تا از خود در برابر شکست محافظت کنید.

از آنجایی که از خود انتظار دارید شکست بخورید یا اشتباهی پرهزینه مرتکب شوید، اهداف خود را بالاتر از چیزی که تصور می کنید به راحتی قابل دستیابی است – ترجیحاً با حداقل تلاش قابل مشاهده، قرار نمی دهید.

شما نمی خواهید این تصور را ایجاد کنید که برای چیزی کار می کنید، زیرا اگر کسی متوجه شود، نتیجه را نیز متوجه خواهد شد.

بنابراین، اگر زمانی شروع به کار بر روی چیزی “بزرگ” کنید، احتمالاً در مورد آن پنهان کاری خواهید کرد. اگر شکست بخورید، نمی خواهید کسی دیگر از آن مطلع شود.

و اگر شکست بخورید، فقدان انتقاد و شرمندگی دیگران را بیش از جبران خواهید کرد.

مرحله اقدام: تعیین اهداف بزرگ‌تر و گفتن آنها به دیگران می‌تواند ترسناک باشد، اما وقتی به تلاش برای چیز بهتر ادامه می‌دهید، از اشتباهات خود درس می‌گیرید و مدام به دنبال خود هستید، به رشد خود نیز ادامه می‌دهید.

 

2. شما خود را برای هر چیزی که اشتباه می کند سرزنش می کنید.

وقتی مشکلی پیش می‌آید – یا زمانی که چیزی آنطور که می‌خواهید پیش نمی‌رود – خودتان را سرزنش می‌کنید، حتی اگر تنها عامل مؤثر نباشید.

در واقع، شما احتمالاً خود را سرزنش خواهید کرد حتی زمانی که هیچ ارتباط آشکاری بین شکست و خودتان وجود ندارد.

“حتما” تقصیر شماست، زیرا بدشانسی هستید یا به این دلیل که به هر چیزی که دست می زنید مسموم می کنید.

حتی اگر شخص دیگری مستقیماً مسئول بود، شما چیزی را می بینید که هیچ کس دیگری نمی بیند. اگر شما آنجا نبودید این اتفاق نمی افتاد

مرحله اقدام: یک قدم به عقب بردارید و سعی کنید موقعیت را به گونه ای ببینید که گویی بهترین دوست شما هستید – در حال تجربه همان موقعیت. شما دوست خود را سخت قضاوت نمی کنید.

به خود یادآوری کنید که هر شکستی که شاهد آن هستید تقصیر شما نیست. و حتی آنهایی که تا حدی مسئول آنها هستید، شما را برای زندگی تعریف نمی کنند.


پیشنهادی: 20 نکته رشد شخصیت که شما را جذاب تر می کند


 

3. فکر می کنید سزاوار هر اتفاق بدی هستید که برایتان می افتد.

از آنجایی که خود را مقصرترین مقصر می بینید، همچنین معتقدید که مستحق هر مجازاتی هستید.

هر چیزی که برای شما اتفاق می افتد که باعث درد یا رنج می شود، شما آن را چیزی می بینید که لیاقتش را دارید – یا چیزی را که خدا یا جهان فکر می کند مجازات حق شماست.

و حتی اگر بخشی از شما به خاطر این رنج‌ها از کیهان رنجیده باشد، احتمالاً به آن‌ها به‌عنوان دلیلی بر آنچه که لیاقتش را دارید، اصرار خواهید داشت.

از سوی دیگر، اگر چیزهای خوبی اتفاق بیفتد، احتمالاً فکر می‌کنید که دوام نمی‌آورند، یا قرار است دیگران از آن لذت ببرند. شما اجازه ندارید از هیچ یک از آن لذت ببرید.

مرحله اقدام: بدانید که اتفاقات بد ممکن است برای هر کسی بیفتد، حتی برای کسانی که از نظر شما افرادی خوب و شایسته هستند.

پس چه چیزی شما را آنقدر متفاوت می کند که برای تنبیه مورد توجه قرار می گیرید؟ هیچ چی. این را مدام به خود یادآوری کنید.

همچنین، هنگامی که به خود اجازه می دهید برای چیزهای خوب احساس قدردانی کنید و آن قدردانی را ابراز کنید، می توانید شروع به تغییر دیدگاه خود و جایگاه خود در جهان کنید.

این اتفاقی نیست که بتوانید چیزی خوب را تجربه کنید، و به خودتان مدیون هستید که تا زمانی که آن چیز ادامه دارد، سپاسگزار آن باشید.

 

4. شما افراد را در امتداد بازو نگه می دارید.

از آنجایی که شما فقط چیزهای دفع کننده را در خود می بینید، مردم را در فاصله نزدیک نگه می دارید.

شما نمی خواهید کسی شما را بشناسد، زیرا زمانی که شما را بشناسد، آنچه را که شما می بینید، خواهد دید. و آنها خواهند رفت. آنها می روند زیرا (بر خلاف شما) به شما گیر نمی دهند.

آنها می توانند شما را طرد کنند و فردی دوست داشتنی تر را پیدا کنند تا با او وقت بگذرانند. و شما انتظار دارید که به محض دیدن آنچه شما می بینید این کار را انجام دهند.

بنابراین، شما اجازه نمی دهید کسی نزدیک شود. شاید این کار را با این فکر انجام دهید که از آنها در برابر خودتان محافظت می کنید – کسی که فقط آنها را ناامید یا صدمه می زند.

آنها بهتر است به آنها وابسته نشوند، زیرا افرادی مثل شما لیاقت شاد بودن را ندارند. و شما نمی خواهید کسی دیگر را با خود پایین بیاورید.

مرحله اقدام: از تجربه گذشته می‌دانید که همه از آنچه در مورد خودتان متنفر هستید (حداقل نه به شدت مثل شما) متنفر نیستند.

اگر دلایل بیشتری برای ماندن در اطراف می بینند تا ترک، به آنها فرصت دهید آنچه را که می بینند به شما نشان دهند. و سعی کنید آنها را باور کنید.


پیشنهادی: دوره شخصیت شناسی جردن پیترسون


 

5. برای ایجاد انگیزه در خود از سوء استفاده استفاده می کنید.

هیچ کس با شما خشن تر از رفتار شما با خودتان رفتار نمی کند – فیزیکی، کلامی یا هر دو. زیرا هیچ کس بیشتر از شما تاریکی درون شما را نمی بیند و از آن متنفر نیست.

شاید فکر می کنید که با شکنجه کردن خود، انگیزه پیشرفت را در خود ایجاد می کنید.

اما تاکتیک‌های توهین‌آمیز، اگر اصلاً تأثیری داشته باشند (با توجه به اینکه تاکنون از آنها مصون هستید)، احتمالاً نتیجه معکوس خواهند داشت.

حتی ممکن است تاکتیک های توهین آمیز را از کسانی که در گذشته به شما آسیب رسانده اند قرض بگیرید:

به خود بگویید: «چاق نباش»، زیرا این همان چیزی است که در بزرگ شدن شنیدید.
اجتناب از غذاهایی که از آنها لذت می برید و فقط به خود اجازه می دهید “غذای تنبیهی” بخورید.
پرهیز از هر چیزی که از آن لذت می برید، زیرا “بیهودگی” است، یا شما را “نرم” می کند.
پوشیدن لباس هایی که به شما احساس نامرئی یا زشتی می دهد
مرحله اقدام: از هر تاکتیکی که برای یادآوری بی لیاقتی خود استفاده می کنید، بیشتر از آنها آگاه هستید. همانطور که به طور فزاینده ای آگاه می شوید، سؤال کنید که آیا آنها به شخصی که می خواهید باشید خدمت می کنند یا خیر. سعی کنید یک تغییر کوچک در این رفتارهای خودزنی در هفته ایجاد کنید.

 

6. به موفقیت دیگران حسادت می کنید و آن را دور از دسترس خود می دانید.

اگر از خود انتظار خوبی نداشته باشید، به احتمال زیاد به موفقیت و خوشبختی دیگران حسادت خواهید کرد. همچنین به احتمال زیاد به خاطر آن (به طور مخفیانه یا غیرخفیانه) از آنها دلخور می شوید.

حتی وقتی از نظر ظاهری به خود می گویید “من هرگز به اندازه فلانی موفق نخواهم شد” و وانمود می کنید که نسبت به آن سرد هستید، تفاوت بین زندگی فلانی و زندگی شما عمیقاً شما را آزار می دهد.

شما آنچه را که دارند می‌خواهید، اما آن را ناامیدکننده‌ای دور از دسترس خود می‌بینید.

شاید به خود اجازه دهید که این احتمال را در نظر بگیرید که می توانید از موفقیت در زندگی خود لذت ببرید – اگرچه هیچ چیز در همان سطح نیست – اما به محض اینکه مشکلی پیش می آید، دست به کار می شوید.

مرحله اقدام: به جای حسادت به موفقیت های دیگران، چرا از چیزهایی که می دانند استفاده نکنید. از آنها یاد بگیرید که چگونه موفق شدند و آنچه را که یاد می گیرید اجرا کنید.

حتی اگر موفقیت به این سرعت یا به همان شیوه به سراغ شما نیامد، باز هم اقدامات مثبتی انجام می دهید و چیزهای بالقوه منفی را به فرصتی برای رشد تبدیل می کنید.

 

7. شما در جستجوی بی وقفه برای تأیید اعتبار از سوی دیگران هستید.

اگر نمی توانید اعتبار را در نزدیک ترین اعضای خانواده و سایر ارتباطات نزدیک خود بیابید، آن را در هر جایی جستجو خواهید کرد – از جمله رسانه های اجتماعی.

وقتی مطلب جدیدی را پست می‌کنید، نمی‌توانید به طور مکرر در طول روز بررسی کنید تا ببینید مردم چگونه به آن واکنش نشان داده‌اند.

طبیعی است که بخواهیم دیگران پاسخ مثبت بدهند (و نه برعکس). اما هنگامی که شما نسبت به طعم و شدت آن واکنش وسواس پیدا می کنید، شما را نسبت به چیزهای مهم تر کور می کند.

و اجازه می‌دهید ارزش شخصی شما بیش از حد به نحوه واکنش دیگران (از جمله غریبه‌ها) به چیزی که شما خلق کرده‌اید بستگی داشته باشد.

اگر از قبل خود را دوست ندارید، هر پاسخ منفی را به عنوان تأییدی می بینید که حق با شماست.

مرحله اقدام: به جای جستجوی اعتبار برای اقدامات خود، طوری رفتار کنید که گویی می دانید مشارکت معناداری دارید. وقتی خود را به عنوان یک مشارکت کننده دلسوز در جهان می بینید، اهمیتی ندارد که دیگران چه فکری می کنند.

 

8. در پذیرش تعارف مشکل دارید.

از آنجایی که بیشتر احتمال دارد بازخورد منفی را به عنوان چیزی که لایق آن هستید در نظر بگیرید، بعید است که حتی تعریف های صمیمانه را جدی بگیرید.

بنابراین، وقتی کسی چیزی را که در مورد شما دوست دارد تصدیق می کند، باورش برای شما سخت است. کلمات ستایش آمیز از شما رد می شوند، در حالی که کلمات انتقاد و محکومیت مستقیماً به هسته شما می روند.

از آنجایی که دومی ها آشناتر هستند، احساس می کنند واقعی تر و سزاوارتر پذیرش هستند.

و یک جمله منفی به راحتی صد مورد مثبت را از بین می برد.، حتی اگر در صحت آن شک داشته باشید. به خودتان اجازه دهید باور کنید که دیگران آن خوبی را در شما می بینند. و به خود اجازه دهید برای آنچه که می بینند احساس قدردانی کنید. به افرادی که به شما ایمان دارند ایمان داشته باشید.

 

9. از بخشیدن خود (یا دیگران) به خاطر اشتباهات گذشته خودداری می کنید.

وقتی به اشتباه یا شکستی که در گذشته داشتید به عنوان دلیلی بر بی لیاقتی خود، به راحتی از خودتان متنفر شوید. و زمانی که این توهین باعث توجیه ادامه نفرت شما از خود می شود، نمی توان بخشش را از خود دریغ کرد.

بخشش باعث تغییر می شود، و اگر برای آن آماده نباشید، چیزهای آشنا را حفظ خواهید کرد – حتی اگر این شما را بدبخت کند. شما می توانید دیگران را ببخشید، پس همین لطف را به خود بدهید.

لحظه ای که تصمیم می گیرید خود را ببخشید و از اشتباهات و شکست های گذشته خود فراتر بروید، باید مسئولیت شخصی رفتار فعلی و انتخاب هایی را که برای آینده انجام می دهید نیز بپذیرید.

شما نمی توانید با این بهانه که هیچ چیز بهتر از شکست های گذشته تان از شما انتظار نمی رود، تصمیم بگیرید.

با بخشیدن خود، اعتراف می کنید که زندگی شما با آن شکست ها یا هیچ یک از اشتباهات گذشته شما تعریف نشده است.

مرحله اقدام: هر کاری که اکنون و در آینده انجام می دهید، به همان اندازه که قادر به انجام کارهای متفاوتی هستید که شما را درگیر نگه داشته است.

چه خودت را ببخشی چه دیگری، عمل بخشش می تواند همه چیز را تغییر دهد. از بخشش به عنوان ابزاری برای رشد، پذیرش خود و تغییرات مثبت استفاده کنید.

 

آیا زمان آن نرسیده که شخصیت تنفر خود را تغییر دهی؟

شما برده چیزهایی نیستید که در مورد خودتان دوست ندارید. و در حالی که ممکن است از اینکه به عنوان یک «روح شکنجه‌شده» در نظر گرفته شوید، رضایت انحرافی دریافت کنید، هیچ تعهدی ندارید که به این نام عمل کنید. ما به شما توصیه می کنیم برای مخالف تلاش کنید.

شما به عنوان یک نفرت انگیز به دنیا نیامده اید که بدون مهلت مجازات شوید. شما به دنیا آمدید که با عشق بهتر آشنا شوید و آن را کاملتر تجربه کنید. زیرا در هسته شما، آن چیزی است که شما هستید.

نفرت از خود شما را از آن حقیقت منزوی نگه می‌دارد، به طوری که فقط آن چیزی را تجربه می‌کنید که ادراکات نادرست شما اجازه می‌دهد. هر فکری که با صدای نفرت از خود در تضاد باشد، رد می شود، زیرا شما به آنچه دروغ است چسبیده اید.

چرا به این تصور غلط چسبید؟ بیدار شوید و متوجه شوید که چگونه با دروغ خود را فریب داده اید و به خود آسیب می رسانید. علائم ذهنی قربانی خود را به پایان برسانید و شخصیتی جدید و دوست داشتنی برای خود بسازید.

باشد که شجاعت و عشق شما به حقیقت بر هر کاری که امروز انجام می دهید تأثیر بگذارد.

 

جدیدترین دوره ها​

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

توسعه فردی
دوره های توسعه فردی
کسب و کار
دوره های کسب و کار
روانشناسی
دوره های روانشناسی
مراقبه - یوگا
دوره های مدیتیشن
دوره های یوگا
زندگی نامه
لینکدونی
مطالب پر بازدید