به جای اینکه وضعیت خود را به عنوان یک بیماری در بدن خود ببینید، آن را به عنوان فرصتی برای برقراری ارتباط مجدد با خودتان و یادگیری دوست داشتن خود انتخاب کنید. وقتی جنگجوی درخشندگی را در درونم کشف کردم، میدانستم که قطعاً مستقیماً از قدرت جهان ناشی میشود (شما میتوانید آن را خدا، یکتا یا گایا بنامید – همه اینها کار میکند!). در درون شما نیز وجود دارد. شما غرق نمی شوید، گم نمی شوید و راه خود را گم نمی کنید. با این حال، با مدیتیشن می توانید خود را بزرگتر از چالش ها یا محدودیت های فیزیکی خود بینید. با مجله قهرمان همراه باشید.
مراقبه شفابخش: چگونه شروع کنیم
اول از همه، فقط آنجا ننشینید. آنجا بنشین و در لحظه حال راحت باش. اولین قدم برای شفای واقعی تسلیم شدن کامل به جایی است که در این لحظه هستید. و اجازه دادن به آن. هنگامی که به خود اجازه می دهید واقعاً در بدن خود حضور داشته باشید، قلب شما نرم و باز می شود و می توانید از این احساس به عنوان راهنمای خود استفاده کنید. به این ترتیب شما شروع به درمان خود خواهید کرد. تمرکز بر نفس چیزی است که شما را در هر لحظه که بخواهید به زمان حال باز می گرداند. نفس شما نیروی زندگی و لنگر شماست، و متأسفانه این چیزی است که برای بسیاری از ما، زمانی که با استرس شدید در بدن روبرو هستیم، تمایل به گم شدن دارد. اولین جایی که می توانید دوباره با خودتان ارتباط برقرار کنید، از طریق نفس کشیدن است.
روی تنفس از طریق بینی تمرکز کنید، نفس خود را تا انتها به داخل شکم خود پایین بیاورید و قفسه سینه خود را به طرفین باز کنید. سپس به آرامی بازدم را از طریق دهان بیرون دهید. اولین باری که نشستم و کاری انجام ندادم جز نفس کشیدن، فکر کردم قرار است آنقدر فریاد بزنم تا نقش قهرمان هیستریک در فیلم آخرالزمان زامبی بعدی را بازی کنم. پس از چند بار تلاش، مشتاقانه منتظر آن شدم زیرا انجام هیچ کاری با هدف واقعاً شما را با خود برتر، راهنمای درونی، لحظه حال و نیروهای معنوی که همه در کنار شما هستند، در تماس قرار می دهد. به آن مدیتیشن می گویند ، که تمرینی است که به ما کمک می کند انرژی درونی خود را بسازیم و حفظ کنیم و صبر، بخشش و شفقت را توسعه دهیم.
اگر یک بیماری مزمن دارید یا از نظر جسمی دچار مشکل هستید، باید قصد روشنی برای نشستن در ناراحتیهای اولیه و حواسپرتیهایی که معمولاً شروع مدیتیشن به همراه دارد داشته باشید. اینجا هستید که پای ضربدری نشستهاید، یک مکالمه آزاردهنده را در محل کار تکرار میکنید، یا به لباسهایی که باید بردارید فکر میکنید (یا خشکشویی که باید آن را کنار بگذارید)، و ناگهان دیگر مدیتیشن نمیکنید. در نهایت، خود را دوباره متمرکز میکنید و اجازه میدهید آن افکار تصادفی در کنار شما شناور شوند، و شروع میکنید به گونهای دیگر خودتان را ببینید. شما شروع به احساس محبت و بخشش بیشتر می کنید و کمتر از خودتان انتقاد می کنید. شما خود را از «چه میشد» آینده یا «باید باید» از گذشته بیرون میآورید و در لحظه حال راحت میشوید.
متوقف نشوید حتی اگر در ابتدا احساس ناراحتی و عجیبی می کنید. پیگیر باش به ندای درونی خود زمان و مکان بدهید تا خودش را به گوش دیگران برساند. این اتفاق یا درست در لحظه یا بعداً در طول روز رخ خواهد داد. انجام هیچ کاری آنقدر قدرتمند است که اثر باقیمانده شگفت انگیزی دارد – چیزی شبیه مصرف یک کپسول آزادسازی زمانی از آرامش و خرد درونی. برخی از رویدادهای همزمان رخ خواهد داد. کسی دقیقاً آنچه را که باید بشنوید به شما خواهد گفت. شما یک درخشش ناگهانی از بینش دریافت خواهید کرد. در کنار آن، متوجه خواهید شد که شما خیلی بیشتر از پاهای گزگز، روده تحریک پذیر یا سردرد میگرنی خود هستید.
ارتباط با روحم یکی از بهترین کارهایی بوده که برای وضعیت جسمی و ذهنم انجام داده ام. یافتن روحم مانند یافتن خانه ام بود و وقتی آن را یافتم، همه چیز شروع به جریان کرد و بدنم شروع به التیام یافت.
تمرین: یک مدیتیشن شفابخش ساده
آرام و قد بلند در جایی راحت بنشینید. یک صندلی با پشتیبان خوب به خوبی کار می کند. چشمان خود را ببندید و شروع به تنفس از طریق بینی کنید. برای شمارش دو دم و برای شمارش چهار به آرامی بازدم کنید. به تنفس یکنواخت و روان ادامه دهید. یک تایمر تنظیم کنید و به این روش حداقل پنج دقیقه نفس بکشید.
یک عنصر خوب که می توانید به این تمرین اضافه کنید یک مانترا است . هنگام دم به خود بگویید “من هستم” و در بازدم به خود بگویید “بسیار خوب”. با انجام این کار، شما با این ایده تطبیق می دهید که شما فقط بیماری های جسمی خود نیستید، و فضایی را برای نفس واقعی خود باز می کنید. پس از آن متوجه تفاوت مثبت در خلق و خوی خود خواهید شد.