مغز به دو قسمت ضمیر خود آگاه یا همان Conscious و همچنین ضمیر ناخودآگاه یا Unconscious تقسیم میگردد. بخش خودآگاه، همان بخشی است که اگر بگویم حاصل ضرب 9 در 4 چه میشود(محاسبات ریاضی و منطقی ) به سرعت پاسخ را برای شما فراهم خواهد کرد. این بخش کنترل همه اعمالی را که آگاهانه انجام میدهید برعهده دارد.
ضمیر ناخودآگاه بعنوان نگهبان مغز نیز شناخته میشود
اگر کسی سعی کند که شما را با باور جدیدی آشنا کند که با باورهای قبلی تعارض دارد،این بخش با آن مخالفت خواهد کرد. مثال دیگر اینکه اگر کسی سعی کند شما را نقد یا نکوهش کند نیز این بخش،آنرا فیلتر خواهد کرد و در برابر آن جبهه خواهد گرفت.
ضمیر خودآگاه (Conscious) چیه؟
ضمیر خودآگاه منطقی و عاقلانس و به موقعیتهای مختلف زندگی واکنش نشون میده. بهتره بدونین که ضمیر خودآگاه از حضور ضمیر ناخودآگاه خبر نداره، اما ضمیر ناخودآگاه از وجود و فعالیت ضمیر خودآگاه با خبره. ما چیزها و مهارتهای زیادی رو از طریق ذهن خودآگاه خودمون یاد میگیریم. با این حال برای ذهن خودآگاه غیر ممکنه که همه این چیزها رو به خاطر بسپاره، به همین خاطر خیلی از این چیزها به ناخودآگاه انسان منتقل میشه.
شامل افکار، حافظه، احساسات و آرزو هایی است که از آن در هر لحظه آگاهی داریم. در واقع جنبهای از فرایند ذهنی می باشد که می توانید در مورد آن فکر کنید و صحبت کنید. همچنین شامل حافظه می شود که همیشه جزء ناخودآگاه محسوب نمی شود اما می توانیم به راحتی آگاهی خودمان را از آن داشته باشیم.
واقعیت جالب دیگه اینه که معمولا احساسات ما به ذهن ناخودآگاه نسبت داده میشه، وقایع رو درک میکنه و تصویر اونها رو توی ذهن خودآگاه ما ترسیم میکنه یعنی تمام احساسات ما نتیجه ذهن خودآگاه ما هستن. پس ما میتونیم یاد بگیریم که خیلی از مشکلات عاطفی خودمون رو حل کنیم و به ذهن خودآگاه خودمون آموزش بدیم تا متفاوت فکر کنه.
ضمیر ناخودآگاه (Unconscious) چیه؟
دستاوردهای بزرگ اندیشمندان جهان به خاطر این بوده که ذهن خودشون رو از قضاوتها و سوگیریها رها کردن. اونها چیزها رو همونطور که هستن میبینن بدون اینکه قضاوتی داشته باشن. این افراد یاد گرفتن که چطوری از پتانسیلهای ذهن ناخودآگاه خودشون استفاده کنن و بهعنوان افراد خلاق شناخته بشن.
تأثیر ضمیر ناخودآگاه
افکار، اعتقادات و احساسات ضمیر ناخود آگاه به صورت بالقوه میتوانند به مشکلاتی نظیر موارد زیر منجر شوند:
- عصبانیت؛
- تبعیض؛
- رفتارهای وسواسی؛
- تعاملات اجتماعی دشوار؛
- اندوه؛
- مشکلات رابطه.
ضمیر ناخودآگاه مثل خودآگاه به مسائل واکنش نشون نمیده و فقط آنچه رو که در حال رخ دادنه درک میکنه به همین خاطر جدا از ذهن خودآگاه فکر میکنه. ناخودآگاه ترجیح میده آزاد بمونه و بدون اطلاع شما کار خودشو بکنه. توی اون حتی ارتباط غیر کلامی قبل از برقراری ارتباط کلامی انجام میشه، مثلا ضمیر ناخودآگاه ما چهرهای خندان رو تشخیص میده و لبخندی رو تو ذهن خودآگاه ما برانگیخته میکنه.
زمانی که به خودتان می گویید: من فقط در مورد فلان چیز فکر میکنم ، متوجه میشوید که ذهن ناخودآگاه به ذهن خودآگاه شما چیزهایی می گوید که با تمرین کردن می توانید جریان این ارتباط را باز کنید.
بسیاری از افراد فقط متوجه ذهن خودآگاه می شوند و از وجود فواید ارتباط آن با ذهن ناخودآگاه مطمئن نیستند. آن ها باور دارند که ذهن خودآگاه عاملی برای رسیدن به موفقیت است و سخت تر کار می کند اما این موضوع غلط است. اگر آن را پاکسازی کنید، بهتر می توانید متوجه این قضیه شوید.
چگونه وارد ضمیر ناخوداگاه شویم:
روش اول از طریق هیپنوتیزم
هیپنوتیزم درمانی است که برای ذهن ناخودآگاه انجام می شود و اغلب آسیب دیدگی های بسیار عمیق از دوران کودکی یا گذشته را که احساسات منفی آن باقی مانده است را موشکافی می کنند.
این ذهن ناخودآگاه است که به شما دستور می دهد چگونه به اهدافتان برسید. چرا؟ زیرا باورهای ذهن ناخودآگاه می توانند تلاش های ذهن خوداگاه را به هم بریزند. هر چه قدر که از باور های ذهن ناخودآگاه بیشتر مطلع باشید، راحت تر می توانید به آن دسترسی پیدا کنید.
خود هیپنوتیزمی از دیگر تکنیک های پرطرفدار است که طی آن خودتان می توانید به سادگی از برنامه های صوتی ضبط شده به جای جلسات زنده هیپنوتیزم استفاده کرده و با شنیدن صدای ضبط شده خودتان در قالب جملات تاکیدی مثبت وارد حالت آرامش شوید.
روش دوم از طریق تکرار (تلقین)
جملات تاکیدی اگر تنها یک یا دو بار در روز گفته شود اثر نخواهد کرد، برای بهترین نتیجه لازم است چند بار در طول روز آن را تکرار کنید.
ابتدا بایست متوجه شوید که با کدام بخش های زندگی خود مشکل دارید (باورهای محدود کننده) و با تصحیح آن باور مشکل ساز و تغییر آن با تکرار جملات تأکیدی مثبت آن باور محدود کننده را تغییر بدهید.
به عنوان مثال، اگر دچار مشکل مالی هستید، باورهای منفی شما این است که:
پول را باید برای روز مبادا نگه داشت.
پول، پول میآورد.
مگر روی گنج نشستهام؟
پول به سختی به دست میآید.
فقرا به بهشت می روند.
پولدار را از خدا دور هستند.
ضربه های دو گوشی جذب مغزی
امواج مغزی شما بسته به کاری که در هر زمان انجام می دهید در فرکانس خاصی قرار می گیرد. فرکانس ها:
- گاما: زمانی که در حال انجام همزمان فعالیت های ذهنی خاصی هستید
- بتا: زمانی که کاملا آگاه بوده و تمرکز فعال دارید
- آلفا: زمانی که در آرامش هستید
- تتا: زمانی که خواب آلوده یا در خواب سبک قرار دارید
- دلتا: زمانی که در خواب عمیق هستید
ضربه دو گوشی به شنوایی انسان مربوط است که روی ذهن اثر می گذارد، زمانی که یک سیگنال از دو فرکانس مختلف برای هر گوش ارسال می شود ذهن متوجه اختلاف فاز بین آن ها شده و این بی نظمی دریافت شده، ضربه دو گوشی ایجاد می کند که باعث تغییر فرکانس های ذهنی می شود.
چگونه متوجه شویم برنامه ریزی مجدد ضمیر ناخودآگاه موثر بوده است؟
یکی از جنبه های چالش برانگیز برنامه ریزی مجدد ذهن ناخودآگاه این است که نمی توانید نگاه زیرچشمی به درون خود انداخته و ببینید که آیا چیزی برای تغییر باقی مانده یا خیر، بلکه شما باید به حس قوی از خودآگاهی برسید که بتوانید رفتارهای تخریبی خود را قبل از این که از کنترل خارج شوند هندل کنید.