آیا می خواهید شادتر باشید، نفوذ بیشتری داشته باشید، تصمیم گیرنده بهتری باشید و رهبر موثرتری باشید؟ پس خودآگاهی مهمترین عضله ای است که باید رشد دهید. این چیزی است که شما را در هدف نگه می دارد تا بهترین نسخه از خود و بهترین رهبر باشید.
مزایای خودآگاهی به اندازه هر فرد متفاوت است و نمونه هایی از آن شامل افزایش نفوذ، دیدگاه بیشتر و روابط قوی تر است. بیایید به این بپردازیم که خودآگاهی چیست، تعاریف و راه های توسعه آن چیست.
خودآگاهی چیست؟
خودآگاهی توانایی درک افکار، عواطف و رفتارهای شما و اینکه چگونه آنها با ارزش های شما و اینکه دیگران شما را چگونه درک می کنند، مطابقت دارد.
روانشناسان این تعریف را ارائه کردند:
“خودآگاهی توانایی تمرکز بر خود و اینکه چگونه اعمال، افکار یا احساسات شما با استانداردهای درونی شما همسو میشوند یا نیستند. اگر خودآگاهی بالایی داشته باشید، میتوانید به طور عینی خود را ارزیابی کنید، احساسات خود را مدیریت کنید، رفتار خود را با ارزشهای خود هماهنگ کنید و به درستی درک کنید که دیگران شما را چگونه درک میکنند.”
به زبان ساده، کسانی که خودآگاهی بالایی دارند می توانند اعمال، احساسات و افکار خود را به طور عینی تفسیر کنند.
این یک مهارت نادر است، زیرا بسیاری از ما به تفسیرهای هیجان محور از شرایط خود می پردازیم. توسعه خودآگاهی مهم است زیرا به رهبران اجازه می دهد رشد و اثربخشی خود را ارزیابی کنند و در صورت لزوم مسیر خود را تغییر دهند.
انواع خودآگاهی
دو نوع متمایز از خودآگاهی وجود دارد، عمومی و خصوصی.
- خودآگاهی خصوصی : این شامل آگاهی از جنبه های درونی خود، مانند افکار ، احساسات و نگرش ها است. به عنوان مثال، قبل از سخنرانی احساس عصبی بودن و تشخیص درونی آن اضطراب.
- خودآگاهی عمومی : این به نحوه درک ما از خود از دیدگاه دیگران مربوط می شود. این آگاهی از نحوه ظاهر و ارزیابی ما توسط دیگران است. به عنوان مثال، درک اینکه دیگران ممکن است ما را بر اساس ظاهر یا رفتار ما در محیط های اجتماعی قضاوت کنند.
توسعه خودآگاهی
خودآگاهی به تدریج و از اوایل کودکی شروع می شود. نوزادان با یک حس اولیه از خود شروع می کنند که با رشد آنها پیچیده تر می شود. در حدود 18 ماهگی، بسیاری از کودکان می توانند خود را در آینه بشناسند، که نشان دهنده خودآگاهی در حال رشد است. همانطور که افراد بالغ می شوند، تجارب و تفکرات بیشتر درک خود را شکل می دهند.
چرا خودآگاهی مهم است؟
وقتی به درون نگاه می کنیم، می توانیم ارزش ها، افکار، احساسات، رفتارها، نقاط قوت و ضعف خود را روشن کنیم. ما می توانیم تأثیری را که بر دیگران می گذاریم تشخیص دهیم. تحقیقات نشان می دهد که افراد دارای خودآگاهی شادتر هستند و روابط بهتری دارند. آنها همچنین احساس کنترل شخصی و اجتماعی و همچنین رضایت شغلی بالاتری را تجربه می کنند.
وقتی به بیرون نگاه می کنیم، درک می کنیم که مردم چگونه به ما نگاه می کنند. افرادی که از اینکه مردم چگونه آنها را می بینند آگاه هستند، به احتمال زیاد نسبت به افراد با دیدگاه های مختلف همدل هستند. رهبرانی که ادراک آنها از خود با ادراک دیگران مطابقت دارد، به احتمال زیاد دیگران را توانمند می کنند، شامل می شوند و می شناسند.
فواید خودآگاهی
همانطور که قبلاً اشاره کردیم، تقویت خودآگاهی فواید مختلفی دارد. ویژگی های هر کدام به فرد بستگی دارد.
از یک سطح بالا، در اینجا برخی از مزایای کلی توسعه خودآگاهی وجود دارد :
- تصمیمگیری پیشرفته: آگاهی از خود به افراد کمک میکند تا انتخابهایی را انجام دهند که با ارزشها و باورهایشان همسو باشد.
- بهبود روابط : درک احساسات و رفتارهای فرد می تواند منجر به همدلی بیشتر ، ارتباطات بهتر و روابط قوی تر شود.
- تنظیم عاطفی: شناخت محرک های عاطفی مدیریت بهتر واکنش ها را ممکن می کند و تنظیم هیجانی ما را تقویت می کند.
در اینجا چند نمونه از مزایای خاص تر توسعه خودآگاهی آورده شده است :
- این به ما قدرت تأثیرگذاری بر نتایج را می دهد
- به ما این امکان را می دهد که چیزها را از منظرهای مختلف درک کنیم
- ما را از فرضیات و تعصباتمان رها می کند
- استرس را کاهش می دهد
- ما را خوشحال تر می کند
شکاف خودآگاهی چیست؟
خودآگاهی جزء اصلی در اصطلاحات رهبری معاصر است. اگرچه بسیاری از رهبران درباره میزان خودآگاهی خود به خود می بالند، اما تنها 10 تا 15 درصد از جمعیت با این معیارها مطابقت دارند.
بسیاری از ما با این پیام بزرگ شدیم که نباید احساسات خود را نشان دهید، بنابراین سعی می کنیم آنها را نادیده بگیریم یا سرکوب کنیم. با احساسات منفی، این برای ما خیلی خوب پیش نمی رود. ما یا آنها را درونی می کنیم (که منجر به خشم، رنجش، افسردگی و تسلیم شدن می شود) یا آنها را بیرونی می کنیم و دیگران را سرزنش می کنیم، آنها را تخطئه می کنیم یا آنها را مورد آزار و اذیت قرار می دهیم.
چگونه به فردی خودآگاه تر تبدیل شویم
توسعه خودآگاهی خودآگاه یک فرآیند مداوم است که نیاز به تأمل، درون نگری، بازخورد، هوش هیجانی و رشد عمدی خود دارد. با درک نقاط قوت و ضعف خود، می توانید بر روی آنچه باعث پیشرفت شما می شود و در عین حال زمینه هایی را که شما را عقب نگه می دارند، بهبود بخشید.
- خودتان را تصور کنید
بهترین نسخه از خود را تجسم کنید. “خود ایده آل امیدها، رویاها، آرزوهای ما را منعکس می کند و از مهارت ها، توانایی ها، دستاوردها و دستاوردهای ما صحبت می کند که می خواهیم به آنها برسیم.” (هیگینز، 1987؛ مارکوس و نوریوس، 1986.) همانطور که به نقاط قوت خود متمایل می شوید تا نسخه بهتری از خود شوید، می توانید از این خود ایده آل استفاده کنید تا در مسیر درست حرکت کنید و با موانع و موانع دیگر منحرف نشوید.
- سوالات “چه” را بپرسید
خودآگاهی مؤثر با تأمل در خود شروع می شود، اما بیشتر مردم سؤالات اشتباهی می پرسند.
به جای اینکه بپرسید “چرا در جلسات مبارزه می کنم؟”، به “چه کاری می توانم برای بهبود اعتماد به نفسم انجام دهم ؟” تغییر دهید. پرسیدن سؤالات «چه چیزی» ذهنیت رشد، حل مسئله و هوش هیجانی را تقویت میکند و تمرکز را روی راهحلهای عملی به جای شک و تردید به خود حفظ میکند.
به عنوان مثال، امی، یک مدیر اجرایی جوان، از صحبت کردن در جلسات اجتناب می کند. او به جای این که فکر کند “چرا کسی به من گوش نمی دهد؟”، رویکرد خود را دوباره بیان می کند: “از چه استراتژی هایی می توانم برای مشارکت موثر استفاده کنم؟” این تغییر طرز فکر به او قدرت میدهد تا گامهای پیشگیرانهای در جهت بهبود خود و رشد شغلی بردارد.
با جایگزین کردن سؤالات «چرا» با سؤالات «چه چیزی»، شما خودآگاهی، اعتماد به نفس و پیشرفت شخصی را پرورش می دهید – عوامل کلیدی در دستیابی به موفقیت.
پرسیدن “چه سوالی” ما را در فضای عینی و باز در نظر گرفتن همه عوامل مؤثر بر یک نتیجه خاص قرار می دهد. به عنوان مثال، به جای “چرا در جلسات صحبت نمی کنم؟” می توانیم بپرسیم:
- پویایی بین فردی در اتاق چه بود؟
- “در آن زمان چه چیزی را در بدنم تجربه می کردم؟”
- “چه اتفاقی افتاد که باعث شد به داستان قدیمی خود مبنی بر خوب نبودن بپردازم؟”
- “چه کاری می توانم انجام دهم تا بر ترس خود از صحبت کردن غلبه کنم؟”
این نوع درون نگری به ما این امکان را می دهد که به رفتارها و باورها به همان اندازه که هستند نگاه کنیم. با خودآگاهی میتوانیم الگوها و داستانهای قدیمی را که به دردمان نمیخورند، بررسی کنیم و سپس ادامه دهیم. پرسیدن سوالات درست به ما قدرت میدهد تا انتخابهای متفاوتی داشته باشیم که نتایج متفاوتی به همراه داشته باشد.
- امی تصمیم می گیرد برنامه ریزی کند زیرا اکنون می فهمد که شانس غلبه بر مشکل خود را دارد.
- او قرار است در مورد محتوا و اهداف جلسه آینده اطلاعات بیشتری کسب کند تا در نحوه مشارکت خود مطمئن تر شود.
- او به جای اینکه در تصور اینکه دیگران در مورد او چه فکری می کنند غرق شود، فعالانه به نشانه هایی گوش می دهد تا سؤالات معناداری بپرسد که گفتگو را به جلو می برد.
با آگاهی بیشتر از نشانه هایی که بدنش به او نشان دهنده ترس و اضطراب می دهد، او احساسات را در لحظه نامگذاری می کند و تصمیم می گیرد تحت تأثیر آن قرار نگیرد – یک گام بزرگ به سوی خودآگاهی.
نقاط قوت و ضعف خود را شناسایی کنید
یک گام کلیدی در خودآگاهی این است که تشخیص دهید در چه چیزی برتر هستید و در کجا مبارزه می کنید. بسیاری از مردم خود یا ویژگیهایشان را متفاوت از دیگران میدانند. آنها می توانند توانایی های خود را به دلیل سوگیری های شناختی یا عدم تفکر صادقانه دست کم بگیرند یا دست کم بگیرند.
از همکاران، دوستان یا مربیان قابل اعتماد بخواهید که بازخورد سازنده داشته باشند.
به تجارب گذشته فکر کنید – چه وظایفی به طور طبیعی برای شما پیش میآیند و کدام یک به تلاش بیشتری نیاز دارند؟ میتوانید یافتههای مربوط به بازتاب خود را در یک مجله یادداشت کنید تا بعداً به آن مراجعه کنید.
مغز خود را تقویت کنید
آمیگدال، که اغلب مغز اولیه نامیده می شود، برای شناسایی تهدیدها و واکنش های جنگ یا گریز قبل از اینکه ما حتی احساسات خود را تشخیص دهیم، تکامل یافته است. هنگامی که با استرس مواجه می شوید، ضربان قلب، ماهیچه ها منقبض می شود و معده شما سفت می شود – یک سیم سه گانه فیزیکی که به قشر جلوی مغز، بخشی از مغز که مسئول تنظیم هیجانی و تصمیم گیری است، هشدار می دهد.
با تمرین خودآگاهی، میتوانید مغز خود را آموزش دهید تا احساسات را در زمان بروز آنها تشخیص دهد، فرآیندی که هوش هیجانی را افزایش میدهد و مسیرهای عصبی را برای کنترل بهتر تکانهها دوباره سیمکشی میکند. نامگذاری احساسات به تغییر دیدگاه شما کمک می کند و به جای واکنش عاطفی اجازه استدلال منطقی را می دهد.
به عنوان مثال، دریافت بازخورد منفی را تصور کنید. درک شما از خود احساس خطر می کند و بدن شما با استرس واکنش نشان می دهد. به جای واکنش تکانشی، مکث میکنید و به آن برچسب میزنید: «احساس دفاعی میکنم». این لحظه آگاهی آگاهانه به شما کمک می کند تا بازخورد را به طور سازنده پردازش کنید و به جای پاسخ تدافعی، منجر به مکالمه سازنده تری می شود.
تقویت این مهارت در طول زمان، تنظیم عاطفی، انعطافپذیری و تصمیمگیری را بهبود میبخشد و به شما کمک میکند تا چالشها را با وضوح و کنترل بیشتر هدایت کنید.
از دیگران درباره تصورشان از شما بپرسید
اکنون که متوجه شدید بازخورد نباید ترسناک باشد، از دیگران بپرسید که در شرایط خاص چگونه شما را درک می کنند. مشخص کردن به شما کمک می کند تا دقیق ترین بازخورد را ارائه دهید. شجاع باشید و از آنها بپرسید که دوست دارند رفتار شما را ببینند.
تمرین: سناریو(هایی) را که می خواهید درباره آن بازخورد دریافت کنید، انتخاب کنید و آنها را فهرست کنید.
- دو ستون درست کنید
- ستون الف: من خودم را چگونه می بینم
- ستون B: دیگران من را چگونه می بینند
- در ستون A فهرستی از کلمات را برای توصیف نگرش و رفتار خود در آن زمان تهیه کنید.
- سپس، از شریک بازخورد خود بخواهید همین کار را انجام دهد و آن پاسخ ها را در ستون B ثبت کنید.
- مراقب اختلافات باشید ممکن است نقاط کوری داشته باشید که نیاز به حضور دارند.
یک دفتر خاطرات داشته باشید
روزنامه نگاری یک راه عالی برای توجه به آنچه در خود خصوصی و عمومی شما می گذرد است. همچنین به شما کمک می کند تا الگوهایی را بشناسید که یا به شما خدمت می کنند یا نه. می توانید از این دستورات استفاده کنید:
- امروز چه کاری را خوب انجام دادم؟
- با چه چالش هایی مواجه شدم؟
- چه احساسی داشتم؟
- چگونه پاسخ دادم؟ در نگاهی به گذشته، آیا پاسخ دیگری میدادم؟
- از چه نقاط قوتی استفاده کردم تا روی بهترین نسخه خودم تمرکز کنم؟
- قصد من برای فردا چیست؟
ذهن آگاهی را تمرین کنید
ذهن آگاهی یک تمرین است. این به شما کمک می کند تا از آنچه در ذهن، بدن و محیط شما می گذرد آگاه باشید. درگیر شدن در مراقبه ذهن آگاهی می تواند به افراد کمک کند تا با افکار و احساسات خود هماهنگ شوند. مدیتیشن یکی از معدود تمرین هایی است که می توانید در زندگی روزمره خود وارد کنید و تمرین تمرکز حواس ابزار فوق العاده ای برای ایجاد خودکنترلی بیشتر است.
در اینجا چند ایده از فعالیت های ذهن آگاهی برای شروع شما آورده شده است:
- تنفس عمیق را تمرین کنید
- اطرافیان را نام ببرید
- فضای خود را سازماندهی کنید
- بکشید یا رنگ کنید
موانع آگاهی و نکاتی برای غلبه بر آنها
- سوگیری های شناختی: ما تمایل داریم به خودمان از دریچه ای تحریف شده نگاه کنیم.
- راه حل : با جستجوی دیدگاه های مختلف، فرضیات خود را به چالش بکشید.
- ناراحتی عاطفی: مواجهه با حقایق ناراحت کننده در مورد خودمان آسان نیست.
- راه حل : شفقت به خود را تمرین کنید و روی رشد تمرکز کنید، نه قضاوت.
- تأثیرات بیرونی: فشار همسالان و هنجارهای اجتماعی می تواند نحوه نگرش ما به خودمان را شکل دهد.
- راه حل : یک سیستم ارزش شخصی قوی برای هدایت اقدامات خود ایجاد کنید.