ما دائماً در حال تجربه محرکها هستیم. چه احساس نسیم خنک روی پوستتان باشد و چه شنیدن صدای وزوز یخچال در حال خنک شدن، حواس پنجگانه شما سخت در حال کار هستند.بیشتر اوقات، مغز ما این محرکهای خارجی را فیلتر میکند. با این حال، این فرآیند بررسی میتواند چالشبرانگیز باشد، بسته به اینکه مغز شما چگونه به طور خودکار ورودیهای حسی را پردازش میکند. نتیجه ناتوانی در فیلتر کردن محرکهای اضافی، تحریک بیش از حد است که میتواند از احساس احساسات فیزیکی تا بیثباتی عاطفی متغیر باشد.
هر کسی آن را به طور متفاوتی تجربه میکند. درک چیستی و چگونگی مدیریت آن میتواند به بهبود تمرکز، بهرهوری و رشد شخصی شما کمک کند. در ادامه با مجله قهرمان همراه باشید.
تحریک بیش از حد چیست؟
تحریک بیش از حد زمانی رخ میدهد که مغز ورودیهای حسی جدید زیادی دریافت میکند و دچار سردرگمی میشود. در واکنش به تحریک بیش از حد، مغز واکنش جنگ یا گریز خود را فعال میکند و بدن را با کورتیزول و آدرنالین پر میکند. سیستم عصبی بیش از حد فعال میشود و پردازش اطلاعات را دشوار میسازد.
فرض کنید در یک کنسرت پر سر و صدا شرکت میکنید که محل برگزاری آن گرم و شلوغ است. همه اینها به طور همزمان، سر و صدای بلند، نورهای شدید، افزایش دما و جمعیت متراکم را تجربه میکنید. اضافه بار حسی میتواند به سرعت حواس پنجگانه شما را هنگام پردازش این اطلاعات تحت الشعاع قرار دهد.

نشانههای تحریک بیش از حد
علائم تحریک بیش از حد در بزرگسالان میتواند بسته به فرد و محیط متفاوت باشد. در مثال کنسرت، ضربان قلب شما ممکن است افزایش یابد و ممکن است شروع به عرق کردن کنید. ممکن است به راحتی از برخورد یکی از شرکتکنندگان کنسرت با شما یا حرکت ناخواسته او برای مسدود کردن دید شما از صحنه، احساس تحریکپذیری کنید.
علائم تحریک بیش از حد میتوانند به طور نامحسوس شروع شوند اما در صورت عدم رسیدگی به آنها، به مرور زمان تشدید میشوند. مهم است که بدانید تحریک بیش از حد برای شما چه احساسی ایجاد میکند. در اینجا برخی از علائم رایج آورده شده است:
- تحریک پذیری
- کنارهگیری درونی یا غیرکلامی شدن
- افزایش اضطراب
- ناتوانی در خوابیدن
- ناتوانی در تمرکز یا مه مغزی
- احساس غرق شدن آسان
- بیقراری ناگهانی
کاهش یا ناپدید شدن توانایی شما در شناسایی احساسات، زمانی که احساس غرق شدن میکنید، غیرمعمول نیست. آشنایی با علل بالقوه تحریک بیش از حد میتواند به شما کمک کند تا از نشانههای بدنتان آگاهتر شوید.
علل تحریک بیش از حد
ظهور فناوری، میزان ورودیهای حسی که روزانه دریافت میکنیم را افزایش داده است. ما دائماً با پیامها، ایمیلها و اعلانها بمباران میشویم. با وجود این همه علت بالقوه، تشخیص منبع آشفتگی شما میتواند دشوار باشد. اینها برخی از رایجترین علل تحریک بیش از حد هستند.
علل محیطی تحریک بیش از حد
تصویر کنسرت بالا نمونه خوبی از تحریک بیش از حد محیطی است. در آن، شما از هر پنج حس خود ورودی حسی شدیدی دریافت میکنید. علل محیطی رایج میتوانند منجر به تحریک بیش از حد از طریق حواس چشایی، لامسه، شنوایی، بویایی و بینایی ما شوند. این موارد شامل موارد زیر است:
- فضاهای شلوغ: این مکانها میتوانند رستورانها، فروشگاههای مواد غذایی، کنسرتها یا هر مکان دیگری باشند که جمعیت در آن رایج است.
- چراغهای فلورسنت پرنور: نور فلورسنت پرنور، همانطور که در مطبهای پزشکی یا حرفهای یافت میشود، میتواند برای افرادی که حساسیتهای حسی دارند، شدید باشد.
- عطر تند یک غریبه: به طور کلی، بوهای تند میتوانند منجر به تحریک بیش از حد شوند. ممکن است وقتی کسی با عطر تند در نزدیکی شما باشد، دچار سردرد یا حالت تهوع شوید.
- بافتهای ناخوشایند لباس: برچسبهای خراشنده، پارچههای ناراحتکننده یا لباسهای تنگ، همگی میتوانند از عوامل رایج ایجاد حس پریشانی باشند.
- غذاهای خیلی گرم یا خیلی سرد: خوردن غذاهای خیلی گرم یا خیلی سرد برای سیستم بدن هر کسی یک شوک است. با این حال، برای افرادی که به محرکهای خارجی حساس هستند، میتواند برای سیستم عصبی آنها اختلال ایجاد کند.
- تغییرات ناگهانی یا غیرمنتظره در روال عادی زندگی: روالها، برنامههای روزانه و قابل پیشبینی بودن آنها آرامشبخش هستند. اگر انتظارات شما به دلیل اتفاقات پیشبینی نشده مختل شود، میتواند باعث شود احساس بینظمی کنید.
دوره های مرتبط
عوامل شخصی که باعث تحریک بیش از حد میشوند
عوامل شخصی که باعث تحریک بیش از حد میشوند، میتوانند شامل موارد زیر باشند:
1. عوامل بیولوژیکی
- تغییرات هورمونی: نوسانات در سطح هورمونها، مانند استروژن و تستوسترون، میتونه حساسیت فرد نسبت به تحریک رو افزایش بده. برای مثال، در دوران نوجوانی، بارداری یا یائسگی، این نوسانات بیشتر اتفاق میافته.
- مشکلات عصبی: برخی نارساییهای مغزی یا اختلالات عصبی ممکن است تحریکپذیری فرد رو بالا ببرند، مثل بیماریهای مربوط به سیستم عصبی مرکزی.
2. سنتها و تجربههای گذشته
- تجربههای تحریککننده: فردی که در گذشته تحت تجربیات خاص، مثبت یا منفی، قرار گرفته، ممکن است حساستر نسبت به اون نوع موقعیتها یا محرکها باشد.
- حساسیت دیرپا: بعضی افراد به صورت طبیعی یا در نتیجه یادگیریهای گذشته، حساستر نسبت به محرکهای جنسی یا عاطفی هستند.
3. عوامل روانشناختی
- اضطراب و استرس: وقتی فرد دچار اضطراب یا استرس است، تحریک جنسی یا عاطفی میتواند تشدید شود یا برعکس، فرد حساستر و زودتحریکتر شود.
- ناآرامیهای روانی: مشکلات مانند اضطراب، افسردگی یا اختلالات اضطرابی ممکن است سطح حساسیت فرد را تغییر دهند.
4. تغذیه و مصرف مواد
- داروها و مواد مخدر: مصرف داروهای محرک مانند نرفن، آمفتامینها، یا مواد مخدر و الکل میتواند تحریکپذیری را افزایش دهد.
- تغذیه نامناسب: کمبود مواد مغذی، مصرف زیاد قند و مواد فرآوری شده، یا عدم تعادل در رژیم غذایی ممکن است بر حساسیت فرد اثر بگذارد.
5. محیط و شرایط فردی
- فشارهای محیطی: محیط پرتنش، خانواده، کار یا تحصیل همراه با فشارهای زیاد، میتواند سطح تحریکپذیری فرد را افزایش دهد.
- شرایط استرسزا: مواردی چون مشکلات مالی، روابط ناپایدار یا مشکلات خانوادگی میتواند نقش مهمی در افزایش حساسیت فرد داشته باشد.
چگونه الگو ها را تشخیص دهیم
تشخیص الگوها، چه در رفتار، احساسات یا واکنشها، نیاز به دقت و تمرین دارد. در اینجا چند راهکار مهم برای شناسایی و تشخیص الگوهای رفتاری و عاطفی آوردهام:
1. Observation و خودآگاهی
- روی رفتار خود تمرکز کنید: چه زمانی، کجا و در چه وضعیتی واکنشهای خاصی نشان میدهید؟
- یادداشت روزانه: رفتارها، احساسات، محرکها و نتایجشان را ثبت کنید تا بتوانید روندها و الگوهای تکراری را شناسایی کنید.
2. شناخت محرکها
- توجه به شرایط خاص: آیا مشخص است که چه چیز یا چه وضعیتی باعث تحریک بیشازحد میشود؟ مثلاً استرس، تنش، گفتگوهای خاص یا احساس تنها بودن.
- مثال: ممکن است قهوه خوردن در صبح، درگیری در محیط کار یا روابط خانوادگی خاص، رفتارهای حساس یا تحریکپذیری را تشدید کند.
3. واکنشهای معمول
- تشخیص الگوهای رفتاری: مثلاً اگر در مواجهه با انتقاد، فرد سریع از خود دفاع میکند یا به دیگران واکنش تندی نشان میدهد، این نشانهای از یک الگوی معمول است.
- احساسات مداوم: احساس ناامیدی، اضطراب یا ناامنی مداوم که در شرایط مختلف تکرار میشود، نشانه الگوهای عمیقتر است.
4. تحلیل نتایج
- بازخورد خودتان: بعد از هر واکنش، برگردید و ببینید چه نتیجهای داشته است. آیا الگوهای رفتاری خاصی باعث بهبود یا بدتر شدن وضعیت شدهاند؟
- مشاهده در دیگران: رفتارهای دیگران را هم در موارد مشابه نگاه کنید، شاید بتوانید الگوهای مشابهی در خود یا اطرافیان ببینید.
5. گرفتن کمک خارجی
- مشاوره یا روانشناس: افراد حرفهای میتوانند با ارزیابی رفتارهای شما، الگوهای پنهان شدهتان را پیدا و کمک کنند.