مشکلات مربوط به اعتماد میتوانند مانعی برای رشد شخصی و حرفهای باشند. آنها میتوانند روابط، همکاری و اعتماد به نفس را مختل کنند و مانع از داشتن یک زندگی معنادارتر و سرشار از عشق و حمایت عمیق شوند.
پرداختن به مسائل مربوط به اعتماد برای ایجاد تابآوری عاطفی، مرزهای سالم و ارتباطات قوی با دیگران بسیار مهم است. با درک مشکلات مربوط به اعتماد، علل و نشانههای آنها، میتوانید خود را در موقعیت بهتری برای بهبودی عاطفی از آنها قرار دهید و سلامت اجتماعی خود را بهبود بخشید. در ادامه با مجله قهرمان همراه باشید.
مسائل مربوط به اعتماد چیست؟
مشکلات اعتماد به معنای دشواری در باور به صداقت دیگران است. این میتواند باعث شود که شما بدون هیچ مدرکی از خیانت یا نیت منفی، به روابط شک کنید یا به آنها بدگمان باشید. همانطور که از نامش پیداست، این امر منجر به عدم اعتماد به دیگران میشود و میتواند شما را از ایجاد روابط سالم یا دوستیهای خوب باز دارد.
وقتی کسی مشکل اعتماد دارد، اغلب فاجعهسازی میکند و بدترین حالت را فرض میکند. آنها ممکن است حتی وقتی طرف مقابل خود را قابل اعتماد نشان میدهد، انتظار نتایج منفی از یک رابطه داشته باشند. آنها همچنین ممکن است با دور کردن طرف مقابل در رابطه خود از ترس آسیب دیدن، دست به خود تخریبی بزنند.
مشکلات مربوط به اعتماد نسبتاً رایج هستند و میتوانند از خفیف تا شدید متغیر باشند. اگر در اعتماد کردن به دیگران مشکل دارید، مهم است که به این احساس رسیدگی کنید تا بتوانید ارتباطات معناداری برقرار کنید.
به طور خلاصه
برای غلبه بر مشکلات اعتماد و بهبود روابط، مهمه که:
- صادق و شفاف باشید: با صداقت و شفافیت اعتماد را تقویت کنید.
- گوش دادن فعال: حتی در بحثها، به طرف مقابل خوب گوش دهید.
- مدیریت ناراحتیها: احساسات منفی را کنترل کنید و با آرامش صحبت کنید.
- تلاش برای درک متقابل: نظرات و نیازهای دیگران را درک کنید.
- بخشش و صبر: اشتباهات را ببخشید و صبور باشید.
- سازش و تفاهم: به دنبال راهحلهای مشترک باشید.
این راهکارها میتونن به تدریج اعتماد را برگردانند و روابط بهتر شوند. نیاز به تمرین و زمان دارند.
علل اساسی مشکلات اعتماد
عوامل متعددی میتوانند باعث مشکلات اعتماد شوند. این مشکلات میتوانند ناشی از آسیبهای گذشته، از دست رفتن اعتماد در روابط قبلی یا نحوه احساس شما نسبت به خودتان باشند.
چند دلیل خاص برای مشکلات اعتماد شامل موارد زیر است:
- رها شدن: اگر کسی که برایتان مهم است شما را رها کرده باشد، میتواند باعث شود که در تمام روابطتان حس بیاعتمادی بیشتری پیدا کنید. این امر به ویژه در صورتی صادق است که رها شدن کاملاً غیرمنتظره بوده باشد. ممکن است برای احساس اینکه کسی در کنارتان خواهد ماند یا مانع از نزدیک شدن بیش از حد شما به کسی میشود تا آنها نتوانند شما را رها کنند، دچار مشکل شوید.
- خیانت: خیانت در یک رابطه عاشقانه میتواند دلیل بزرگی برای مشکلات اعتماد باشد، زیرا روابطی که حول محور انحصار شکل میگیرند، به اعتماد متکی هستند. خیانت، عهدی را که برای وفاداری و صداقت با شریک زندگی خود بستهاید، میشکند و این میتواند منجر به بیاعتمادی دائمی شود.
- حسادت: احساس حسادت میتواند منجر به رنجش و اقدامات کارآگاهانه مانند سرک کشیدن در وسایل شخصی کسی شود. این احساسات و رفتارها میتوانند به عدم اعتماد منجر شوند، که به ویژه در مورد افرادی با سبک دلبستگی اضطرابی صادق است . شواهد منتشر شده در کتاب «آزار شریک زندگی» نشان میدهد افرادی که این سبک دلبستگی را دارند، وقتی بیاعتمادی نسبت به شریک زندگی خود را تجربه میکنند، بیشتر احتمال دارد که حسادت کنند.
- خیانت: اگر کسی به شما خیانت کرده است، به این معنی است که شما در گذشته به او اعتماد کردهاید و این اعتماد عمداً شکسته شده است. خیانت میتواند منجر به مشکلات اعتماد و این باور شود که اکثر مردم فریبکار هستند.
- ناامنیها :اینکه شما چه احساسی نسبت به خودتان دارید نیز میتواند منجر به مشکلات اعتماد شود. اگر احساس ناامنی میکنید یا عزت نفس پایینی دارید ، ممکن است دائماً احساس کنید که دیگران میخواهند شما را اذیت کنند. این میتواند اعتماد کردن به هر کسی را دشوار کند.
- ترس و اضطراب: اضطراب میتواند علائمی مانند فکر کردن بیش از حد و ترس از طرد شدن را ایجاد کند. این عوامل میتوانند منجر به افزایش هوشیاری و بیاعتمادی در روابط شوند.
دوره های مرتبط
چرا مشکل اعتماد دارید؟
افراد اغلب بر اساس تجربیات گذشته که به آنها آسیب رسانده است، دچار مشکلات اعتماد میشوند. این موارد میتواند شامل موارد زیر باشد:
- دوران کودکی ناپایدار : سابقه سوءاستفاده یا بیتوجهی توسط مراقبان میتواند باور اینکه دیگران خیر و صلاح شما را در نظر دارند، دشوار کند.
- یک رابطه بد: بودن با کسی که ویژگیهای سمی مانند سوء استفاده یا عدم صداقت از خود نشان داده است، میتواند باعث شود باور کنید که روابط شما همیشه به همین شکل خواهد بود.
- مشکلات سلامت روان: مشکلات اعتماد میتواند نشانهای از مشکلات اساسی سلامت روان مانند اختلال شخصیت پارانوئید باشد که با بیاعتمادی و سوءظن به دیگران مشخص میشود.
- طرد اجتماعی: طرد شدن توسط همسالان در دوران نوجوانی یا سنین دیگر میتواند اعتماد به اینکه افرادی هستند که از شما حمایت میکنند را دشوار کند.
- سبک دلبستگی: برخی از سبکهای دلبستگی، مانند سبک دلبستگی اجتنابی، میتوانند باعث ترس از صمیمیت عاطفی و بدبینی نسبت به روابط نزدیک شوند. سبک دلبستگی اضطرابی میتواند باعث ترس از رها شدن شود.
نشانههای مشکلات اعتماد
شناسایی مشکلات مربوط به اعتماد، نیازمند خوداندیشی است تا احساسات واقعی خود را در مورد روابط مشخص کنید. چند نشانه رایج مشکلات مربوط به اعتماد عبارتند از:
- شک: شما به سختی حرفهای دیگران را باور میکنید، حتی وقتی که آنها هیچ دلیلی برای شک کردن به شما ندادهاند.
- سوءظن: شما نسبت به رفتار دیگران، از جمله وقتی که به شما پیشنهاد خوبی میدهند، مشکوک هستید.
- مشکلات تعهد: ممکن است از متعهد شدن به هرگونه رابطهای خودداری کنید، زیرا میترسید که تعهدتان شکسته شود.
- تنهایی :ممکن است به دلیل اینکه نمیخواهید خیلی به افراد نزدیک شوید، احساس جدایی شدیدی از آنها داشته باشید که منجر به احساس انزوا میشود.
- اجتناب از آسیبپذیری : ممکن است از اینکه در مقابل کسی آسیبپذیر باشید، احساس راحتی نکنید، زیرا نگران هستید که آنها از اطلاعات شما علیه شما استفاده کنند.
- واکنشی بودن: وقتی به کسی اعتماد ندارید، ممکن است با شروع دعوا، اتهامزنی و سرزنش کردن، حالت تدافعی به خود بگیرید.
- فقدان بخشش: اگر مشکل اعتماد دارید، بخشیدن کسی پس از خیانت تقریباً غیرممکن است زیرا معتقدید که این اتفاق دوباره رخ خواهد داد. این میتواند منجر به احساسات منفی طولانی مدت مانند ناامیدی، عصبانیت و رنجش شود.
- تمرکز روی نکات منفی: مشکلات مربوط به اعتماد میتواند شما را نسبت به هرگونه علامت خطر بالقوه در یک رابطه، حتی اگر تعداد علامتهای خطر بسیار بیشتر باشد، بیش از حد هوشیار کند.
- اجتناب از صمیمیت: از آنجا که صمیمیت بر اساس اعتماد ساخته میشود، داشتن مشکلات مربوط به اعتماد میتواند در صمیمیت جسمی و عاطفی اختلال ایجاد کند و در نتیجه شما از آن اجتناب کنید.
چگونه بر مشکلات اعتماد غلبه کنیم
از آنجا که مشکلات مربوط به اعتماد میتواند مانع رشد شخصی و حرفهای شما شود ، رسیدگی به آنها برای کمک به بهبود روابط و ایجاد پیوندهای قویتر، مهم است. در اینجا هفت روش برای شروع ایجاد اعتماد ارائه شده است.
۱. با خودتان صبور باشید
مشکلات مربوط به اعتماد چیزی نیست که از آن خجالت بکشید و تقصیر شما نیست. اگر مشکل اعتماد دارید، احتمالاً به دلیل یک رابطهی سمی قبلی، دلیلی برای از دست دادن اعتماد به افراد به شما داده شده است.
به همین دلیل، مهم است که با صبر و دلسوزی به موضوع نزدیک شوید . به خودتان یادآوری کنید که مشکلات اعتماد قابل حل هستند و به این واقعیت افتخار کنید که به طور فعال برای بهبود خود از طریق خودسازی تلاش میکنید.
۲. ریسک را بپذیرید
هر رابطهای که ایجاد میکنید، با خطر ذاتی عواقب منفی همراه است. به این دلیل که انسانها موجودات ناقصی هستند که اشتباه میکنند. همیشه این احتمال وجود دارد که آسیب ببینید، اما به همان اندازه یا بیشتر احتمال دارد که بتوانید با کسی پیوندی برقرار کنید که زندگی شما را به طور قابل توجهی بهبود بخشد.
طبق ضربالمثل معروف «بهتر است عاشق شده باشی و از دستش داده باشی تا اینکه هرگز عاشق نشده باشی.»
۳. آسیبپذیری را تمرین کنید
یک راه عالی برای ایجاد اعتماد، تمرین آسیبپذیر بودن است. این مستلزم آن است که بخشی از وجودتان را که همه نمیتوانند ببینند، به عنوان فرصتی برای احساس اعتبار و پذیرفته شدن به خاطر خودتان، آشکار کنید.
تمرین آسیبپذیری به این معنی نیست که باید فوراً عمیقترین اسرار خود را فاش کنید. از چیزهای کوچک شروع کنید و کمکم به تدریج آنها را افزایش دهید. برای مثال، میتوانید با گفتن به یک دوست صمیمی شروع کنید که از ارتفاع میترسید. همچنین میتوانید در رابطهتان کمی عمیقتر شوید و بگویید که فکر میکنید ممکن است مشکلات اعتماد داشته باشید.
پذیرش آسیبپذیری به شما کمک میکند تا اعتماد و انعطافپذیری را در خود ایجاد کنید، زیرا طرف مقابل بدون اینکه از این اطلاعات علیه شما استفاده کند، در مورد شما اطلاعات کسب میکند. با این حال، مهم است که مراقب خماری ناشی از آسیبپذیری باشید، که میتواند باعث شود پس از به اشتراک گذاشتن آشکار اطلاعات، سکوت کنید یا احساس پشیمانی کنید.
۴. بخشنده باشید
اگر به دلیل خیانت گذشته، کینهای در دل دارید، در نظر بگیرید که بخشیدن آن شخص چه چیزی را میطلبد. بخشش میتواند رهاییبخش باشد و به شما کمک کند تا دوباره خودتان را بپذیرید. این شامل رها کردن عمدی کنترلی است که آن شخص و موقعیت بر شما داشتهاند تا به شما کمک کند با یک شروع تازه، زندگی جدیدی را آغاز کنید.
۵. سعی کنید بفهمید
به جای تمرکز روی حرف یا کاری که کسی برای آزار شما انجام داده، سعی کنید بفهمید که چرا این اتفاق افتاده است. در نظر بگیرید که آیا نیت آنها خوب بوده یا بد، و تمرکز خود را تغییر دهید تا خودتان را جای آنها بگذارید.
از خودتان بپرسید که آیا آن شخص دوران سختی را پشت سر گذاشته که باعث شده پرخاشگری کند یا رفتاری متفاوت از خود واقعیاش داشته باشد. اگرچه این رفتار آنها را توجیه نمیکند، اما میتواند بخشیدن آنها و یافتن راهی برای پیشرفت را آسانتر کند.
۶. الگوی قابل اعتماد بودن باشید
یکی از راههایی که به شما کمک میکند اعتماد دیگران را دوباره به دست آورید، این است که خودتان الگو باشید. وقتی شما الگوی قابل اعتماد بودن باشید، میتوانید با اطمینان خاطر دادن و حمایت کردن، به عزیزانتان کمک کنید تا با احساس امنیت با شما صحبت کنند. وقتی آنها در برابر شما آسیبپذیر هستند، شما هم راحتتر میتوانید در عوض با آنها درد دل کنید.
به یاد داشته باشید که اعتماد یک خیابان دو طرفه است. دیگران نیز برای اعتماد به شما به دلیلی نیاز دارند، به خصوص برای تقویت روابطتان.