انسان ها تمایل ذاتی به تعلق دارند. هنگامی که احساس می کنید عمیقاً با دوستان، خانواده یا جامعه خود به عنوان یک کل ارتباط دارید، احساس شادی بیشتری می کنید و زندگی شما هدف و معنا پیدا می کند.
از سوی دیگر، انزوا می تواند به شدت بر سلامت جسمی و روانی شما تأثیر بگذارد. و اگر مراقب نباشید، میتواند به یک پیشگویی خودشکوفایی تبدیل شود: هر چه بیشتر احساس انزوا کنید، برقراری ارتباط سختتر میشود.
ارتباط بخشی اساسی از تجربه انسانی است – و هر کسی سزاوار این است که احساس کند به جایی تعلق دارد. اگر اغلب با خود فکر می کنید، ” احساس می کنم به من تعلق ندارم”، مراحلی وجود دارد که می توانید برای پیدا کردن جامعه خود بردارید. با مجله قهرمان همراه باشید.
معنای تعلق به آن چیست؟
احساس تعلق به، احساس ذهنی ارزش و احترام در یک رابطه متقابل است. وقتی راحت هستید و به عنوان خود واقعی خود پذیرفته می شوید، احساس می کنید بخشی از چیزی هستید. احساس تعلق نیز به شما انگیزه می دهد که متقابل و روابط پایدار و پایدار ایجاد کنید و برای این ارتباطات بجنگید.
انسان ها به طور ذاتی با انگیزه نیاز به تعلق برانگیخته می شوند. این نیاز شما را به ایجاد و پرورش روابط بین فردی دلسوزانه سوق می دهد که بر زندگی روزمره و رشد شخصی شما تأثیر مثبت می گذارد.
همانطور که این تجربه مشترک است، برای همه متفاوت به نظر می رسد. یک درون گرا ممکن است برای گذراندن وقت با چند دوست صمیمی ارزش قائل شود، در حالی که یک برون گرا زمانی که در یک جامعه بزرگتر احاطه می شود بهترین احساس را دارد.
صرف نظر از اینکه در کجا مناسب هستید، ایجاد پیوندهای عمیق تر با جامعه انتخابی شما می تواند به زندگی شما معنا بدهد، رشد شخصی مثبت را تحریک کند و رفاه شما را بهبود بخشد.
برای لذت بردن از این پاداشها، بیشتر مردم پیوندهای عمیقتری و احساس تعلق به سه طریق ایجاد میکنند.
1. سرمایه فرهنگی و اجتماعی
شما ممکن است احساس تعلق خود را از توانایی خود در تأثیرگذاری، برقراری ارتباط یا درک یک جامعه خاص به دست آورید. دانش، رفتارهای مشترک یا مهارت های شما سرمایه اجتماعی و فرهنگی شما را نشان می دهد.
به عنوان مثال، در محل کار، معمولاً در یک شغل جدید احساس می کنید که یک فرد خارجی هستید. همانطور که مهارت های فنی را فرا می گیرید، اصطلاحات تخصصی شرکت را یاد می گیرید و روش های همکاران خود را برای انجام کارها درک می کنید، احساس تعلق شما در محل کار افزایش می یابد.
2. هویت شخصی
آزادی در پرورش احساس خود و اینکه اعضای خانواده، دوستان نزدیک و همسالان شما را بپذیرند، میتواند به شما این احساس را بدهد که خود را مناسب میدانید، بنابراین احتمالاً با افرادی پیوند میخورید که ارزشهای شخصی و جهان بینی شما را میپذیرند و به هویت شما احترام میگذارند.
ممکن است هویت شخصی خود را ریشه در گرایش جنسی یا هویت جنسیتی، قومیت یا اعتقادات مذهبی خود داشته باشید. هرچه هویت خود را تعریف کنید، زمانی که احساس می کنید پذیرفته شده اید، احساس تعلق قوی تری خواهید داشت.
3. شباهت با دیگران
تقریباً در هر جایی می توانید روابطی را ایجاد کنید که بر اساس یک پیوند مشترک ایجاد شده باشد – یک جامعه آنلاین، یک دوست جدید در یک کلاس معمولی یوگا یا یک دوست قدیمی که به اندازه شما به آشپزی علاقه دارد. شباهتهای شما ایجاد روابط نزدیک را آسانتر از انجام این کار با کسی که علایقش با علایق شما متفاوت است، میسازد.
مکالمه یا خوشگذرانی به نظر ساده می رسد زیرا هر دو به موضوعات مشابهی علاقه مند هستید، حس شوخ طبعی مشترک دارید یا انگیزه های یکسانی دارید. احساس پذیرش آسان است.
نکات مثبت احساس تعلق
صرفا عضویت در یک شبکه اجتماعی حمایتی می تواند استرس را کاهش دهد و بهزیستی را بهبود بخشد ، حتی اگر شبکه شما مستقیماً حمایت عاطفی را ارائه نکند. فقط دانستن تعلق شما برای بهره مندی از مزایای آن کافی است.
در اینجا سه مزیت برای تجربه یک حس قوی تعلق آورده شده است:
- رفتار هدفمندتر: پرورش یک رابطه قوی با یک دوست یا جامعه بزرگتر می تواند شما را به دنبال بهبود خود سوق دهد. برای مثال، ممکن است مهارتهای مدیریت زمان خود را بهبود ببخشید تا دوست بهتری باشید یا یک زبان خارجی را تمرین کنید تا با میراث خود ارتباط برقرار کنید.
- مکانیسمهای مقابلهای بهتر: سیستمهای حمایتی به شما کمک میکنند با استرسهایی که میتوانند باعث مشکلات روانی شوند کنار بیایید. آنها به شما کمک می کنند بر ناامنی ها و نگرانی های مربوط به عزت نفس غلبه کنید و شما را فراتر از منطقه راحتی خود سوق دهند.
بهبود سلامت جسمانی: مطالعات ارتباط با تعلق و بهبودی مثبت از سرطان، سل و بیماری قلبی را نشان دادهاند.
معایب اینکه احساس کنید به شما تعلق ندارید
احساس تنهایی می تواند یک احساس خفه کننده و دایره ای باشد. فقدان تعلق ممکن است اضطراب اجتماعی شما را افزایش دهد یا باعث شود ارتباط شما با دیگران قطع شود و قدرت ترن هوایی عاطفی افزایش یابد.
اما عدم تعلق بسیار فراتر از وضعیت عاطفی فعلی شما است. در اینجا سه اثر منفی عدم تعلق وجود دارد:
- تشدید اضطراب: انزوای اجتماعی یکی از شایع ترین علل اضطراب است . احساس طرد شدن از تعاملات اجتماعی یا رنج بردن از احساس انزوا می تواند احساس ارزشمندی شما را مختل کند و شما را پر از افکار مزاحم بی کفایتی، گناه یا عدم جذابیت کند.
- از روابط مثبت جلوگیری می کند: وقتی در لحظات بحران شخصی در روابط نزدیک احساس تعارض ، انتقاد یا احساس ناخواسته بودن می کنید، این ارتباط منفی می تواند توانایی شما را برای لذت بردن از روابط سالم و مفید در جاهای دیگر تضعیف کند.برای مثال، اگر اغلب فکر میکنید، «احساس میکنم به خانوادهام تعلق ندارم»، این ارتباط از دست رفته قویتر از تأثیر مثبت حمایت اجتماعی است که ممکن است در جاهای دیگر دریافت کنید.
- سیستمهای سلامت را کاهش میدهد: مطالعات نشان میدهد که افرادی که از تعلق محروم هستند، عملکردهای ایمنی خود را کاهش میدهند. به همین ترتیب، محرومیت اجتماعی یا تعلق ناموفق به طور مثبت با مسائل سلامت روان مرتبط است.
چرا احساس می کنم به جایی تعلق ندارم؟
احساس بیگانگی، انزوا یا قطع ارتباط تجربیاتی ذهنی هستند. دلایل شما برای احساس تعلق نداشتن ممکن است با دلایل دیگری همسو نباشد.
اما یادگیری اینکه چه چیزی شما را از ایجاد روابط مهم باز می دارد، اولین گام برای درک این است که چگونه احساس تعلق نداشتن را متوقف کنید. در اینجا سه منبع بالقوه وجود دارد:
- مبارزه با سلامت روانی: ممکن است مشکل سلامت روانی بزرگتری را تجربه کنید که باعث می شود با دیگران احساس بیگانگی کنید. کمک گرفتن از یک متخصص سلامت روان ممکن است راه خوبی برای تعیین اینکه آیا این مورد است و چگونه با آن کنار بیایید.
- معاشرت با جمعیت نامناسب: اگر از نظر شخصی یا حرفهای خود را در جمع نامناسبی میبینید، ممکن است زمان آن فرا رسیده باشد که اهداف و ارزشهای خود را دوباره ارزیابی کنید و در نظر بگیرید که آیا با افراد همفکر خود در ارتباط هستید یا خیر.
نادیده گرفتن فرصت های جدید: همه فرصت ها جلوی شما نیست. شما ممکن است شانس توسعه روابط و رشد شخصی را رد کنید زیرا آنها خیلی چالش برانگیز هستند یا فنجان چای معمولی شما نیستند.
در مورد گشودگی خود به فرصت های جدید با خود صادق باشید و گروه های دوستان جایگزین و چالش های توسعه حرفه ای را برای ایجاد حس تعلق در نظر بگیرید.
دستیابی به حس تعلق: 5 نکته
احساس عضوی از یک جامعه می تواند به شما کمک کند تا معنای زندگی خود را پیدا کنید . در اینجا پنج نکته برای ایجاد روابط قوی تر و مفیدتر آورده شده است.
1. روی شما تمرکز کنید
تمرکز روی زندگی دیگران آسان است. شما با تصاویری در رسانه های اجتماعی از زندگی عالی همه بمباران می شوید یا ممکن است خودتان را با موفقیت های دوستان و همکاران خود بسنجید.
اما مقایسه مداوم خود با دیگران می تواند باعث احساس بی کفایتی یا سندرم فریبکار شود و بین «شما» و «آنها» گسست ایجاد کند.
یاد بگیرید که با تمرین قدردانی، توسعه نقاط قوت شخصی خود و آگاهی از محرک های خود (مانند استفاده بیش از حد از رسانه های اجتماعی) خود را با دیگران مقایسه نکنید.
2. رویاهای خود را دنبال کنید
شما می توانید با پیدا کردن تماس خود، حس تعلق عمومی بیشتری در زندگی خود ایجاد کنید . این به زندگی شما جهت می دهد و سلامت روان شما را بهبود می بخشد . و در طول این پیگیری، احتمالاً با افراد همفکر ارتباط برقرار خواهید کرد و نوعی روابط متقابل ایجاد خواهید کرد که حس تعلق شما را تقویت می کند.
3. خودتان را تعریف کنید
اگر ندانید کی هستید، نمی توانید افراد همفکری برای ارتباط پیدا کنید. اما زمانی که پیامهای خارجی ممکن است شما را متقاعد کنند که باید با تعاریف دیگران از هنجار مطابقت داشته باشید، پرورش خودآگاهی دشوار است .
برای اینکه تحت تاثیر نظرات دیگران قرار نگیرید و سردرگم نشوید، به غریزه خود توجه کنید، به فعالیت ها و علایقی که شما را مملو از انگیزه و اشتیاق می کند توجه داشته باشید و به توسعه ویژگی های طبیعی خود توجه کنید.
ممکن است متوجه شوید که برخی از روابط با شما سازگار نیست، اما هر چه صادقانه تر رفتار کنید، احتمال بیشتری وجود دارد که گروهی از افراد را پیدا کنید که شما را جذب می کنند.
4. به دنبال جامعه خود باشید
دوست یابی در بزرگسالی کار آسانی نیست. اما دوستان جدید در آستان شما ظاهر نمی شوند. به سرگرمیای فکر کنید که میخواهید دنبال کنید (مانند نقاشی) یا سرگرمیای که میتوانید با دیگران به اشتراک بگذارید (مثل دویدن) تا جامعه را پیدا کنید.
مراکز محلی خود را برای کلاس ها، کلوپ ها یا کارگاه ها بررسی کنید، به انجمن های آنلاین نگاه کنید، یا به دنبال رویدادهای گروهی کوچک باشید. قرار دادن خود در ابتدا ممکن است دشوار باشد، اما هنگامی که با شخصی به دلیل علاقه مشترک ارتباط برقرار می کنید، ایجاد یک دوستی بسیار آسان تر خواهد بود.
5. کمک بخواهید
کمک به اشکال مختلف ارائه می شود. با دوستان و خانواده در مورد عدم تعلق خود صحبت کنید. به احتمال زیاد، آنها می خواهند در سطح عمیق تری نیز با شما ارتباط برقرار کنند، و شما فقط باید در مورد نحوه انجام این کار صحبت کنید.
یک مربی یا درمانگر همچنین میتواند منبع عدم تعلق شما را تجزیه و تحلیل کند و استراتژیهای عملی و مراحل هدفمحور را برای برقراری ارتباط با خودتان و یافتن افرادتان ارائه دهد.
تو به جایی تعلق داری
احساس تعلق داشتن یک امتیاز نیست – هرکسی در جایی جای می گیرد. اگر دائماً فکر میکنید «احساس میکنم به من تعلق ندارم» و برای برقراری ارتباط با دیگران تلاش میکنید، تنها نیستید. اما شناسایی منبع انزوا و برداشتن قدم هایی برای یافتن افراد خود ارزش سرمایه گذاری را دارد. شما سلامت روان خود را بهبود میبخشید، علایق انگیزهتان را آشکار میکنید، و همراه با جامعه حامی و دلسوز خود پیشرفت میکنید.