جستجو
Close this search box.
دوره های توسعه فردی
دوره های کسب و کار
دوره های روانشناسی
دوره های مدیتیشن
دوره های یوگا
دوره های مالی
دوره های تغذیه

چگونه تفکر واگرا می تواند خلاقیت شما را هدایت کند

تفکر واگرا، که گاهی اوقات تفکر جانبی نامیده می شود، فرآیند ایجاد راه حل های متعدد برای یک مشکل قبل از تصمیم گیری در مورد بهترین راه حل است.
Facebook
Twitter
LinkedIn
Telegram
WhatsApp
Pinterest

فهرست مطالب

هنگامی که در هنگام مواجهه با موانع در زندگی شخصی یا محل کار، از توانایی خود برای تفکر متفاوت استفاده می کنید، راه حل های خلاقانه ای تولید می کنید و از نتیجه آن درس می گیرید. اگر به دنبال افزایش نوآوری و انعطاف پذیری مهارت های حل مسئله خود هستید، تقویت این توانایی می تواند کمک کننده باشد. برای آگاهی از تفکر واگرا در ادامه با مجله قهرمان همراه باشید.

 

تفکر واگرا چیست؟

تفکر واگرا، که گاهی اوقات تفکر جانبی نامیده می شود، فرآیند ایجاد راه حل های متعدد برای یک مشکل قبل از تصمیم گیری در مورد بهترین راه حل است. این نوع تفکر عموماً غیرخطی و بدون جریان است، به این معنی که هیچ مسیر مشخصی برای رسیدن به یک تصمیم وجود ندارد. مغز واگرا به دنبال یک پاسخ «درست» نیست، بلکه به دنبال راه حلی نوآورانه و غیرمنتظره است.

در اینجا به برخی از ویژگی های افراد دارای افکار متفاوت اشاره می کنیم:

  • آنها عاشق طوفان فکری هستند
  • آنها کنجکاو هستند
  • آنها می توانند ایده های جدید و منحصر به فرد ایجاد کنند
  • آنها ذهنیت رشد دارند
  • آنها پذیرای بازخورد هستند و از آن برای بهبود استفاده می کنند
  • آنها در مواجهه با چالش ها پیشرفت می کنند زیرا سازگار هستند
  • آنها از ریسک آگاهانه نمی ترسند
  • آنها به خوبی مستقل یا با دیگران برای ایجاد راه حل کار می کنند

به خاطر داشته باشید که تفکر واگرا مهارتی است که می توانید آن را بسازید، نه یک ویژگی شخصیتی ذاتی. ممکن است یادگیری چگونگی جستجوی راه‌حل‌های منحصربه‌فرد در صورتی که به طور طبیعی برای شما اتفاق نیفتد به تمرین نیاز داشته باشد، اما یادگیری آن را غیرممکن نمی‌کند.

 

تفکر واگرا در مقابل تفکر همگرا

در حالی که هدف تفکر واگرا ایجاد راه حل های نوآورانه متعدد است، تفکر همگرا، مخالف آن، بر روی یک ایده «درست» تمرکز دارد. فرآیند تصمیم‌گیری ساختاریافته آن اغلب راحت‌تر دنبال می‌شود، اما می‌تواند راه‌حل‌های هیجان‌انگیز را از دست بدهد.

سبک مستقیم و دقیق تفکر همگرا عبارت است از:

  • غیر مبهم
  • سریع
  • خطی
  • کارآمد
  • منطقی
  • دقیق

برای مشکلاتی که راه حل های آزمایش شده ای دارند خوب است
سبک مولد و خارج از چارچوب تفکر واگرا عبارت است از:

  • خلاق
  • اکتشافی
  • عالی برای تیم هایی با دیدگاه های مختلف
  • اغلب وقت گیرتر است
  • گاهی اوقات تکانشی تر

 

 

جوانب مثبت و منفی تفکر واگرا

شما ممکن است عباراتی مانند «خلاق» و «خارج از جعبه» را با تفکر پیشرو که منجر به پیشرفت‌ها و اختراعات می‌شود مرتبط کنید. و در حالی که تفکر واگرا اغلب راه‌حل‌های بی‌نظیری ایجاد می‌کند و همکاری را تشویق می‌کند، این مسیر خلاقانه حل مسئله ممکن است برخی از وظایف را بی‌رویه پیچیده کند.

در اینجا بیشتر به مزایا و معایب تفکر واگرا می پردازیم:

 

  • جوانب مثبت

تفکر واگرا در شرایطی رشد می کند که بهترین راه حل نوآورانه ترین راه حل باشد. دلیلش این است که این سبک فکری:

 

زمان لازم را برای ایجاد یک ایده جدید صرف می کند

متفکران واگرا اغلب راه‌حل‌های متعددی را برای یک مشکل امتحان می‌کنند، حتی اگر از قبل یک راه‌حل روشن و ثابت برای یک موضوع وجود داشته باشد که فرد یا تیم می‌توانند آن را تکرار کنند. این زمان می برد، اما وقتی تیم ها خود را به چالش می کشند تا پاسخ های بدیهی را پشت سر بگذارند، به جای انتخاب سریع ترین – اما نه لزوما بهترین- مسیر، نوآوری می کنند.

به پیوند تیم ها کمک می کند

همه افراد تیم شما متفاوت فکر می کنند و ایده های هیجان انگیزی برای ارائه دارند، حتی اگر آنها راه حل هایی نباشند که به طور طبیعی برای شما منطقی باشند. از این تنوع شناختی برای یافتن راه حل های جدید و تقویت پیوند تیمی در همان زمان استفاده کنید.

دادن فرصت به همه هم تیمی ها برای به اشتراک گذاشتن و دفاع از پاسخ هایشان، آنها را توانمند می کند و شامل آنها می شود. از طریق این فرآیند، ذهن خود را به روی طیف وسیعی از سبک‌های تفکر و ارتباط باز می‌کنید و اعضای تیم را به انجام همین کار دعوت می‌کنید.

انعطاف پذیری را ترویج می کند

روش‌های موفق کار معمولاً دچار رکود می‌شوند، اما آنچه برای یک سری از کمپین‌های بازاریابی خوب عمل کرد، ممکن است با گذشت زمان توجه مخاطبان شما را جلب نکند. به جای چسبیدن به راه‌حل‌های گذشته، از یک فرآیند طوفان فکری واگرا استفاده کنید و تیم خود را به آزمایش فرصت‌های جدید سوق دهید.

هنگامی که تفکر واگرا را تمرین می کنید، احتمال سازگاری شما نیز بیشتر است . اگر در حال حاضر عادت به ایجاد راه حل های نوآورانه دارید، غریزه شما این است که به جای دنبال کردن مسیری، به دلیل اینکه آن چیزی است که برنامه ریزی کرده اید، به موانع جاده واکنش نشان دهید.

فرصت های جدیدی ایجاد می کند

همانطور که شما و تیمتان به ایده های جدید در فرآیند طوفان فکری واگرا فکر می کنید، ممکن است فرصت های مجاور پروژه فعلی را شناسایی کنید. حتی اگر آنها در حال حاضر مرتبط نباشند، می توانند ارزش پیگیری در آینده را داشته باشند.

در حالی که گروه ایده هایی برای یک کمپین بازاریابی ارائه می کند، ممکن است فرصتی برای یک محصول جدید پیدا کند که با مخاطب هدف طنین انداز شود. تیم در حال حاضر نمی تواند آن محصول را توسعه دهد زیرا این شرکت اولویت های دیگری دارد، اما می تواند ارزش افزوده بسیار خوبی در مسیر داشته باشد.

 

  • منفی

اگرچه فرآیندهای واگرا راه های عالی برای گسترش تفکر شما هستند، اما ممکن است زمان بر باشند و سازماندهی نداشته باشند . اگر باید سریع و منطقی تصمیم بگیرید، این روش ممکن است شما را عقب نگه دارد. در اینجا دلیل آن است:

زمان می برد

اگر زمان زیادی برای تصمیم گیری ندارید، به احتمال زیاد نمی توانید گزینه های مختلف را به اندازه کافی بسنجید. این ممکن است باعث شود که شما پیشگیرانه یک مسیر عملی را بدون فکر کردن کامل انتخاب کنید. و اگر از زمان تصمیم‌گیری خود برای طوفان فکری استفاده کنید ، ممکن است زمان گرانبهای برنامه‌ریزی را از دست بدهید، که می‌تواند منجر به یک رویکرد تحقیق نشده برای یک پروژه شود.

فلج تجزیه و تحلیل را تشویق می کند

طوفان فکری به نوعی شبیه رویا است. تصور نتایج بلندمدت هیجان انگیز و سرگرم کننده است و رویاهای بزرگ می تواند ایده هایی به شما بدهد که در غیر این صورت فکر نمی کردید. اما تصمیمات روتین به این نوع تفکر خلاقانه بالا نیاز ندارد.

اگر به هر تصمیمی از زاویه ای متفاوت برخورد کنید، ممکن است خود را دائماً در یک دوراهی گیر بیاورید یا در مقابل گزینه ها فلج شوید. این می تواند حتی انتخاب های جزئی را بیش از حد پیچیده کند، مانند بهترین راه برای سازماندهی یک صفحه گسترده ساده.

تمرکز را از دست می دهد

سناریویی را تصور کنید که در آن تیم شما در تلاش است تا یک ایده برنده برای یک کمپین ایمیلی ایجاد کند، و در طول جلسه طوفان فکری خود، به سمت برنامه ریزی برای رسانه های اجتماعی پیش می روید. ایده های استراتژی رسانه های اجتماعی شما ممکن است عالی باشند، اما به تیم شما در تصمیم گیری کمک نمی کنند.

در حالی که ممکن است ارائه مسیرهای جدید چیز خوبی باشد، اما از وظایف فعلی شما منحرف می شود . شما می توانید با حفظ برنامه های دقیق جلسات و ذخیره ایده های بالقوه برای بحث در آینده از این نقص فرآیند تفکر واگرا جلوگیری کنید.

مراحل عمل را پراکنده می کند

یک فرآیند فکری که خیلی گسترده است می تواند به موارد عملی منجر شود که غیر واقعی یا غیر منطقی هستند. اگر تیم شما برای هر مرحله از کار ایده های متفاوتی ارائه دهد، مسیر رسیدن به اهداف پروژه شما شبیه به مجموعه ای از جاده ها خواهد بود که به جای یک خط مستقیم، در جهات مختلف منشعب می شوند. مطمئن شوید که یک هدف روشن و گام های علی برای رسیدن به آن مشخص شده است.

 

4 مثال تفکر واگرا

تفکر واگرا ساده به نظر می رسد: شما یک مشکل دارید، راه حل های متعددی ایجاد می کنید و در بهترین مسیر رو به جلو قرار می گیرید. اما طوفان فکری ایده‌های بزرگ بیش از این سه مرحله طول می‌کشد، و اگر با فرآیندهای متفاوت آشنا نیستید، ممکن است تجسم آن دشوار باشد.

در اینجا چهار مثال از تفکر واگرا برای پروژه های بزرگ آورده شده است:

 

1. طراحی کمپین بازاریابی

تیم شما باید مجموعه‌ای از کمپین‌های بازاریابی ایمیلی را طراحی کند تا برند لباس سنتی‌تر شما را به مخاطبان پیشرفته و پیشرفته گسترش دهد. گروه برای یک جلسه طوفان فکری جمع می شوند که در آن هیچ ایده ای ممنوع نیست.

یک نفر ایمیلی را پیشنهاد می‌کند که نشان می‌دهد چگونه به قطعات سبک بسازید تا ظاهر نمادین فیلم‌ها را بازسازی کنید. دیگری توصیه می‌کند درباره ابتکارات پایداری شرکت صحبت کنید، که با مخاطب هدف با وجدان طنین‌انداز می‌شود. با فکر کردن به ایده‌های متفاوت که به سمت یک هدف متمایل هستند، تیم شما به طور متفاوتی کار می‌کند.

 

2. ایجاد یک ویژگی برنامه

تیم توسعه شما باید یک ویژگی برنامه بانکی ایجاد کند که به کاربران کمک کند مخارج خود را کنترل کنند. ساده ترین راه حل ممکن است ساخت صفحه نمایشی باشد که هزینه ها و پس انداز ها را نمودار می کند، که کارساز است، اما شما را از رقبا متمایز نمی کند.

در یک جلسه طوفان فکری متفاوت، یک نفر ممکن است پیام‌های انگیزشی را پیشنهاد کند که وقتی کاربر در آن هفته کار بسیار خوبی را انجام داده است، روی تلفن او ظاهر می‌شود. یکی دیگر ممکن است ایجاد قابلیتی را توصیه کند که به کاربران امکان می دهد محدودیت هزینه تعیین کنند و وقتی نزدیک شدند به آنها هشدار دهد.

این تیم ممکن است ترکیبی از هر دو راه حل را انتخاب کند و کاربران را با هزینه و پس انداز در مسیر نگه دارد. این نتیجه قانع‌کننده‌تر و مبتکرانه‌تر از ایده ساده‌ای است که تیم در ابتدا مطرح کرد.

 

3. برنامه ریزی یک رویداد

شما در ده‌ها رویداد پیوند تیمی با همان نوع غذا، دکور و موسیقی شرکت کرده‌اید. اکنون وقت آن است که برای تیم خود برنامه ریزی کنید و می خواهید کاری متفاوت انجام دهید.

شما از گروه نظرسنجی می کنید و همه را تشویق می کنید که تا حد امکان خلاقانه پاسخ دهند. همانطور که نتایج به دست می‌آیند، ایده‌های خلاقانه‌ای را برای خارج از سایت جمع‌آوری می‌کنید، مانند شرکت در یک مسابقه سرگرم‌کننده به‌عنوان تیم رله یا داشتن یک شب موزه. اینها رویدادهایی نیستند که شما فکرش را می کردید، اما آوردن ایده هایی از ذهن های مختلف به شما کمک می کند کارنامه خود را گسترش دهید.

 

4. ایجاد یک محصول

تیم طراحی شما می خواهد یک خط مبلمان پایدار ایجاد کند. شما برای ایجاد ایده با یکدیگر ملاقات می کنید، و اولین ایده هایی که ظاهر می شوند شامل چرخش قطعات قدیمی است. اما قبل از ایجاد طرحی برای یافتن و بازسازی اقلام مستعمل، یکی از اعضای تیم پیشنهاد می‌کند که این ایده می‌تواند سخت، زمان‌بر و منجر به خط تولید غیرقابل پیش‌بینی شود.

برای غلبه بر این مانع، باید متفاوت فکر کنید. شخص دیگری پیشنهاد می کند که برای تولید مواد بازیافتی مانند ضایعات پلاستیکی یا چوبی برای استفاده مجدد تهیه شود. و پیشنهاد دیگری با استفاده از مواد موجود در سهام فروخته نشده شرکت. در این فرآیند، تیم با هیجان زاویه بازاریابی این محصولات جدید، عنوانی برای خط مبلمان و ایده های کمپین را در نظر می گیرد.

 

 

3 نکته برای اجرای تفکر واگرا

اگر با یک مشکل پیچیده روبرو هستید و می خواهید راه حلی خلاقانه ایجاد کنید، ممکن است بخواهید تفکر واگرا را امتحان کنید. اما اگر به طور کلاسیک به طور همگرا فکر می کنید یا مطمئن نیستید که چگونه با مدل های واگرا شروع کنید، این سه نکته می تواند کمک کند:

 

1. یاد بگیرید که چگونه به طور موثر طوفان فکری کنید

طوفان فکری – به تنهایی یا در یک تیم – یک راه عالی برای به جریان انداختن آب میوه های متفاوت است. هنگامی که مشکلی غیر فوری پیش می آید، به خودتان اجازه دهید آزمایش کنید تا ایده های جدید را تمرین کنید. مفاهیمی را ایجاد کنید که ممکن است بعداً آنها را از بین ببرید. همه افکار در این فرآیند معتبر هستند.

اگر این کار را با یک تیم انجام می‌دهید، جلسه‌ای برگزار کنید و ایده‌ها را روی تخته سفید بیان کنید، یا از همه بخواهید هر راه‌حلی که به ذهنتان می‌رسد را بنویسند. حتی می‌توانید یک سند دیجیتالی مشترک ایجاد کنید که در آن افراد بتوانند ایده‌های خود را به‌موقع ترک کنند. دیدن همه چیز در یک مکان می تواند به شما در یافتن راه حل کمک کند.

 

2. ایده ها را یادداشت کنید

روزنامه نگاری یک راه عالی برای تقویت تفکر واگرا است، حتی زمانی که شما فوراً مشکلی برای حل کردن ندارید. یک تمرین آزاد نویسی را امتحان کنید که در آن هر آنچه به ذهنتان می‌رسد را قلم بزنید – از یادداشت‌های روزتان گرفته تا ایده‌هایی برای ابتکارات کاری آینده. سپس، هنگامی که مشکلی پیش می آید، می توانید از مهارت های ژورنال نویسی خود برای ایجاد راه حل های بالقوه استفاده کنید.

ژورنال شما مکانی خصوصی است که هر چیزی در آن جا می افتد، و کار کردن با این روش برای خلق ایده می تواند فشار را از بین ببرد. به جای دور انداختن راه‌حل‌هایی که قابل اجرا نیستند یا احساس می‌کنید که باید به راه‌حلی «عالی» برسید، می‌توانید با ترس کمتری به حل مسئله بپردازید ، که می‌تواند به تفکر خارج از چارچوب منجر شود.

 

3. نقشه ذهنی را تمرین کنید

بر اساس مطالعه‌ای در سال 2002، نقشه‌برداری ذهنی می‌تواند حفظ اطلاعات را 10 تا 15 درصد افزایش دهد ، که زمانی مفید است که می‌خواهید چندین ایده را به‌طور هم‌زمان تغییر دهید. نقشه ذهنی نموداری است که در آن می توانید ایده ها را حول یک مفهوم مرکزی مرتب کنید. به عنوان مثال، می توانید «کمپین بازاریابی جدید» را در هسته اصلی قرار دهید و ایده ها را در شاخه های مختلف اطراف آن گروه بندی کنید. ایده‌های ایمیل می‌توانند در یک شعبه، رسانه‌های اجتماعی در شعبه دیگر و غیره ارائه شوند.

نقشه های ذهنی همان چیزی است که شما آنها را می سازید. آنها از تفکر واگرا حمایت می کنند زیرا طوفان فکری را در یک ساختار سازمان یافته هدایت می کنند و برای نیازهای شما قابل تنظیم است. اگر مغز شما ترجیح می دهد نقشه ذهنی بازاریابی را بر اساس پلتفرم توسعه تقسیم کند، این کار جواب می دهد. اگر تجسم هر شاخه به عنوان مرحله متفاوتی از فرآیند بازاریابی برای شما کاربردی تر است، این نیز معتبر است. هدف این است که ایده ها را بدون لغزش بنویسید.

 

جدیدترین دوره ها​

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

توسعه فردی
کسب و کار
مراقبه - یوگا
مطالب پر بازدید
دوره های توسعه فردی
دوره های کسب و کار
دوره های روانشناسی
دوره های مدیتیشن
دوره های یوگا
مطالب پر بازدید