منبع کنترل، یک اصطلاح روانشناختی برای اعتقاد به کنترل بر نتایج، بر نحوه واکنش ما به چالش ها تأثیر می گذارد. وقتی ناگهان با یک چالش یا مانع سخت روبرو می شوید چه احساسی دارید؟ چه افکاری در ذهن شما می گذرد؟
آیا فکر شما این است که چگونه می توانید بر این چالش غلبه کنید تا به آنچه می خواهید برسید؟ یا تعجب می کنید که چرا این اتفاق برای شما می افتد یا احساس می کنید مورد حمله قرار گرفته اید؟ آیا احساس فلج می کنید؟ یا پر انرژی؟ بی انتخاب یا مصمم؟
همه اعتقادات یکسانی در مورد اینکه چه چیزی بر اعمال آنها و نتایج آن اعمال تأثیر می گذارد، ندارند. در روانشناسی به این مفهوم منبع کنترل می گویند.
بیایید بررسی کنیم که منبع کنترل به چه معناست، چه نوع مکان کنترلی بر نحوه دید مردم از جهان تأثیر میگذارد، و چگونه میتوانید تشخیص دهید که چه نوع منبع کنترلی انگیزه اعمال شما است، با مجله قهرمان همراه باشید.
منبع کنترل چیست؟
منبع کنترل یک مفهوم روانشناختی است که به این موضوع اشاره دارد که افراد چقدر قویاً بر موقعیت ها و تجربیاتی که بر زندگی آنها تأثیر می گذارد کنترل دارند. از نظر روتر، مکان کنترل بین دو نوع متمایز می شود:
- منبع کنترل درونی: افراد بر این باورند که می توانند از طریق تلاش ها، تصمیمات و اقدامات خود بر رویدادها و نتایج آنها تأثیر بگذارند. آنها تمایل دارند در قبال موفقیت یا شکست تلاش های خود احساس مسئولیت کنند.
- منبع کنترل بیرونی: افراد بر این باورند که نیروهای بیرونی مانند سرنوشت، شانس یا افراد دیگر تأثیر بیشتری بر زندگی و نتایج آنها دارند. آنها اغلب احساس می کنند که کنترلی بر آنچه برایشان می افتد ندارند.
چگونه تقویت کننده ها منبع کنترل را تعیین می کنند
ایده منبع کنترل ساده است. بیان می کند که رفتار توسط انواع مختلفی از تقویت ها هدایت می شود. این تقویت ها می توانند پاداش یا تنبیه باشند.
بسته به تقویتهایی که فرد از طریق آن زندگی میکند، افراد یاد میگیرند که به چیزهای مختلفی در مورد آنچه باعث اعمالشان میشود باور کنند.
این باورها تاثیر زیادی بر رفتار یک نفر دارند. کسی می تواند باور کند که کنترلی بر اعمال خود و اتفاقاتی که برای آنها می افتد ندارد. دیگران می توانند باور کنند که بر اعمال و نتایج خود اختیار کامل دارند.
به راحتی می توان تصور کرد که این دو باور اساساً متفاوت چگونه نگرش دیگران به جهان ، جایگاهش در جامعه و نحوه عملکردشان را تغییر می دهند. این دو باور دو نوع منبع کنترل هستند: درونی و بیرونی.
کنترل داخلی در مقابل خارجی
منبع کنترل داخلی و خارجی چگونه کار می کند؟ بیایید آنچه را که این دو نوع منبع کنترل را تعریف می کند، تجزیه کنیم.
داخلی کنترل
منبع کنترل داخلی به این معنی است که کنترل از درون می آید. شما کنترل شخصی بر رفتار خود دارید.
هنگامی که یک مرکز کنترل درونی دارید، بر این باورید که اختیار شخصی بر زندگی و اعمال خود دارید. به همین دلیل، این افراد تمایل به خودکارآمدی بیشتری دارند.
اگر موفق شدید، معتقدید به این دلیل است که کار درست را انجام داده اید و تلاش کافی را انجام داده اید. اگر شکست را تجربه کردید ، هیچ کس را جز خودتان سرزنش نخواهید کرد. شما باور خواهید کرد که اگر سختتر کار میکردید یا تصمیمهای متفاوتی میگرفتید، میتوانستید نتیجه را تغییر دهید.
کسی که انعطاف پذیری زیادی دارد و همچنین منبع کنترل درونی دارد، احتمالاً به سمت موفقیت سوق داده می شود. مطالعات نشان داده اند که به طور کلی، افرادی که دارای این نوع مکان کنترل هستند، نسبت به افرادی که فاقد این مکان هستند، وضعیت بهتری دارند.
این به احتمال زیاد به این دلیل است که افراد دارای منبع کنترل درونی مسئولیت و پاسخگویی اقدامات خود را بر عهده می گیرند. آنها انتظارات بیشتری از خود دارند زیرا باور ندارند که شانس به آنها کمک می کند تا موفق شوند. در نتیجه، آنها تمایل دارند کنترل کار ، اهداف شخصی و هر چیز دیگری را که برایشان مهم است به دست بگیرند.
اما مطالعات در مورد منبع کنترل داخلی در مورد تفاوت های جنسیتی چه می گویند؟ در مورد این موضوع، همه محققان به یک نتیجه نرسیدند. برخی از مطالعات نشان می دهد که کنترل داخلی در مردان بیشتر از زنان است . اما مطالعات دیگر خلاف این را می گویند.
این به این معنی است که داشتن یک محرک داخلی مرتبط با مکان کنترل شما احتمالاً ربطی به جنسیت شما ندارد. به احتمال زیاد تحت تأثیر چگونگی تجربه پاداش ها و تنبیهات توسط یک فرد در هنگام رشد است.
کنترل خارجی
منبع کنترل خارجی به این معنی است که کنترل از نیروهای خارجی ناشی می شود. هنگامی که یک منبع کنترل خارجی دارید، معتقدید که رویدادهای خارج از کنترل شما، اقدامات شما و نتایجی را که به دست می آورید هدایت می کنند.
اگر در یک بازی برنده شوید، باور خواهید کرد که برنده شده اید زیرا خوش شانس بوده اید. یا، باور خواهید کرد که برنده شدید زیرا سایر بازیکنان به اندازه کافی خوب نبودند. اما اگر ببازید، باور خواهید کرد که شانس شما تمام شده است. یا، شما باور خواهید کرد که بازیکنان دیگر آنقدر با استعداد بودند که شما شانسی برای برنده شدن نداشتید.
بر اساس مطالعات متعدد، داشتن یک منبع کنترل خارجی به عنوان نیروی محرکه اصلی با چندین خطر برای رفتار مجرمانه یا مشکل ساز مرتبط است. مطالعات همچنین نشان می دهد که افرادی که منبع کنترل بیرونی دارند نسبت به افرادی که منبع کنترل داخلی دارند، کمتر برای شرکت در درمان باز هستند.
البته این بدان معنا نیست که فقط افرادی که کنترل خارجی بر تقویت دارند می توانند رفتار توهین آمیز انجام دهند.
چیزی که نشان می دهد این است که افرادی که معتقدند به هوس نیروهای خارجی هستند، باور ندارند که قدرت کنترل خود را دارند. در نتیجه برای تغییر رفتار خود تلاش نمی کنند یا اقدام موثری انجام نمی دهند.
نقش منبع کنترل در زندگی روزمره
بیایید بررسی کنیم که یک مکان کنترل در کار و زندگی روزمره چگونه به نظر می رسد.
در نگاه اول، ممکن است به نظر برسد که یک منبع کنترل داخلی همیشه مطلوب تر است. با این حال، یک کنترل داخلی به طور خودکار خوب نیست. به همین ترتیب، یک منبع کنترل خارجی به طور خودکار بد نیست.
این همه به زمینه بستگی دارد.
اینکه یک نوع منبع کنترل چگونه خود را نشان می دهد تا حد زیادی به سایر ویژگی های شخصیتی افراد بستگی دارد.
به عنوان مثال، فردی با منبع کنترل داخلی قوی ممکن است بسیار مستقیم و دقیق باشد. در حالی که این می تواند باعث ایجاد ارتباط واضح در محل کار شود ، همچنین می تواند منجر به عدم تدبیر شود. می توان به راحتی بر روی دیگرانی که کمتر مستقیم هستند، چرخید.
همچنین ممکن است شخصی که منبع کنترل داخلی بالایی دارد تفویض اختیار برایش مشکل باشد. وقتی آنها تفویض اختیار می کنند، دیگر چیزها تحت کنترل آنها نیست. اهمیت دادن به این میزان برای کنترل نیز می تواند منجر به فرسودگی شغلی شود . از آنجا که آنها معتقدند هر چیزی که می خواهند به آنها برسند به آنها متکی است، شیب به سمت کار بیش از حد ممکن است لغزنده باشد. این می تواند بر سلامت روان و عزت نفس تأثیر بگذارد.
از سوی دیگر، داشتن یک منبع کنترل خارجی می تواند چندین جنبه مثبت داشته باشد. به عنوان مثال، این افراد ممکن است نسبت به محیط اطراف خود حساس تر باشند و درک بیشتری نسبت به سایرین در تیم داشته باشند و به طور بالقوه آنها را به بازیکنان تیم بهتری تبدیل کند.
آنها همچنین می توانند راحت تر چیزها را رها کنند. به همین دلیل می توانند شادتر باشند. مخصوصاً وقتی صحبت از کنار گذاشتن عوامل خارجی می شود که واقعاً خارج از کنترل آنها هستند.
با این حال، این نگرش “رها کن” می تواند هم خوب و هم بد باشد. در حالی که ممکن است برای برخی افراد به آرامش منجر شود، در برخی دیگر می تواند منجر به بی تفاوتی شود.
هر دو منبع کنترل داخلی و خارجی می توانند منجر به لفافه اجتماعی شوند ، اما به دلایل مختلف. اگر به اندازه کافی به هدف گروه اهمیت ندهد، ممکن است فردی با منبع کنترل درونی شروع به لوپ کردن کند. کسی که کنترل خارجی دارد ممکن است دست از کار بکشد، زیرا معتقد است که به هر حال نتیجه خواهد داد و سهم او در نتیجه مهم نیست.
اگرچه هر دو نوع تفاوت های فردی خود را دارند، اما در برخی موارد می توانند به نتایج مشابهی منجر شوند. نکته مهم این است که انواع منبع کنترل همه داخلی یا خارجی نیستند و همه خوب یا بد نیستند.
نمونه های واقعی منبع کنترل چیست؟
بیایید نگاهی بیندازیم که بسته به مکان کنترل شما، موقعیت های مختلف چگونه می توانند به نظر برسند.
ابتدا تصور کنید در حال تغییر شغل هستید . آیا خودتعیینی برای شروع به جستجوی شغل و به حداکثر رساندن رزومه خود دارید؟ یا منتظر می مانید تا سرنوشت چیزی برای شما ردیف کند؟
اولی نمونه ای از این است که چگونه یک منبع کنترل داخلی می تواند خود را نشان دهد. در عوض، دومی نشاندهنده کاری است که فردی با منبع کنترل خارجی ممکن است انجام دهد.
اگر روزی همسایه شما یک ماشین لوکس جدید بگیرد چه؟ آیا فکر می کنید آنها خوش شانس بودند و احتمالاً همه فرصت های مناسب برای خرید این ماشین را به دست آورده اند؟ یا در عوض معتقدید که آنها سخت کار کرده اند تا در نهایت بتوانند آن خرید را انجام دهند؟ در این مورد، اولی نمونه ای از یک منبع کنترل خارجی است.
در نهایت، بیایید تصور کنیم که ارتقایی که انتظارش را داشتید دریافت کرده اید. آیا فکر می کنید به دلیل سخت کوشی خود به ترفیع رسیدید؟ یا فکر می کنید شانس، زمان یا سرنوشت بود که شما را به آنجا رساند؟ دوباره، این مثال اخیر یک منبع کنترل خارجی را نشان می دهد.
بیایید به چند مثال ساده تر نگاهی بیندازیم. در اینجا مقایسه ای وجود دارد که نشان می دهد افراد با منبع کنترل داخلی در مقابل خارجی چگونه ممکن است در هر یک از موقعیت های داده شده واکنش نشان دهند:
مثال 1: موفقیت شغلی
- منبع کنترل داخلی : “من این ارتقاء را دریافت کردم زیرا سخت کار کردم، مهارت هایم را بهبود بخشیدم و به طور مداوم از اهداف عملکردم فراتر رفتم.”
- منبع کنترل خارجی : “من با این ترفیع خوش شانس بودم؛ واقعاً این بود که در مکان مناسب در زمان مناسب باشم و شرکت فقط باید این موقعیت را پر می کرد.”
مثال 2: مدیریت سلامت
- منبع کنترل درونی : “حفظ سلامتی در کنترل من است. من تغذیه سالم، ورزش منظم، و اجتناب از سیگار کشیدن را انتخاب می کنم تا مطمئن شوم که سالم می مانم.”
- منبع کنترل بیرونی : “سلامتی بیشتر به ژنتیک یا شانس مربوط می شود. مهم نیست که چه کاری انجام دهم، این واقعاً به سرنوشت بستگی دارد که آیا سالم بمانم یا نه.”
مثال 3: از دست دادن شغل
- منبع کنترل داخلی : “می توانستم نشانه های مشکلات شرکت را ببینم و زودتر به دنبال فرصت های جدید بگردم. دفعه بعد باید آمادگی بیشتری داشته باشم.”
- منبع کنترل خارجی : “هیچ کاری نمی توانستم برای از دست دادن شغلم انجام دهم. اقتصاد وحشتناک است و صنعت در حال شکست است. این از دست من خارج است.”
مثال 4: نتایج امتحان
- منبع کنترل درونی : “من در امتحان قبول شدم زیرا برنامه مطالعه خود را به خوبی سازماندهی کردم، از راهبردهای یادگیری موثر استفاده کردم و تلاش لازم را انجام دادم.”
- منبع کنترل بیرونی : “امتحان ساده تر از آن چیزی بود که انتظار داشتم؛ خوشبختانه، سوالات در مورد موضوعاتی بود که من بهتر می دانستم.”
آیا منبع کنترل داخلی بیشتری دارید یا خارجی؟
مطمئن نیستید چه نوع منبع کنترلی دارید؟ چند پیشبینی وجود دارد که به شما کمک میکند آن را بفهمید. با بررسی این ویژگیها، دریابید که کدام منبع کنترل انگیزه شما را هدایت میکند.
ویژگی های یک کنترل داخلی
در اینجا چند نمونه از آنچه ممکن است در صورت داشتن یک منبع کنترل درونی باور داشته باشید آورده شده است:
- با سخت کوشی و تمرین خویشتن داری ، می توان به هر چیزی که قصد انجام آن را دارم دست یافت. من فرصت های خودم را ایجاد می کنم. انتظار برای شانس بیهوده است.
- هیچ کس سرنوشت از پیش تعیین شده ای ندارد. حتی اگر اینطور بود، همیشه می توان با انتخاب درست این سرنوشت را تغییر داد. در حقیقت، همه ما سرنوشت خود را می سازیم. در واقع، ما میتوانیم در هر نقطهای که بخواهیم زندگی را از نو شروع کنیم.
- مردم معمولاً در پایان روز به چیزی که لیاقتش را دارند می رسند. انتخاب ها و اعمال ما خوشبختی ما را تعیین می کند. اگر سخت کار کنید و با مهربانی و احترام با دیگران رفتار کنید، احتمال موفقیت شما بیشتر خواهد شد. اگر تلاش نکنید و به مردم احترام نگذارید، بعید است که موفق شوید و خوشحال باشید.
- با فداکاری و اراده، می توانید موفق شوید و در حل مشکلات عالی باشید. ربطی به شانس و شانس ندارد. همه چیز به این دلیل اتفاق می افتد که یک نفر به روش خاصی عمل کرده است.
- دنیا همینطوره که هست چون آدما همینجوری هستن. اگر می خواهیم دنیا را تغییر دهیم، باید رفتارمان را تغییر دهیم. این کاملا به ما بستگی دارد. ما در کنترل هستیم
- تعیین اهداف و ایجاد یک بیانیه چشم انداز شخصی بسیار مهم است تا اقدامات کوتاه مدت من بتواند بر نتایج بلند مدت من تأثیر بگذارد.
ویژگی های یک کنترل خارجی
در اینجا چند نمونه از آنچه ممکن است در صورت داشتن یک منبع کنترل خارجی باور داشته باشید آورده شده است:
- رویدادهای زندگی همه در مورد شانس و شانس هستند. برخی افراد خوش شانس هستند و برخی دیگر نه. این کاملا تصادفی و به سرنوشت است.
- مردم کنترل زیادی روی اتفاقات دنیا ندارند. همه ما میتوانیم برای رسیدن به چیزی تلاش کنیم، اما در نهایت، همه چیز همانطور که در نظر گرفته شده است پیش خواهد رفت.
- من کنترل کمی بر زندگی خودم دارم. نیروهای خارجی به جای آن کنترل را اعمال می کنند.
- هدف گذاری بلند مدت ارزشش را ندارد زیرا رویدادهای خارج از کنترل من می توانند آنها را مختل کنند. بهتر است با جریان برویم و ببینیم چه می شود.
- اتفاقی که برای مردم می افتد به چیزی که واقعا لیاقتش را دارند مربوط نمی شود. افراد خوبی که سخت کار می کنند همیشه موفق نمی شوند. افراد حریص گاهی خوش شانس می شوند و همه چیز را به دست می آورند. درماندگی در مواجهه با این موقعیت ها را آموخته ام.
اگر با هر دو نوع کنترل شناسایی شوید، چه؟
در حالی که برخی از افراد ممکن است به شدت با یک نوع منبع کنترل شناسایی شوند، اکثر افراد ممکن است با کمی از هر دو شناسایی شوند. این امکان وجود دارد که اکثراً یک منبع کنترل داخلی داشته باشید، در حالی که هنوز معتقد باشید که برخی چیزها در حد شانس هستند.
برعکس آن نیز صادق است. ممکن است فردی با منبع کنترل بیرونی باور داشته باشد که در زندگی خود اختیاری دارد – حتی اگر حداقل باشد.
منبع کنترل خود را درک کنید
وقتی درک می کنید که چه چیزی انگیزه اعمال شما را ایجاد می کند، ایجاد یک برنامه عمل برای رسیدن به جایی که می خواهید بروید آسان تر است. علاوه بر این، تحقیقات نشان میدهد که مکان کنترل فرد میتواند بر تجربه استرس و شادی کلی او تأثیر بگذارد. و مربیگری در واقع می تواند به تغییر مکان و بهبود حس عاملیت شما کمک کند.