مجله قهرمان

چطور شکست شغلی تبدیل به موفقیت شود؟

آیا بدون شکست موفق میشویم؟

کارآفرینانی که استارت آپی برای خودشان دارند، معمولا بیشترین ضربه را از شکست ها می خورند. به طوری که گاهی اوقات کلا قید کارآفرینی را زده و سراغ استخدام به عنوان کارمند در یک شرکت معمولی می روند.

رویارویی با بحران را یاد بگیریم

کمتر کسی در دنیا پیدا می شود که از همان روز اول شروع کسب و کار به شکست های احتمالی فکر کند. انگار که شکست فقط در قصه ها یا نهایتا تجربه بقیه به چشم می خورد. احتمالا شما هم بارها و بارها وسوسه شده اید که شکست را فقط اتفاقی مربوط به دیگران قلمداد کنید. خب در این صورت احتمالا خیلی زود سر و کله چالش های بزرگ در کارتان پیدا خواهد شد. هرچه باشد بازار با کسی شوخی ندارد و یک لحظه غفلت برای پشیمانی همیشگی کافی خواهد بود. بهتر از یادبگیرید که چطور بحران شکست را کنترل کنید.

 

مدیریت بحران چیست؟

اگر به دنبال جایگاه مهمی باشید باید بهای آن را پرداخت کرده  و بهای رهبری یک سازمان، پذیرش مسوولیت ‌ها محسوب می شود. وقتی پروژه ‌ای با شکست مواجه می شود، کسی شرایط یا نیت خیر شما را در نظر نمی‌گیرد. نوک پیکان به سمت شما است. زمانی که باوجود تلاش‌های شما و تیمتان، پروژه شما به نتیجه مطلوب نمی‌رسد شما خودتان را زیر سوال خواهید برد.

مدیریت بحران

نمی دانم از پروژه ایکس باکس در روزهای نخست اطلاعی در دست دارید یا نه. چرا که روزهای اول این پروژه بسیار سخت بود، به طوریکه مدیر ارشد این پروژه همواره از تنهایی خود در آن روزها  صحبت می کند. او می گوید: «من خودم را مسوول تمام این اتفاقات می‌دانستم و همزمان با شکست پروژه و فرو رفتن تیم به دل بحران، احساس تنهایی، ناامیدی و ناتوانی اعتماد به نفس من را خدشه‌ دار کرد تا جایی که بحران شغلی و خانوادگی باعث شد درخواست استعفا دهم. اما در نهایت ما  کمک استراتژی ۳P Framework توانستیم از آن بحران نجات پیدا کرده و حالا که به آن روزهای سخت نگاه می‌کنم، دوست دارم تجربیاتم را در اختیار مدیرانی که در ابتدای راه هستند، قرار داده تا اشتباهات مرا تکرار نکنند.

 

شکست آخر دنیا نیست!

اولین باوری که کارآفرینان باید در خودشان تقویت کنند، طبیعی بودن شکست است. همانطور که بازیکنان راگبی تا مصدومیت های شدید را تجربه نکنند به عنوان یک ستاره بزرگ شناخته نخواهند شد، کارآفرینان هم بدون شکست در واقع هنوز وارد بازار نشده اند. بی شک اگر یک کارآفرین هیچ وقت دست به سیاه و سفید نزند، خبری از شکست نخواهد بود. با این حال کسب موفقیت های کاری نیازمند کمی ریسک است. پس بهانه جویی را کنار گذاشته و وارد گود کارآفرینی شوید.

بسیاری از کارآفرینان که وارد دنیای کسب و کار می شوند، شجاعت بالایی دارند. هرچه باشد، همیشه امکان استفاده از مزایای فعالیت به عنوان کارمند یک شرکت وجود دارد. بنابراین شما نباید خودتان را دست کم بگیرید؛ چراکه ریسک های ورود به دنیای کسب و کار را به جان خریده اید و حالا اینجا هستید تا موفقیت های بزرگ تر را تجربه کنید.

قبول دارم پذیرش شکست به عنوان یک واقعیت کار سختی است. هرچه باشد کارآفرینان معمولا دنبال بلندپروازی های عجیب و غریب هستند که اتفاقا در آن جایی برای شکست نیست.

 

تلاش‌های ناسالم برای کاهش درد انجام ندهید!

ممکن است وسوسه شوید که بگویید “من این کار را واقعاً نمی‌خواهم”. اما کم کردن درد باعث نمی‌شود این احساس کامل از بین برود. زیاد غذا خوردن، مصرف مواد مخدر یا الکل باعث بهبود درد، پرکردن خلاء بوجود آمده نمی‌شود. شاید بتواند موقتاً حواس شما را پرت کند ولی نمی‌تواند شما از این بحران عبوردهد.

روش‌های ناسالم را که برای دوری از درد یا کاهش آن در زندگی استفاده می‌کنید بشناسید و باورداشته باشید. روی آوردن به این نوع مهارت‌ها – مهارت‌های مقابله‌ای- بیشتر از آنکه به شما کمک کند، وضعیت شما را بدترمی‌کند.

 

کمی استراحت و دوری از کار

آدم ها وقتی با یک شکست بزرگ در زندگی رو به رو می شوند، دوست دارند سریع آن را جبران کنند. این طرز فکر شاید بیانگر عطش افراد برای موفقیت بیشتر باشد اما خیلی زود دردسرساز می شود. به طوری که شکست های سریالی به همراه داشته و عملا هرگونه شانسی برای موفقیت را به صفر می رساند.

اشتباهی که خیلی از کارآفرینان به سادگی مرتکب می شوند، اشتباه گرفتن استراحت بعد از شکست با بی خیالی است. قبول دارم فکر و خیال زیادی در چنین موقعیت هایی به سر آدم حمله می کند، اما اگر شما کمی به خودتان استراحت ندهید، این افکار عملا فرصت هرگونه کارآفرینی را از شما می گیرد. هرچه باشد کسی که سرش دائما پر از فکر و خیال است، شانسی برای کار با کیفیت ندارد. اینطوری هم فقط وقت خودش و دیگران را تلف خواهد کرد.

بررسی شکست افراد مشهور

از توماس ادیسون گرفته تا والت دیزنی، هیچ نقصی در شکست افراد مشهور وجود ندارد. مدتی را صرف تحقیق درمورد افراد معروف که شکست خورده‌اند کنید. به احتمال زیاد خواهید دید که آنها درمسیرخود بارها شکست خورده‌اند.

بسیاری از افراد موفق به طور مرتب ناکام می‌شوند. بازیگران بخاطر نقش‌ها رد می‌شوند، ورزشکاران از تیم جدا می‌شوند و صاحبان مشاغل برای معاملات رد می‌شوند. یاد بگیرید آنها چطوراز شکست استفاده کرده‌اند. ممکن است مهارت‌هایی را یاد بگیرید که می‌توانند در زندگی به شما کمک کنند.

مقاله مرتبط: رشد سریعتر در کسب و کار

 

خطر «گیر کردن» در شکست چیست؟

هر کس به شیوه های مختلف به شکست واکنش نشان می دهد، اما برای بسیاری در چنین موقعیتی، طیف کاملی از احساسات مختلف جایگزین می شود: ناامیدی، بی حسی، عصبانیت، درد، ناامیدی.

و چیزی که به خصوص خطرناک است گیر افتادن در این احساسات برای مدت طولانی است. مغز ما طوری سیم‌کشی شده است که وقتی حرکت اشتباهی انجام می‌دهیم، احساسات منفی را تجربه می‌کنیم – اینگونه است که روان به ما کمک می‌کند از اشتباهات درس بگیریم. بنابراین، برای “رها کردن”، نتیجه گیری مهم است. “همه چیز، همه چیز، یاد گرفتم!” مغز ما اینگونه آن را درک می کند.

گفت وگو با مشاور

این روزها مشاورهای بی نهایت خوبی برای کارآفرینان وجود دارد. روانشناس های صنعتی به طور تخصصی برای حل مشکلات افراد درگیر در حوزه های کاری فعالیت دارند. ممکن است شما در طول زندگی تان یکبار هم سراغ چنین مشاورهایی نرفته باشید، اما حالا که اوضاع تان به هم ریخته، بد نیست از این برگ برنده هم استفاده کنید.

معمولا مشاورها توانایی خوبی برای کمک به افراد در مدیریت شکست شان دارند. هرچه باشد آنها سال های سال با افرادی که درگیر همین مشکلات بوده اند، سر و کار داشته اند.

 

عقاید غیر منطقی درباره عدم موفقیت را اصلاح کنید

ممکن است برخی از باورهای غیر منطقی درباره عدم موفقیت در برخی از نقاط زندگی خود ساخته باشید. شاید فکر می‌کنید شکست به معنای بد بودن است یا اینکه هرگز موفق نمی‌شوید. یا شاید فکر کنید اگر شکست بخورید هیچکس دوست شما را دوست نخواهد داشت.  این نوع عقاید نه تنها نادرست است بلکه می‌تواند شما را از انجام کارهای دیگر منع کند.

گفت وگو با دوستان

گاهی اوقات کارآفرینان بعد از اینکه با شکست رو به رو می شوند، همه را از دور خود دور می کنند. شاید تنهایی در ابتدا راه خوبی برای تعامل با مشکلات به نظر برسد اما خیلی زود اوضاع برای تان فرق خواهد کرد. به طوری که تنهای خودش مشکلات تان را چند برابر کرده و هیچ راه فراری برای تان باقی نخواهد گذاشت.

باور و ایمان به خود را باور کنید

ایمان، پشتکار و جسارت سه عنصری هستند که توانستند ایکس باکس را از بحران بیرون آورده وگرنه هیچ توضیح منطقی و قانع‌کننده دیگری برای موفقیت ما نبود.

درون هر بحران یک فرصت نهفته است

کسی بحران را دوست ندارد؛ اما اگر مدیر یک سازمان هستید، وقوع بحران‌ ها در زندگی حرفه‌ای شما غیرقابل اجتناب‌ است. این بحران ‌ها هستند که باعث می‌شوند توانایی ‌های خود را محک زده و از آن استفاده لازم را ببرید.

مقاله مرتبط: 57 ایده کسب و کار

امیدتان را به دست بیاورید

امید اصلی شما برای تبدیل شدن به یک کارآفرین بزرگ چه بود؟ منظور ما امیدی است که قبل از بروز شکستی بزرگ شما را هر روز صبح زود در محل کار حاضر می کرد. اگر هیچ ایده ای درباره امید اصلی تان ندارید، مواجهه تان با شکست اصلا امر عجیبی نیست؛ چراکه آدم های بی برنامه معمولا در بازار جایی ندارند. پس از فرصت پیش آمده برای یافتن برخی از راهکارها یا به زبان خودمانی امید و انگیزه تازه استفاده کنید. فقط در این صورت شانسی برای عبور از شکست های قبلی خواهید داشت.

ارزیابی شکست از زاویه ای دیگر

تا وقتی آدم شکست ها را از زاویه خودش تماشا کند، هیچ فرصتی برای عبور از آنها پیدا نخواهد کرد. اینطور وقت ها هر چقدر هم که سعی کنید، بازهم مانعی بزرگ برای بازگشت به وضعیت طبیعی خواهید داشت. بهترین ایده در این میان استفاده از یک زاویه دید تازه است. اینطوری نه تنها خودتان را بهتر برانداز خواهید کرد، بلکه عملا فرصت درس گرفتن از تجربه های منفی گذشته را نیز پیدا می کنید.

 

ساده کردن مشکل

ابعاد یک بحران معمولا گسترده ‌تر از آن هستند که بتوانید بلافاصله ریشه آن را بیابید. بحران مانند کلاف سردرگم و پیچیده‌ای است که گره‌ های آن در سراسر سازمان ریشه می‌دواند. ابتدا باید پیچیدگی‌ها را ساده کنید. نمی‌توانید همزمان به تمام ابعاد مشکل رسیدگی کنید. به جای برداشتن چند هندوانه، بهتر است اولویت ‌بندی کرده و ابتدا به رفع مسائل مهم ‌تر و ضروری ‌تر برسید. همزمان با مدیریت مسائل مهم، ابعاد پنهان مساله بر شما آشکار شده و پیچیدگی‌ ها ساده ‌تر می شوند. راه حل مشکلات پیچیده، ساده کردن مساله و شفافیت آن است.

 

الگوبرداری از نجات یافتگان!

شما اولین کسی نیستید که در دنیای کسب و کار با شکست رو به رو شده و آخرین نفر هم نخواهید بود. شاید فکر کنید این فکت ساده هیچ نکته امیدوارکننده ای ندارد. خب در این صورت کاملا در اشتباهید؛ چراکه وجود کسانی که قبلا از شکست ها جان سالم به در برده اند، خودش نکته بی نهایت امیدوارکننده ای محسوب می شود. به طوری که دیگر لازم نیست خودتان را فردی عجیب در نظر بگیرید.

بعد از اینکه کارتان به عنوان یک تماشاگر دیگران تمام شد، باید کمی پا را جلوتر گذاشته و از آنها برای بهبود اوضاع تان درس بگیری

د. هرچه باشد آنها مسیری که شما الان در ابتدای آن هستید، تا آخر رفته اند. از همه مهمتر اینکه چنین افرادی مسیر موردنظر را به طور درست طی کرده اند. وگرنه خبری از حضور دوباره شان در عرصه کسب و کار نبود!

 

سخن پایانی

عبور از شکست ها کاری نیست که آدم دست تنها به راحتی از پس آن بربیاید. در عوض شما باید خودتان را برای تجربه ای متمایز آماده کنید. ما در این مقاله تمام توصیه های لازم برای عبور از شکست های کاری را به اتفاق شما مرور کردیم. از اینجا به بعد همه چیز به خودتان بستگی دارد. پس همین حالا دست به کار شده و ماموریت تان را شروع کنید. مثل همیشه هر جا نیاز به کمک یا راهنمایی داشتید، همکاران من در روزنامه فرصت امروز آماده کمک به شما خواهند بود.

 

منابع: اینترنت

خروج از نسخه موبایل