بسیاری از رهبران امروزی میدانند که بهبود سلامت روانی (آمادگی ذهنی) کارکنانشان هم برای رفاه افراد و هم برای کسب و کارشان مفید است. متأسفانه، در حالی که آنها اهمیت سلامت روان را به درستی دریافت می کنند، اغلب اوقات آنها تعریف بهداشت روان را اشتباه می گیرند.
به طور سنتی، سلامت روان با آنچه نیست تعریف می شود. اگر بیمار روانی نیستید، باید از نظر روانی سالم باشید. اما سلامت روان به معنای بسیار بیشتر از زندگی بدون درد یا ناتوانی است. همچنین در مورد ایجاد قدرت و بهبود رفاه شما است.
ما قبلاً به این روش به سلامت جسمانی فکر می کنیم. وقتی صحبت از بدن ما می شود، متوجه می شویم که درجات مختلفی از سلامت وجود دارد، و این در اختیار ماست که برای افزایش تناسب اندام و سلامت خود اقدام کنیم، حتی اگر در حال حاضر از هیچ بیماری خاصی رنج نمی بریم.
رهبران باید سلامت روان را از دریچه یکسان ببینند و با تعریف جدیدی از سلامت روان شروع کنند که این ایده را در بر می گیرد که افراد می توانند کم و بیش از نظر ذهنی مناسب باشند. اقدام پیشگیرانه برای افزایش سلامت روان نه تنها به ما کمک می کند طوفان هایی مانند بیماری همه گیر فعلی را بهتر تحمل کنیم، بلکه ما را قادر می سازد تا در محل کار بهتر عمل کنیم. سلامت روان عضله دیگری است که می توانیم با تلاش آن را تقویت کنیم .
هنگامی که از این دریچه به آمادگی ذهنی نگاه می کنید، سوال بعدی که مطرح می شود این است: رهبران چگونه می توانند به تیم های خود در ایجاد آمادگی ذهنی کمک کنند؟ چندین دهه علم نشان می دهد که تعداد انگشت شماری از مداخلات ساده می توانند تأثیر واقعی داشته باشند.
1. معنا و هدف مشترک را پرورش دهید
بسیاری از مردم فکر می کنند فرسودگی شغلی ناشی از کار بیش از حد است، اما ما از ادبیات علمی می دانیم که کاملاً درست نیست. یکی از بزرگترین عوامل فرسودگی شغلی این است که کارهای زیادی برای انجام دادن نداشته باشید، بلکه ندانید چرا کاری را انجام می دهید. شفاف سازی کارمندان در مورد نقش آنها و اینکه چگونه کار خاص آنها به استراتژی و اهداف کلی کسب و کار شما کمک می کند، می تواند به محافظت در برابر فرسودگی شغلی کمک کند .
یکی از بهترین کارهایی که رهبران می توانند برای ایجاد آمادگی ذهنی در تیم خود انجام دهند این است که مطمئن شوند که مدیران استدلال های پشت تصمیمات را به اشتراک می گذارند. راجر مارتین از دانشکده مدیریت روتمن در دانشگاه تورنتو این را “استراتژی ساختن یک گفتگو” می نامد. نویسنده سایمون سینک در مورد “دانستن دلیل خود” صحبت می کند.
به هر نحوی که ایده را بسازید، درس اساسی یکسان است: انتظار از کارمندان برای انجام کارهای بی فکر، باعث ایجاد احساس درماندگی می شود که آنها را در برابر فرسودگی شغلی آسیب پذیر می کند. تجهیز آنها به زمینه و درک عمیق از اینکه چگونه کار آنها با مأموریت کلی شما مطابقت دارد، آمادگی ذهنی را ایجاد می کند.
2. کار درونی را تشویق کنید
بخش کلیدی کار هر مدیری، تعریف، تفویض اختیار و اطمینان از انجام کار تیمش است. این به معنای اطمینان از اینکه کارکنان همیشه کار می کنند نیست. علوم اعصاب به ما میگوید که افراد زمانی خلاقتر و مؤثرتر هستند که «فضای سفید» را در روزهای خود برای تأمل و تجدید قوا ایجاد کنند. من این را ” کار درونی ” می نامم: اعمال یا فعالیت های ذهنی متمرکز در دنیای درونی شما برای رسیدن به یک هدف یا نتیجه. رهبران به جای دلسرد کردن این دورههای «سستی»، باید با استفاده از آنها بهطور متفکرانه، عادیسازی و الگوسازی کنند.
به افراد خود کمک کنید درک کنند که بخشی از شغل آنها به عنوان کارکنان دانش این است که برای کار روی خودشان وقت بگذارند و شما آمادگی ذهنی آنها را ایجاد خواهید کرد. اقداماتی مانند فاصله دادن به افراد بین جلسات و تشویق ذهن آگاهی و تفکر می تواند تأثیر قابل توجهی بر عملکرد داشته باشد.
3. محیطی مناسب برای جریان ایجاد کنید
یکی از بهترین راهها برای بهبود تناسب ذهنی و عملکرد افراد، کمک به تسهیل ایجاد و حفظ حالات جریان است. این احساس غرق شدن در هر کاری که انجام میدهید که به نظر میرسد زمان ثابت مانده است، عمیقاً رضایتبخش و فوقالعاده سازنده است. با این حال، بسیاری از مکانهای کار مدرن به طور فعال با تجربه تمرکز عمیق و لذتبخش مخالف هستند.
جلسات و وقفه های مداوم جریان را مختل می کند. محافظت از افراد خود در برابر نیاز به تغییر مداوم زمینه باعث ترویج آن می شود. بنابراین، رهبرانی که علاقه مند به ایجاد آمادگی ذهنی در تیم خود هستند، باید دائماً از خود بپرسند: آیا من تمایل افرادم را برای لغزش به حالت های جریان افزایش می دهم یا خیر؟ چگونه می توانم محیط کاری طراحی کنم که جریان را تسهیل کند؟
رواج کار از راه دور به رهبران فرصتی برای ایجاد روالها و رویههای جدیدی میدهد که تمرکز را ارتقا میدهد. از این فرصت استفاده کنید و آگاهانه فرصت هایی را برای ورود به محل کار خود طراحی کنید.
پیشنهادی: آیا به پتانسیل کامل خود می رسید؟ راهنمای توسعه شخصی
4. ایجاد ارتباط اجتماعی معنادار
جراح سابق ویوک مورتی مدتهاست که تنهایی را یک “اپیدمی” در آمریکا خوانده است . با توجه به انزوای اجتماعی بیماری همه گیر، وضعیت قطعاً در حال حاضر حتی بدتر است. این فقط ناخوشایند نیست. تنهایی یکی از بزرگترین عوامل خطر برای هر نوع بیماری روانی است . تنها بودن شما را در برابر استرس، اضطراب و افسردگی آسیب پذیرتر می کند.
رهبران می توانند با در نظر گرفتن محل کار به عنوان فرصتی برای ایجاد جامعه به کاهش انزوای اجتماعی و ایجاد آمادگی ذهنی کمک کنند. مداخلات معنادار لازم نیست پیچیده باشند. مدیران به سادگی میتوانند جلساتی را با چک کردنهای کوتاه شروع کنند که در آن شرکتکنندگان هر حالتی را که به دفتر میآورند با خود به اشتراک میگذارند.
این تمرین ساده زمینه سازی باعث ایجاد حمایت اجتماعی و رفاقت می شود و فقط چند دقیقه طول می کشد. اگر یک بار در روز این کار را انجام دهید، مردم احساس ارتباط بیشتر، وفاداری و رضایت بیشتری از کار خود می کنند، که باعث افزایش آمادگی ذهنی و عملکرد آن می شود.
5. مربیگری
اگر می خواهید از نظر بدنی آمادگی بیشتری داشته باشید، می توانید به باشگاه بروید و خودتان ورزش کنید. این یک کار کاملا منطقی و سالم است. اما کار با یک مربی شخصی شما را سریعتر به اهدافتان می رساند. همین امر در مورد آمادگی ذهنی نیز صادق است. کوچینگ سریع ترین راه برای ایجاد قدرت ذهنی و انعطاف پذیری است.
مدیران این را می دانند. به همین دلیل است که تعداد کمی از مدیران عامل تلاش می کنند بدون مربی کار خود را انجام دهند. این مانند تلاش لبرون جیمز است که بدون تیمی از مربیان و مربیان شخصی لبرون جیمز باشد. ارتش آمریکا نیز این را می داند. مارتین سلیگمن روانشناس مثبت اندیش و سرتیپ روندا کورنوم با هم بزرگترین مداخله آمادگی ذهنی در جهان را ایجاد کردند. این به همه افراد استخدام شده در بوت کمپ با قدرت پیشگیرانه و انعطاف پذیری انسانی آموزش می دهد.
رهبران باید از طریق مربیگری پیروی کنند و کارکنان را با مداخلات مبتنی بر قدرت مشابه مسلح کنند.
مداخلات سادهای مانند این واقعاً میتواند برای نیروی کار شادتر، سالمتر و مولدتر تفاوت ایجاد کند. انتخاب بین بیماری و عملکرد اولیه نیست. با تلاش پیشگیرانه برای ایجاد آمادگی ذهنی، می توانیم در طول همه گیری و فراتر از آن پیشرفت کنیم.