مجله قهرمان

معنای واقعی عشق به خود و راه های پرورش آن

خبر خوب این است که عشق به خود در واقع مهارتی است که می توانید آن را توسعه دهید – بسیار شبیه اعتماد به نفس یا اعتماد به نفس. و این یک مورد مهم است. در این مقاله از مجله قهرمان بیاموزید که به معنای دوست داشتن خود، چگونگی ایجاد عشق به خود و اینکه آیا واقعاً به بمب حمام نیاز دارید یا خیر، بیاموزید.

 

عشق به خود یعنی چه؟

عشق به خود به این معنی است که شما نسبت به خود قدردانی، علاقه و احترام مثبت دارید. این ارتباط نزدیکی با عزت نفس و شفقت به خود دارد. هنگامی که شما یک حس قوی از عشق به خود دارید، ارزش خود را درک می کنید و با خود به شیوه ای محبت آمیز رفتار می کنید.

بر خلاف خودشیفتگی که عبارت است از جذب بیش از حد خود و نفع شخصی، عشق به خود یک ویژگی مثبت است . دوست داشتن خود به معنای درک درستی از نقاط قوت و ضعف خود است. خودشیفتگی به طور کلی با سلامت روان ضعیف مرتبط است. اما عشق به خود تأثیر مثبتی بر رفاه، آمادگی ذهنی و روابط شما دارد.

چرا عشق به خود مهم است؟

عشق به خود برای بهزیستی کلی ما حیاتی است. و علی‌رغم آنچه کمال‌گراها فکر می‌کنند، دوست داشتن خود به این معنا نیست که استانداردهای بالایی برای خود قائل نیستید. بدون احساس مثبت نسبت به خود، ممکن است برای ما سخت باشد که انگیزه داشته باشیم. بسیاری از مطالعات حاکی از آن است که ما برای اقدام، فرصت‌سازی و فرصت‌های جدید به عشق به خود نیاز داریم.

 

اهمیت دوست داشتن خود

عشق به خود مهم است زیرا انگیزه بسیاری از رفتارهای مثبت ما را ایجاد می کند و در عین حال رفتار مضر را کاهش می دهد. هم به ما قدرت می‌دهد که ریسک کنیم و هم به چیزهایی که برای ما مفید نیستند، نه بگوییم. این یک جزء کلیدی در ایجاد شفقت به خود است.

عشق به خود به ما کمک می کند از خود مراقبت کنیم، استرس را کاهش دهیم و برای موفقیت تلاش کنیم. اما همچنین از ما در برابر افکار منفی، خود خرابکاری و فشار بیش از حد خودمان محافظت می کند. مهم است که بدانیم دانستن اینکه به چه چیزی «نه» بگوییم، به اندازه یادگیری «بله» گفتن مهم است.

 

5 فایده عشق به خود

عشق به خود همه چیز حساس نیست. خوب – خوب، تا حدودی حساس است ، اما مزایای آن ریشه در علم دارد.

1. استرس کمتر، انعطاف پذیری بالاتر

وقتی احساس استرس می کنیم، عموماً به این دلیل است که احساس نمی کنیم توانایی مقابله با چالش های پیش روی خود را داریم. هنگامی که شما یک حس قوی از عشق به خود دارید، بهتر می توانید با چالش ها مقابله کنید. احساسات منفی و افکار خودانتقادی استرس را ترکیب می کنند. با این حال، وقتی احساس خوبی داریم، معمولاً حل مشکل برای ما آسان‌تر است.

عشق به خود و دلسوزی به خود ارتباط مستقیمی با یکدیگر دارند. هنگامی که ما احساس عشق به خود داریم، می‌توانیم به چالش‌ها به‌عنوان شکست‌های موقت – یا حتی به‌عنوان فرصت‌هایی برای رشد نگاه کنیم. این نگرش به ما کمک می کند تا انعطاف پذیرتر شویم.

2. تمایل به ریسک کردن (نوع خوب)

وقتی می خواهیم ریسک کنیم، این کار را انجام می دهیم زیرا به خودمان ایمان داریم. ما می دانیم که می توانیم نتیجه را کنترل کنیم – چه به آنچه می خواهیم برسیم یا نه. بخش بزرگی از آن اعتماد به نفس است، اما این باور نیز وجود دارد که ارزش سرمایه گذاری را دارید.

این سناریو را تصور کنید – یکی از عزیزان، مانند یک کودک یا بهترین دوست، می خواست چیز جدیدی را امتحان کند. اگر آنها ناامنی های خود را با شما در میان بگذارند، آیا به آنها می گویید که احتمالاً حق با آنهاست و به احتمال زیاد شکست خواهند خورد؟ یا به هر حال آنها را تشویق می‌کنید که از شانس استفاده کنند، زیرا به همه دلایلی که باعث می‌شود این کار به نتیجه برسد اعتقاد دارید؟

وقتی خودتان را دوست داشته باشید، می‌توانید هم فرصت‌های رشد و هم فرصت‌هایی را برای درخشش خود شناسایی کنید. ریسک پذیری فقط انجام کاری نیست که به نظر سرگرم کننده باشد. این همچنین در مورد دادن بهترین شانس ممکن برای موفقیت است. با ماندن در مناطق امن خود در زندگی راه دوری نخواهیم برد.

3. همدلی

وقتی بتوانیم خودمان را ببینیم – و نقاط قوت و ضعف خود را بپذیریم – با شفقت و قدردانی، می‌توانیم برای دیگران نیز شفقت داشته باشیم. این توانایی در نگه داشتن فضا برای مبارزات دیگران به ما کمک می کند که همدل تر شویم. به نوبه خود، همدلی یک ارتباط قوی تر و احساس تعلق ایجاد می کند.

4. خودکارآمدی

چهار مولفه برای خودکارآمدی وجود دارد. اینها شامل دیدن موفقیت دیگران، داشتن تجربیات تسلط خود و تایید شدن توسط دیگران است.

آخرین مورد احساس خوبی نسبت به خود و توانایی هایمان است. وقتی عشق به خودمان بالاست، بهتر می‌توانیم چیزهای جدیدی را بپذیریم. ایجاد اعتماد به توانایی های خود، به علاوه میل به بهترین بودن، بلوک های اصلی سازنده خودکارآمدی هستند. به نوبه خود، این اعتماد به نفس و ایمان به توانایی های خود به ما کمک می کند تا به اهداف خود برسیم، خود را به چالش بکشیم و بهترین زندگی خود را داشته باشیم.

5. تعیین حد و مرز

ضرب المثلی وجود دارد که می گوید «بله» ناصادقانه به کاری که واقعاً نمی خواهید انجام دهید، «نه» صادقانه به خودتان است. ما اغلب فکر می کنیم که بله گفتن به همه چیز و همیشه مایل به کمک کردن یک فضیلت است. با این حال، بخش کلیدی عشق به خود این است که بدانید انرژی خود را به چه چیزی بدهید – و چه چیزی به شما کمک نمی کند.

 

10 نشانه کمبود عشق به خود

از آنجایی که میزان سالم عشق به خود چنین ویژگی های مفیدی دارد، احتمالاً می توانید حدس بزنید که کمبود عشق به خود می تواند مضر باشد. در اینجا برخی از علائم بالقوه کم عشق به خود آورده شده است:

  1. کمال گرایی و ترس از شکست
  2. پرهیز از خودمراقبتی و بی توجهی به نیازهای شخصی
  3. تحمل روابط سمی یا توهین آمیز
  4. مشکل «نه» گفتن و تعهد بیش از حد
  5. مقایسه نامطلوب خود با دیگران
  6. خودگویی منفی و انتقاد مداوم از خود
  7. مشکل در تعیین و حفظ مرزهای سالم
  8. به دنبال تایید و تایید خارجی بیش از حد
  9. درگیر شدن در رفتارهای خود خرابکارانه
  10. احساس مزمن بی کفایتی یا عزت نفس پایین

 

 

8 راه برای تمرین عشق به خود

تمرین عشق به خود فراتر از سطح است. برای درک ارزش خود و احساس خوبی نسبت به خود، هم کار بیرونی و هم درونی لازم است. در اینجا هشت راه برای ایجاد و تمرین عشق به خود در زندگی خود و یادگیری نحوه دوست داشتن خود آورده شده است:

1. خودت را بشناس

در حقیقت، بمب های حمام، شمع های معطر، و «زمان من» که به عنوان «بالاترین شکل یا مراقبت از خود» به بازار عرضه می شوند، هیچ ایرادی ندارد. چالش این است که ممکن است به این فکر کنیم که این مهم‌ترین نوع مراقبت از خود است. مراقبت از خود واقعی – و عشق به خود – در مورد سرمایه گذاری روی خود است که هیچ ربطی به سبد خرید شما ندارد.

من شخصاً عاشق یک ماساژ خوب هستم، اما دوستانی دارم که از ایده گرفتن آن متنفرند. من می‌توانستم ساعت‌ها به مطالعه بپردازم، در حالی که دیگران ممکن است این را خسته‌کننده‌ترین کاری که می‌توانند انجام دهند، بدانند. هیچ کس پاسخی برای “راه درست” برای مراقبت از خود ندارد (البته به جز شما).

مانند شروع یک رابطه جدید به شناخت خود فکر کنید. چه در حال دوستیابی، قرار ملاقات یا حتی مراقبت از یک گیاه آپارتمانی جدید باشید، منحنی یادگیری وجود دارد. ممکن است سؤالاتی بپرسید، یادداشت برداری کنید که چه چیزی کار می کند و چه چیزی مفید نیست، و چیزهای جدیدی را امتحان کنید. شما کنجکاو خواهید بود و درگیر یادگیری پرورش این رابطه جدید خواهید بود.

این حس تعامل کنجکاو پایه بسیار خوبی برای یادگیری دوست داشتن خود است. یک مجله راه اندازی کنید ، به یک سرگرمی جدید بپردازید، یا خودتان را به یک قرار بگذارید. وقتی شروع به صرف زمان برای یادگیری در مورد خود و آنچه که دوست دارید انجام دهید، به احتمال زیاد خود را بسیار دوست داشتنی خواهید دید.

 

2. برای تعارف ماهی بگیرید

برخلاف آنچه ممکن است در دوران رشد شنیده باشید، ماهیگیری برای تعارف چیز بدی نیست. بیشتر ما تمایل داریم به جای در آغوش گرفتن و درونی کردن تعارف، آنها را دور بریزیم. عادت کنید که از تعریف ها، قدردانی ها، و هر حس مثبت دیگری که مردم می خواهند به سمت شما بیایند، بپذیرید.

این ممکن است در ابتدا ناراحت کننده به نظر برسد و حتی ممکن است مجبور شوید آن را تمرین کنید. یکی از عادت‌های فوق‌العاده‌ای که از دوره آموزشی با رجنا توماسهاور گرفتم این بود که با «متشکرم، درست است» پاسخ دادم. به‌طور شگفت‌انگیزی سخت است که یک تعریف و تمجید را به‌جای بی‌حرکت کردن، تأیید کنید.

 

3. روال های خودمراقبتی بسازید

یادگیری نحوه مراقبت از خود به معنای ایجاد عادت هایی است که از رفاه شما حمایت می کند. زمانی که احساس کردید نیاز به شارژ مجدد دارید، مینی ریست (مانند مورد بالا) را امتحان کنید. شما همچنین می توانید یک برنامه مراقبت از خود برای خود ایجاد کنید.

ایجاد روال های خودمراقبتی یک رویکرد ضروری و پیشگیرانه برای پرورش رفاه کلی شما است. این شامل پرورش عمدی عادات و اعمالی است که به سلامت جسمی، عاطفی و روانی شما کمک می کند.

هیچ دو برنامه خودمراقبتی یکسان نیستند. با شناسایی فعالیت هایی که برای شما شادی، آرامش و احساس رضایت به ارمغان می آورد، شروع کنید. اینها می توانند از مراسم ساده روزانه، مانند حرکات کششی سریع صبحگاهی یا مدیتیشن، تا تعهدات بزرگتر مانند ورزش منظم یا فعالیت های خلاقانه متغیر باشند.

برای کمک به ساختار و اولویت‌بندی روال‌های مراقبت از خود، یک تقویم یا برنامه‌ریز خودمراقبتی ایجاد کنید. برای فعالیت هایی که ذهن و بدن شما را جوان می کند، زمان اختصاص دهید و اطمینان حاصل کنید که مراقبت از خود به بخشی غیرقابل مذاکره از روال شما تبدیل می شود. با رویکردهای مختلف آزمایش کنید و آماده باشید تا برنامه خود را در صورت نیاز تنظیم کنید، زیرا انعطاف پذیری کلید انطباق با خواسته های در حال تغییر زندگی است.

چه یک تمرین روزانه ذهن آگاهی، یک پیاده روی هفتگی در طبیعت، یا یک جلسه خوداندیشی ماهانه، تأثیر تجمعی این روال ها به طور قابل توجهی به یک سفر مراقبت از خود پایدار و کامل کمک می کند.

 

4. شفقت به خود را در اولویت قرار دهید

پرورش عشق به خود مستلزم ایجاد یک رابطه دلسوزانه و درک با خود است. مفهوم شفقت به خود را بپذیرید، که مستلزم آن است که با خودتان با همان مهربانی و همدلی رفتار کنید که به دوستی که با چالش‌ها مواجه است ارائه می‌دهید. این تمرین به ویژه در لحظات شک به خود، شکست یا ناملایمات حیاتی است.

با اذعان به اینکه همه مرتکب اشتباه می شوند و با شکست مواجه می شوند شروع کنید – این بخشی طبیعی از انسان بودن است. هنگامی که با مشکلاتی روبرو می شوید، در مقابل میل به انتقاد یا سرزنش خود مقاومت کنید. در عوض، با درک اینکه شایسته حمایت و درک هستید، کلمات دلگرم کننده و دلگرم کننده ارائه دهید. با به چالش کشیدن افکار منفی و جایگزینی آنها با جملات تایید کننده و پرورش دهنده، خودگویی دلسوزانه با خود را تمرین کنید.

به یاد داشته باشید، شفقت به خود نشانه ضعف نیست، بلکه ابزاری قدرتمند برای ایجاد انعطاف‌پذیری و تقویت رفاه عاطفی شماست. با رفتار مهربانانه و درک خود، ریشه های عشق به خود را عمیق تر می کنید و پایه ای برای پذیرش خود پایدار می سازید.

 

5. خود گفتاری و تاکیدات مثبت را پرورش دهید

نحوه صحبت با خود به طور قابل توجهی بر ادراک خود و رفاه کلی شما تأثیر می گذارد. گنجاندن صحبت‌های مثبت با خود و جملات تاکیدی در برنامه روزانه‌تان، یک استراتژی قدرتمند برای افزایش عشق به خود است. با انتخاب آگاهانه زبان نشاط بخش و توانمند، می توانید گفتگوی درونی خود را تغییر دهید و تصویر مثبت تری از خود ایجاد کنید.

با شناسایی زمینه های انتقاد از خود یا خودگویی منفی شروع کنید. به زمانی که بیش از حد نسبت به خود تندخو یا انتقاد می کنید توجه کنید و فعالانه این افکار را به چالش بکشید. جملات منفی را با جملات تاکیدی مثبت جایگزین کنید که بر نقاط قوت، قابلیت ها و ارزش ذاتی شما تاکید دارد. به عنوان مثال، اگر فکر می کنید “من نمی توانم این کار را انجام دهم” با آن مقابله کنید: “من قادر هستم و می توانم از طریق این تجربه یاد بگیرم و رشد کنم.”

فهرستی از جملات تاکیدی شخصی ایجاد کنید که با شما طنین انداز شده و با اهداف شما همسو باشد. این جملات تاکیدی را به طور منظم تکرار کنید، آنها را در برنامه صبحگاهی خود یا لحظاتی از تفکر در طول روز بگنجانید. تمرین مداوم به مغز شما کمک می کند تا ذهنیت مثبت تر و تایید کننده تری را در خود بپذیرد.

علاوه بر این، اطراف خود را با تأثیرات مثبت احاطه کنید، چه از طریق دوستان حمایت کننده، ادبیات انگیزشی یا پادکست های تأییدکننده. ایجاد یک محیط خارجی مثبت، کار درونی پرورش گفتار مثبت با خود را تکمیل می کند و فرهنگ عشق به خود را هم در افکار و هم در محیط اطراف شما تقویت می کند.

 

6. منحصر به فرد بودن خود را در آغوش بگیرید

بزرگداشت فردیت خود یک راه قدرتمند برای تمرین عشق به خود است. در دنیایی که اغلب بر همنوایی تأکید می‌کند، پذیرفتن چیزی که شما را منحصربه‌فرد می‌کند، می‌تواند یک اقدام رادیکال برای تأیید خود باشد. برای شناسایی و قدردانی از نقاط قوت، خصلت ها و ویژگی های خاص خود وقت بگذارید.

با تهیه فهرستی از ویژگی هایی که شما را از دیگران متمایز می کند، شروع کنید. اینها می توانند استعدادها، علایق یا حتی دیدگاه های غیرمتعارف شما باشند. به جای مقایسه خود با دیگران، بدانید که منحصر به فرد بودن شما به تجربه انسانی عمق و غنا می بخشد. فردیت خود را با بیان واقعی خود، چه از طریق سبک، فعالیت‌های خلاقانه یا نحوه برقراری ارتباط، تأیید کنید.

درگیر شدن در فعالیت هایی که با علایق و ارزش های شما همسو هستند، راه دیگری برای تجلیل از منحصر به فرد بودن شماست. اگر عاشق هنر هستید، زمانی را به خلق کردن اختصاص دهید. اگر به یک هدف خاص علاقه دارید، در فعالیت های مربوطه شرکت کنید. با واقعی زندگی کردن، نه تنها به خود احترام می گذارید، بلکه به جهانی متنوع تر و پر جنب و جوش کمک می کنید.

 

7. شکرگزاری را برای بدن خود تمرین کنید

پرورش عشق به خود مستلزم ایجاد رابطه مثبت و قدردانی با بدن شماست. به جای تثبیت بر نقص های درک شده یا ایده آل های اجتماعی، بر ابراز قدردانی از قابلیت ها و عملکردهای باورنکردنی بدن خود تمرکز کنید.

با ایجاد یک مجله سپاسگزاری که به طور خاص به بدن شما اختصاص داده شده است، شروع کنید. هر روز سه چیز را که از خود جسمانی خود قدردانی می کنید یادداشت کنید. اینها می تواند از توانایی حرکت آزادانه تا حواس باشد که به شما امکان می دهد جهان را تجربه کنید. تاب آوری و قدرتی که بدن شما هر روز نشان می دهد، حتی در کارهای کوچک، تصدیق کنید.

در فعالیت هایی شرکت کنید که مثبت بودن بدن و پذیرش خود را تقویت می کنند. اطراف خود را با پیام های تأییدکننده احاطه کنید، چه از طریق رسانه های مثبت بدن یا محافل اجتماعی حمایت کننده. افکار منفی در مورد بدن خود را با تغییر آگاهانه تمرکز خود به سمت قدردانی و قدردانی به چالش بکشید.

 

8. تعیین و اجرای مرزهای سالم

ایجاد و حفظ مرزهای سالم یکی از جنبه های حیاتی عشق به خود است. مرزها به عنوان یک مانع محافظ عمل می کنند، از رفاه شما محافظت می کنند و انرژی شما را حفظ می کنند. با تعریف واضح و انتقال محدودیت های خود به دیگران، فضایی ایجاد می کنید که در آن احترام به خود و مراقبت از خود می تواند رشد کند.

به مرزهای شخصی و احساسی خود فکر کنید. موقعیت ها، روابط یا فعالیت هایی را که انرژی شما را تخلیه می کند یا سلامت روانی شما را به خطر می اندازد، شناسایی کنید. پس از شناسایی، اقدامات عمدی را برای تعیین مرزها در آن مناطق انجام دهید. این ممکن است شامل برقراری ارتباط قاطعانه با نیازهای خود، نه گفتن در مواقع ضروری، یا ایجاد فضای فیزیکی و احساسی در صورت لزوم باشد.

اجرای مرزها مستلزم ثبات و حمایت از خود است. در حفظ محدودیت هایی که تعیین کرده اید، قاطع باشید، حتی اگر در ابتدا احساس ناراحتی کنید. توجه داشته باشید که اولویت دادن به رفاه شما یک عمل ضروری از عشق به خود است و ایجاد مرزها راهی ملموس برای نشان دادن این تعهد است.

اطراف خود را با افرادی احاطه کنید که به مرزهای شما احترام می گذارند و از آنها حمایت می کنند. روابط سالم بر اساس درک متقابل و توجه به نیازهای یکدیگر ساخته می شود. همانطور که مرزهای خود را تقویت می کنید، محیطی را پرورش می دهید که عشق به خود را تقویت می کند و به شما امکان می دهد از نظر عاطفی و ذهنی شکوفا شوید.

 

آیا عشق به خود و دلسوزی به خود یکی هستند؟

عشق به خود و شفقت به خود کاملاً یکسان نیستند، اما به شدت با یکدیگر مرتبط هستند.

عشق به خود به این بستگی دارد که خودت را دوست داری یا نه. این توانایی شماست که خود را شایسته اعتماد، تحسین و مراقبت بیابید. از سوی دیگر، شفقت به خود توانایی ما در بخشیدن خود و ملایمت با اشتباهاتمان است. جرأت می‌کنم بگویم که اگرچه شما نمی‌توانید یکی را بدون دیگری داشته باشید، اما برای توسعه هر کدام چیز متفاوتی لازم است.

به زبان ساده، ما با شناختن خود، عشق به خود را در خود پرورش می دهیم، در حالی که با مهربانی با خود، شفقت به خود را توسعه می دهیم. این فرآیند خودشناسی و خودشناسی بخش بزرگی از چیزی است که برای عاشق شدن خود لازم است.

ما با بخشیدن خود به خاطر اشتباهاتمان و تبدیل آنها به فرصت هایی برای یادگیری، شفقت به خود را ایجاد می کنیم. هنگامی که ما عشق به خود را در خود پرورش دهیم، شفقت به خود بسیار آسان تر می شود.

 

محتوای مورد علاقه شما

خروج از نسخه موبایل