خستگی شفقت – خستگی دلسوزی شامل خستگی عاطفی و فیزیکی است که میتواند بر افرادی که در معرض آسیبهای روحی یا استرسهای دیگران قرار گرفتهاند تأثیر بگذارد. این بیماری با کاهش توانایی همدلی، احساس درماندگی و فرسودگی ناشی از نیازهای حمایت از کسانی که در رنج هستند مشخص می شود.
توانایی احساس شفقت و همدلی برای دیگران برای رفتارهای اجتماعی و حمایت از روابط بین فردی ضروری است.
شفقت اصیل، بر خلاف مودب یا خوب بودن، یک فرآیند عصبی روانشناختی پیچیده است. برای مشارکت در شفقت، باید از نظر شناختی حضور داشته باشید، محیط اجتماعی خود را درک کنید و از تأثیر خود بر دیگران آگاه باشید.
برای افرادی که از کسانی که رنج می برند حمایت می کنند، مانند کسانی که در حرفه های کمکی کار می کنند، قرار گرفتن مداوم در معرض آسیب های روحی دیگران می تواند عوارض داشته باشد و باعث می شود مردم احساس کنند که چاه شفقت آنها خشک شده است. حتی زمانی که مردم می خواهند همدلی کنند، ممکن است متوجه شوند که منابع عاطفی و فیزیکی برای انجام این کار را ندارند.
خستگی شفقت در افرادی که در حرفه هایی کار می کنند که وظیفه حمایت از افرادی که ضربه روحی را تجربه کرده اند، بیشتر است.
افرادی که در بخش های مراقبت های بهداشتی کار می کنند، اغلب مستعدتر هستند، از جمله پرستاران، پزشکان، اولین پاسخ دهندگان، دستیاران بهداشتی خانه، درمانگران، مددکاران اجتماعی و سایر متخصصان کمک کننده. همچنین می تواند مراقبانی را که مسئول مراقبت روزانه از یک عزیز مبتلا به بیماری یا سلامت روانی هستند، تحت تاثیر قرار دهد.
علائم خستگی دلسوز چیست؟
در حالی که برای افرادی که در حرفههایی کار میکنند که شامل شفا دادن دیگران میشود، معمول است که خستگی شفقت را تجربه کنند، این ممکن است برای هر کسی اتفاق بیفتد، به خصوص اگر شما آن عضو خانواده، دوست یا همکار باشید که همه برای راهنمایی و حمایت به آنها مراجعه میکنند.
خستگی دلسوزی می تواند افراد را به طور متفاوت تحت تاثیر قرار دهد، اما چند نشانه رایج می تواند شامل موارد زیر باشد:
- احساس خستگی عاطفی، فیزیکی و روانی
- احساس جدایی، بدبینی یا بی تفاوتی
- نشخوار بیش از حد و نگرانی در مورد رنج دیگران
- سرزنش خود یا دیگران برای اینکه به اندازه کافی برای کمک یا جلوگیری از آسیب انجام نداده اید
- تحریک پذیری یا عصبانیت
- بی حسی عاطفی
- احساس غم و اندوه
- احساس ناتوانی
- مشکل در خواب، تغییر در اشتها، ناراحتی معده، حالت تهوع، سرگیجه
- تغییر در جهان بینی یا باورهای معنوی شما
- تلاش برای همدردی با افرادی که در رنج هستند
افراد مبتلا به خستگی شفقت اغلب خود را به طور فزاینده ای بدبین می کنند . آنها ممکن است باورهای خود را زیر سوال ببرند و بپرسند که آیا خیری در دنیا وجود دارد یا خیر. در محل کار، آنها ممکن است احساس قدردانی نکردن کنند، اعتماد به نفس و علاقه خود را از دست بدهند و برای احساس دلسوزی نسبت به افرادی که تحت مراقبت هستند تلاش کنند.
علامت گویا احساس بی حسی یا احساس عدم همدلی نسبت به رنج دیگران است. ممکن است به طور کلی احساس ناراحتی، تحریک پذیری، قضاوت یا غمگینی کنید. ممکن است بخواهید به کمک خود ادامه دهید، اما احساس می کنید چیزی برای ارائه ندارید.
مراحل خستگی شفقت چیست؟
خستگی شفقت به تدریج در طول زمان اتفاق می افتد. مهم است که به یاد داشته باشید که این یک فرآیند مترقی و تجمعی است و خستگی از شفقت مرحله پایانی است.
شروع خستگی شفقت در چهار مرحله اولیه رخ می دهد:
- توانایی همدلی: این شامل توانایی فرد برای توجه به درد دیگران است. فیگلی پیشنهاد میکند که این توانایی سنگ اصلی حرفههای کمکرسانی است، که سپس مردم را در معرض هزینههای عاطفی مراقبت قرار میدهد. به عنوان بخشی از این جنبه از خستگی شفقت، افراد باید نگرانی همدلانه را نیز تجربه کنند، که شامل تمایل به تسکین درد و رنج دیگران است.
- پاسخ همدلانه: در نتیجه قرار گرفتن در معرض فردی که درد را تجربه می کند، افراد پاسخ همدلانه دارند. در این مرحله آنها برای درک طرف مقابل و کشف راه هایی برای کمک به او دست به اقداماتی می زنند.
- استرس شفقت: در این مرحله، افراد ممکن است استرس باقیمانده شفقت را تجربه کنند، به ویژه اگر به کسی کمک کنند که تروما مداوم دارد.
- خستگی از دلسوزی: تا زمانی که فرد نتواند به اندازه کافی استرس شفقت خود را مدیریت کند، خطر ابتلا به خستگی دلسوزی افزایش می یابد. خطر رسیدن به این مرحله در صورتی بیشتر است که فرد برای مدت طولانی در معرض ترومای ثانویه قرار گیرد یا اگر شروع به یادآوری تروماتیک تروماهای گذشته کند. افراد همچنین ممکن است اختلالات قابل توجهی را در زندگی تجربه کنند، از جمله افزایش بیماری، تغییر در شیوه زندگی، مشکلات مدیریت مسئولیت های شخصی یا حرفه ای، و احساس اضطراب یا افسردگی. همه این موارد باعث می شود که فرد دچار خستگی شفقت شود.
فرسودگی شغلی در مقابل خستگی دلسوزی
در حالی که خستگی شفقت و فرسودگی شغلی شباهت هایی با یکدیگر دارند، تفاوت های مهمی بین این دو وجود دارد. فرسودگی شغلی به حالتی از فرسودگی اطلاق می شود که باعث انگیزه ضعیف و عدم علاقه به کار می شود. از سوی دیگر، خستگی شفقت نوعی فرسودگی شغلی خاص است که به احساسات منفی و از دست دادن همدلی افراد پس از قرار گرفتن در معرض آسیب، درد و رنج دیگران، اشاره دارد.
خستگی از دلسوزی عمدتاً در افرادی که در حرفههای کمکی کار میکنند رخ میدهد و بیشتر برای کسانی که در مراقبت مستقیم از بیمار هستند بروز میکند. اهداکنندگان عضو، چشم و بافت “داشتن بیمارانی که به آنها تکیه می کنند می تواند در مواقعی سنگین باشد، به خصوص زمانی که آنها سلامتی خود را نیز در اولویت قرار نمی دهند.”
متأسفانه، چنین احساساتی می تواند به زندگی فردی خارج از کار سرایت کند و منجر به مشکلات دیگری شود. افرادی که خستگی شفقت را تجربه می کنند، فرسودگی شغلی را تجربه می کنند که به احساس درماندگی و ناامیدی کمک می کند. آنها ممکن است نسبت به کار خود بدبین شوند و احساس کنند هیچ کاری که انجام می دهند تأثیر مثبتی در تسکین درد دیگران نخواهد داشت.
خودمراقبتی را تمرین کنید
اگر احساس می کنید علائم فرسودگی شغلی یا خستگی شفقت را تجربه می کنید، خوب است که عقب نشینی کنید و کاری را که برای حمایت از نیازهای ذهنی و فیزیکی خود باید انجام دهید، اقداماتی مانند:
- حفظ تعادل کار و زندگی سالم
- درگیر شدن در سرگرمی هایی که باعث شادی شما می شود
- خوردن یک رژیم غذایی سالم
- ورزش کافی
- پایبند بودن به یک روال روزانه
خستگی شفقت می تواند برای افرادی که در مشاغل کمکی کار می کنند، خطری باشد، به ویژه اگر در معرض سطوح بالایی از آسیب های ثانویه قرار گیرند. اگر نشانههای خستگی شفقت را میشناسید، مهم است که برای مراقبت از خود اقداماتی انجام دهید.
استراتژیهای خودیاری میتوانند مؤثر باشند، اما در صورت نیاز به حمایت بیشتر، کمک گرفتن نیز مهم است. اسپادا-کامپوس پیشنهاد میکند: «اگر برایتان سخت است که خودتان را از موقعیت بیرون بکشید، بهویژه اگر علائم افسردگی، اضطراب یا استرس شدید را نشان میدهید، به دنبال کمک حرفهای باشید.