انگیزه درونی و بیرونی دو نوع اصلی انگیزه هستند. انگیزه درونی بر پاداش های درونی و محرک هایی مانند لذت یادگیری تمرکز دارد در حالی که انگیزه بیرونی از محرک های بیرونی مانند انگیزه یا پاداش تشکیل شده است. با این حال، انگیزه درونی و بیرونی را می توان با هم برای دستیابی به تعادل مطلوب عوامل انگیزشی مورد استفاده قرار داد. با مجله قهرمان همراه باشید.
انگیزه درونی چیست؟
انگیزه درونی نشان دهنده تمام محرک های انگیزشی است که بر پاداش های درونی تمرکز دارند. افرادی که انگیزه دارند به طور ذاتی درگیر یک عمل می شوند یا برای رسیدن به هدفی تلاش می کنند زیرا از نظر درونی رضایت بخش یا پاداش دهنده است. به طور معمول، عمل یا دستیابی به هدف، خود عامل انگیزشی است تا پاداش در پایان.
مثالی از نوع درونی
انگیزه درونی خود پاداش است. به عنوان مثال، اگر می خواهید ترفیع بگیرید، نه به خاطر حقوق، بلکه به این دلیل که برای یادگیری چیزهای جدید هیجان زده هستید و مسئولیت بیشتری را بر عهده می گیرید، این یک عمل انگیزشی درونی است. با استفاده از مثالی دیگر، اگر در یک آشپزخونه داوطلب میشوید چون احساس خوبی به شما میدهد، پس این انگیزه از نوع درونی نیز هست، حتی اگر بر افراد خارج از خودتان تأثیر بگذارد.
انگیزه بیرونی چیست؟
انگیزه بیرونی نشان دهنده محرک های انگیزشی است که بر پاداش های بیرونی تمرکز می کنند، مانند دریافت افزایش حقوق یا اجتناب از تنبیه. انگیزه بیرونی به عوامل بیرونی متکی است تا شما را برای دستیابی به یک هدف یا درگیر شدن در یک کار یا عادت تشویق کند و به طور بالقوه آن را نسبت به انگیزه درونی پایدارتر می کند زیرا خارج از کنترل مستقیم شماست.
مثالی از نوع بیرونی
انگیزه بیرونی بر سیستم های پاداش خارجی تمرکز دارد. به عنوان مثال، اگر به دلیل افزایش حقوق و دستمزد مورد انتظار، انگیزه دریافت ترفیع دارید، این یک عمل انگیزه بیرونی است. با استفاده از مثال دیگر، داوطلب شدن در یک آشپزخونه به این دلیل که میخواهید کسی را تحت تأثیر قرار دهید، یک انگیزه خارجی است حتی اگر در این فرآیند به کسی کمک کنید.
تفاوت بین دو نوع انگیزه
تفاوت اصلی در این است که انگیزه بیرونی از نیروها یا عوامل بیرونی ناشی می شود، در حالی که انگیزه درونی از درون خود شما – یعنی خودانگیختگی – می آید. به همین دلیل، من معتقدم که انگیزه درونی پایدارتر از انگیزه بیرونی است زیرا محرک انگیزشی شما در کنترل شما است، در حالی که انگیزه بیرونی معمولاً به عوامل خارج از کنترل مستقیم شما متکی است.
این باعث می شود که این دو نوع انگیزه کاملاً متضاد به نظر برسند، اگرچه این درست نیست. در واقع، اگر یاد بگیرید که چگونه این دو را با هم متعادل کنید، میتوانید انگیزه درونی و بیرونی داشته باشید و زندگی خود را در جهت اهداف و خواستههایتان افزایش دهید.
با این حال، باید توجه داشت که استفاده بیش از حد از یکی یا دیگری ممکن است در واقع چیز بدی باشد. مطالعات نشان میدهد که اگر سعی میکنید برای چیزی که در آن انگیزه درونی دارید، انگیزه بیرونی داشته باشید، ممکن است در واقع انگیزه درونی خود را کاهش دهید، با تکیه بر عوامل خارجی برای بیدار کردن شما در صبح. این به عنوان ” اثر توجیه بیش از حد ” شناخته می شود .
با این حال، مطالعات دیگر استدلال می کنند که همه چیز به نوع خاصی از انگیزه بیرونی و درونی بستگی دارد. به عنوان مثال، نشان داده شده است که پاداش بیرونی تحسین کلامی انگیزه درونی را افزایش می دهد در حالی که انگیزه پول بیشتر ممکن است انگیزه درونی را کاهش دهد.
چیزی که این نشان می دهد این است که اگر این دو را به درستی متعادل کنید، می تواند به سطوح بالایی از انگیزه منجر شود. به عنوان مثال، اگر ابتدا برای دستیابی به آن به خود پاداش خارجی بدهید، می توانید انگیزه داخلی خود را برای چیزی که هیچ علاقه ای به آن ندارید افزایش دهید. با این حال، مهم است که بفهمیم چه زمانی یکی یا دیگری بهتر است یا چه زمانی باید از هر دو استفاده کرد.
وقتی نوع درونی بهتر است
من معتقدم که همه انگیزه های درونی و برابری بهتر از انگیزه های بیرونی هستند. این به این دلیل است که عوامل انگیزشی درونی، مانند میل به یادگیری، مستقیماً در کنترل شما هستند. برعکس، عوامل انگیزشی بیرونی تا حدودی مبتنی بر اعمال دیگران هستند و خارج از کنترل شما هستند. اگر می توانید انگیزه درونی را برای رسیدن به چیزی به کار بگیرید، بهتر است از آن استفاده کنید سپس منتظر باشید تا یک عامل خارجی به شما انگیزه دهد.
به عنوان مثال، اگر ورزش می کنید، انگیزه دادن به خود از طریق عشق به بازی بهتر از تلاش برای ایجاد انگیزه در خود از طریق ترس از باخت است. با این حال، این همیشه درست نیست، که در ادامه به آن می پردازم.
وقتی نوع بیرونی بهتر است
این واقعیت که انگیزه درونی معمولاً بهتر از انگیزه های بیرونی است، به این معنی نیست که انگیزه بیرونی مهم نیست. در حالی که انگیزه درونی بیشتر در کنترل شماست، مواقعی وجود دارد که نمیتوانید انگیزه درونی را برای اقدام یا رسیدن به چیزی به کار بگیرید. در این موارد، مهم است که به دنبال درایورهای خارجی باشید که می توانند به شما انگیزه دهند.
به عنوان مثال، اگر میخواهید وزن کم کنید اما میدانید که انگیزه درونی برای رفتن مداوم به باشگاه ندارید، در یک مسابقه 5 هزار نفری یا نیمه ماراتن ثبت نام کنید. این به شما یک ضرب الاجل و یک دلیل خارجی برای خوش فرم شدن می دهد. نتیجه مثبت است، اما عامل محرک بیرونی است.
زمان استفاده از انگیزه درونی و بیرونی
با این حال، در بیشتر موارد، نکته کلیدی استفاده از انگیزه درونی و بیرونی است و این دو را در برابر یکدیگر متعادل می کند. بخش سخت این است که تعادل مناسب را پیدا کنید تا از یک طرف زیاد کج نشوید. با این حال، این تعادل به طور کامل نه تنها به فرد بلکه به هدفی که در تلاش برای رسیدن به آن هستید نیز بستگی دارد.
بیایید با آن روبرو شویم، همانطور که در بالا گفتم، بهترین عامل انگیزه انگیز، انگیزه درونی است. اگر بتوانید کاملاً خودانگیخته باشید، هیچکس نمی تواند آرزوی موفقیت در عرصه مورد نظرتان را از شما سلب کند. افرادی که خودانگیخته هستند معمولاً از دستیابی به اهداف و خواسته های خود خوشحال تر از افرادی هستند که به شدت تحت تأثیر عوامل بیرونی هستند. به عنوان مثال، اگر از شغل فعلی خود لذت واقعی ببرید، ممکن است از فردی که در تلاش برای مدیر عامل شدن است، فقط به دلیل گزینه های سهامی که همراه آن است، خوشحال تر باشید.
با این حال، تقریباً هیچ کس صرفاً توسط پاداش های داخلی یا خارجی انگیزه نمی یابد. در عوض، ما معمولاً ترکیبی از هر دو را داریم که به ما انگیزه می دهد، که نه تنها خوب است، بلکه در واقع بهترین استراتژی موجود است. یافتن تعادل مناسب بین انگیزه درونی و بیرونی نیروی انگیزشی کلی شما را به حداکثر می رساند. به عنوان مثال، اگر شما فعالانه خواهان ترفیع هستید زیرا این شغل چالش ها و تجربیات یادگیری جدیدی را به همراه خواهد داشت، و همچنین به دلیل افزایش دستمزد آن را می خواهید، در این صورت انگیزه خود را به حداکثر می رسانید.
به این ترتیب، مهم است که کارهایی را دنبال کنید که هم از نظر درونی و هم از بیرون سودآور هستند. با این حال، می توانید از انگیزه بیرونی نیز برای افزایش انگیزه درونی خود استفاده کنید. با استفاده از مثالی دیگر، شاید شما از ورزش کردن متنفرید، اما به هر حال آن را انجام می دهید، زیرا می خواهید برای جنس مخالف جذاب تر به نظر برسید.
در حالی که این یک محرک بیرونی است، در طول دوره تمرین، ممکن است متوجه شوید که لذت بخش است و هجوم اندورفین ها را دوست دارید و به طور ذاتی برای ورزش کردن انگیزه پیدا کنید. آن را مانند یک هویج و چوب در نظر بگیرید، با این تفاوت که هویج باعث می شود از روند تعقیب آن لذت ببرید.
با این حال، به یاد داشته باشید که انگیزه بیرونی بیش از حد می تواند انگیزه درونی شما را از بین ببرد. اگر دنبال کرده اید، انگیزه درونی بهتر از پاداش های بیرونی است. بنابراین، همانطور که روی ایجاد تعادل بین انگیزه درونی و بیرونی خود کار می کنید و از انگیزه بیرونی به عنوان راهی برای افزایش انگیزه درونی خود استفاده می کنید، زیاده روی نکنید. افزایش دستمزد خوب است، اما لذت بردن از کار شما نهایت کار است.
عوامل موثر بر انگیزه درونی و بیرونی
در حالی که تنها دو عامل گسترده وجود دارد که بر انگیزه درونی و بیرونی تأثیر میگذارد (پاداشهای درونی در مقابل پاداشهای بیرونی)، عوامل زیادی درون این چترها وجود دارند که میتوانند به شما انگیزه درونی یا بیرونی بدهند. حال بیایید نگاهی به عوامل کلیدی بیندازیم که می توانند انگیزه درونی یا بیرونی شما را افزایش دهند.
عوامل موثر بر انگیزه درونی
در اینجا عوامل کلیدی وجود دارد که می تواند انگیزه درونی شما را افزایش یا کاهش دهد:
- دانش یا مهارت های جدید – افرادی که انگیزه درونی دارند اغلب با کسب مهارت های جدید یا تجربیات یادگیری انگیزه می گیرند. برای مثال، تشنگی برای دانش، یک محرک درونی کلاسیک است.
- مشارکت و موفقیت – در حالی که ممکن است این یک انگیزه بیرونی به نظر برسد، افراد معمولاً توسط دستاوردهای خود (به خاطر موفقیت) و مشارکت فعال (و عاملیت) در مسیر زندگی و مسیر شغلی خود انگیزه میگیرند.
- ستایش یا بازخورد مثبت – مطالعات نشان میدهد که افراد اگر خودگویی مثبت درونی داشته باشند یا توسط افرادی که به آنها احترام میگذارند مورد تحسین قرار گیرند، احتمال بیشتری برای خودانگیختگی دارند. اگر می خواهید انگیزه درونی خود را افزایش دهید، مطمئن شوید که دیدگاه مثبتی نسبت به خود دارید و همچنین اطراف خود را با افراد مثبت احاطه کنید.
اخلاص – به خودتان دروغ نگویید. اگر در مورد احساس خود در هنگام دنبال کردن یک هدف یا خواسته صادق باشید، شانس بیشتری برای داشتن انگیزه درونی خواهید داشت. اگر احساس می کنید که صمیمانه نیستید، ممکن است به سرعت بی انگیزه شوید. در عین حال، افراد دیگر می توانند با صمیمیت با نظرات خود، انگیزه درونی شما را افزایش دهند. اگر می خواهید انگیزه درونی خود را افزایش دهید، افرادی را بیابید که به شما بازخورد صادقانه می دهند که به شما در دستیابی به هدفتان کمک می کند. - غریزه روده ای – در نهایت، اگر می خواهید ذاتاً به خودتان انگیزه بدهید، با دل و جرات خود پیش بروید و کاری را انجام دهید که حس خوبی دارد. اگر کاری که انجام می دهید درست به نظر می رسد ، پس با خودتان بحث نکنید – به انجام آن ادامه دهید.
عوامل موثر بر انگیزه بیرونی
در اینجا عوامل کلیدی وجود دارد که می تواند انگیزه بیرونی شما را افزایش یا کاهش دهد:
- افزایش، کمیسیون و پاداش – محرک بیرونی کلاسیک پول یا ثروت است. اگر فرصتی برای ثروتمند شدن وجود نداشت، واقعاً چند نفر از ما دوست داشتیم نوازنده، بازیگر یا مدیر عامل باشیم؟ جواب زیاد نیست. اگر می خواهید انگیزه بیرونی به خود یا اطرافیانتان بدهید، سعی کنید به درآمد بالاتری برسید.
- پاداشهای تکمیلی یا احتمالی – این پاداشها نشاندهنده پاداشهایی هستند که برای تکمیل یک کار یا بر اساس عملکرد تاریخی شما به شما داده میشود. افزایش ها، کمیسیون ها و پاداش ها از نظر فنی تحت این چتر قرار می گیرند، اما تکمیل یا پاداش های احتمالی می تواند از پول گرفته تا روزهای تعطیل بیشتر باشد.
- پاداش های غیرمنتظره – این خود توضیحی است، اما نشان دهنده پاداش هایی است که انتظار دریافت آن ها را نداشتید. برای مثال، اگر رئیستان به شما افزایش حقوق بدهد، ممکن است به شما انگیزه دهد که سخت کار کنید به این امید که پاداش غیرمنتظره دیگری در افق باشد.
- شهرت یا قرار گرفتن در معرض – اگر انتظار دارید که یک هدف یا مسیر عمل منجر به شهرت یا افزایش قرار گرفتن در معرض افرادی شود که به آنها احترام می گذارید یا چه چیزی را بهتر بدانید، آنگاه انگیزه بیرونی شما بالاتر خواهد بود.
- رابطه جنسی و صمیمیت – یک محرک کلاسیک، تمایل ما به رابطه جنسی و صمیمیت اغلب به عنوان یکی از بالاترین عوامل انگیزشی ما در نظر گرفته می شود. بسیاری از اعمال ما از این باور ناشی می شود که ممکن است توسط جنس مخالف (یا همان جنس، اگر این مورد شماست) پاداش دریافت کنیم.
منبع: سایت