وقتی صحبت از عشق به میان می آید، مردم تمایل دارند فکر کنند که باید شریک زندگی خود را بدون قید و شرط دوست داشته باشند و حاضرند برای آنها هر کاری انجام دهند. با این حال، عشق بی قید و شرط همیشه سالم نیست، زیرا می تواند منجر به سناریویی شود که در آن فرد مجبور است هر کاری را که شریک زندگی خود انجام می دهد، بدون توجه به آنچه انجام می دهد، بپذیرد.
اگرچه به نظر غیرقابل تصور می رسد، تعیین حد و مرز با شریک زندگی خود برای حفظ یک رابطه سالم مهم است. مرزها خطوط نامرئی هستند که به محافظت از شما از لحاظ احساسی، فکری، فیزیکی و غیره کمک می کنند. در ادامه با مجله قهرمان همراه باشید.
یک رابطه نمی تواند سالم باشد اگر مرزهای مشخص و محکم در اوایل ایجاد نشده و توسط هر دو شریک مورد احترام قرار نگیرد.
انواع مرزها در روابط
برخی از انواع مختلف مرزها را در روابط:
- مرزهای عاطفی: مرزهای عاطفی از حق هر شریک برای داشتن افکار، احساسات و ارزش های خود بدون تحقیر، تمسخر یا بی اعتبار شدن محافظت می کند. اغلب اوقات، ممکن است احساس کنیم که عواطف و احساسات شریک زندگی ما مسئولیت ماست، اما مهم است که مرزهای عاطفی را تعیین کنیم تا تشخیص دهیم که چه چیزی در کنترل ما است و چه چیزی نیست. مرزهای عاطفی شامل پذیرش مسئولیت احساسات خود و امتناع از پذیرش مسئولیت احساسات شریک زندگی تان است.
- مرزهای فکری: مرزهای فکری به محافظت از افکار و نظرات هر شریک کمک می کند. موافقت با مخالفت در عین احترام به حق هر یک از شرکا در مورد نظر خود نمونه ای از مرزهای فکری مهم است.
- مرزهای فیزیکی: مرزهای فیزیکی به شرکای زندگی کمک می کند تا فضای شخصی خود را مشخص کنند و همچنین ترجیحات خود را در مورد لمس فیزیکی بیان کنند. آنها همچنین شامل جنبه های مربوط به نیازهای فیزیکی مانند غذا، آب، استراحت و سلامتی هستند.
- مرزهای جنسی: مرزهای جنسی شامل نیازهای شریک زندگی و محدودیت های مربوط به تعاملات جنسی است. اینها میتوانند شامل عواملی مانند مدت زمانی که میخواهید صمیمی باشید، انواع تماسهایی که با آنها راحت هستید و با آنها راحت نیستید، و کجا و چه زمانی با صمیمیت بیشتر احساس راحتی میکنید.
- مرزهای زمانی: مرزهای زمانی به معنای احترام به وقت یکدیگر است. آنها همچنین میتوانند شامل تعیین محدودیتهایی برای تعداد دفعاتی که شما و شریک زندگیتان یکدیگر را میبینید و اینکه چگونه میخواهید زمان خود را با هم بگذرانید، باشد. محافظت از زمان خود می تواند شامل عدم تعهد به گذراندن هر لحظه بیداری با همسرتان باشد.
- مرزهای ارتباطی: مرزهای ارتباطی را می توان برای مدیریت بهتر درگیری ها یا بحث ها تنظیم کرد و ممکن است شامل قوانینی مانند: عدم نام بردن، عدم مطرح کردن بحث های گذشته، عدم خروج ناگهانی در وسط بحث و غیره باشد.
- مرزهای مادی: مرزهای مادی به دارایی ها و دارایی های شخصی مرتبط است. شما می توانید درجه ای را انتخاب کنید که در تقسیم دارایی و امور مالی خود با شریک زندگی خود راحت باشید.
مزایای تعیین مرزها
اینها برخی از دلایل مهم بودن تعیین مرزها هستند:
- آنها به حفظ فردیت کمک می کنند: مرزهای سالم می تواند به شما و همسرتان کمک کند تا هویت، افکار و احساسات فردی خود را حفظ کنید. این خودمختاری توانمند است و به ایجاد احترام به خود کمک می کند.
- آنها احترام را ترویج می کنند: احترام گذاشتن به خود به اندازه کافی برای دفاع از خود و تعیین مرزهای محکم اولین گام برای جلب احترام شریک زندگی و ایجاد یک رابطه سالم است.
- آنها از دستکاری جلوگیری می کنند: اگر شریک زندگی نتوانند از خود دفاع کنند یا ترجیحات خود را بیان کنند، ممکن است در موقعیتی قرار بگیرند که مورد سوء استفاده قرار گیرند ، یا به سادگی ناراضی باشند.
- آنها به تعیین انتظارات کمک می کنند: مرزها همچنین می تواند به شما و شریک زندگی شما کمک کند تا انتظارات خود را در رابطه تعیین کنید و مسئولیت های خود را در قبال یکدیگر مشخص کنید. این می تواند مفید باشد که بگوییم چه نقش هایی را می خواهید ایفا کنید و چه کارهایی را انجام نمی دهید.
- آنها صمیمیت را تقویت می کنند: مهمتر از همه، مرزها می توانند به شما و شریک زندگیتان کمک کنند تا نیازها و ترجیحات خود را با یکدیگر در میان بگذارید، به شما کمک می کند در رابطه احساس راحتی بیشتری داشته باشید و شما را به هم نزدیکتر کند.
چگونه با شریک زندگی خود حد و مرز تعیین کنید
استراتژی هایی که می تواند به شما در تعیین حد و مرز با شریک زندگی خود کمک کند:
- مرزهای خود را درک کنید: قبل از اینکه بخواهید آنها را به شخص دیگری منتقل کنید، مطمئن شوید که به طور کامل مرزهای خود را درک کرده اید. انجام یک ارزیابی از خود برای تعیین مرزهای شخصی خود می تواند مفید باشد.
- با آنها به وضوح ارتباط برقرار کنید: ارتباط نقش حیاتی در تعیین و حفظ مرزهای سالم در یک رابطه دارد. شرکا باید در ارتباط با مرزهای فردی خود باز، صادق، مشخص و مستقیم باشند. هرچه ارتباط دقیق تر باشد، مرزها بهتر تعیین می شود.
- به مرزهای شریک زندگی خود توجه کنید: گوش دادن یک جنبه به همان اندازه مهم در ارتباط است زیرا شرکای مرزهای خود را بیان می کنند. برای اطمینان از درک کامل، واقعاً به حرف یکدیگر گوش دهید. در صورت لزوم می توانید برای وضوح سوال بپرسید.
- نه گفتن را یاد بگیرید: نه گفتن می تواند دشوار باشد، به خصوص برای شریک زندگی تان. با این حال، اگر کاری وجود دارد که انجام آن راحت نیستید، مهم است که یاد بگیرید چگونه نه بگویید.
- به یاد داشته باشید که شما سزاوار احترام هستید: در حالی که مهم است که با شریک زندگی خود با عشق، مهربانی، شفقت و احترام رفتار کنید ، همچنین به همان اندازه مهم است که اطمینان حاصل کنید که شریک زندگی شما با شما به همان شیوه رفتار می کند، زیرا شما لیاقت کمتری ندارید.
- به چیزهایی که باعث ناراحتی شما می شود اشاره کنید: اگر شریک زندگی شما کاری انجام می دهد یا می گوید که باعث ناراحتی شما می شود، مهم است که صحبت کنید و به او بگویید که از یک خط عبور کرده است تا بداند دیگر آن کار را انجام ندهد.